بیاین حافظ بخونیم (مشاعره با ابیات و غزلهای حضرت حافظ)

[افسون 13]

دل من در هوای روی فرخ
بود آشفته همچون موی فرخ
به جز هندوی زلفش هیچ کس نیست
که برخوردار شد از روی فرخ

[yad]

خوشم آمد که سر خسرو خاور می گفت
باهمه پادشهی بنده ی تورا شاهم

دیدارشد میسّر وبوس وکنار هم
ازبخت شکر دارم و از روزگارهم

[افسون 13]

مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد
نقش هر نغمه که زد راه به جایی دارد
عالم از ناله عشاق مبادا خالی
که خوش آهنگ و فرح بخش هوایی دارد

[yad]

در راه عشق مرحله ی قرب وبعد نیست

می بینمت عیان ودعا می فرستمت

هرصبح وشام قافله ای از دعای خیر


درصحبت شمال وصبا می فرستمت

[افسون 13]

تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود
سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود
حلقه پیر مغان از ازلم در گوش است
بر همانیم که بودیم و همان خواهد بود

[10691]

در حریم عشق نتوان زد دم از گفت و شنید
زان که آنجا جمله اعضا چشم باید بود و گوش

[yad]

شبی که ماه مراد از افق شود طالع

بود که پرتو نوری به بام ما افتد

[افسون 13]

دیدی که یار جز سر جور و ستم نداشت
بشکست عهد و ز غم ما هیچ غم نداشت
یا رب مگیرش ار چه دل چون کبوترم
افکند و کشت و عزت صید حرم نداشت

[mohammad.90]

تا غنچه خندانت دولت به که خواهد داد
ای شاخ گل رعنا از بهر که می‌رویی
امروز که بازارت پرجوش خریدار است
دریاب و بنه گنجی از مایه نیکویی

[افسون 13]

یا رب این شمع دل افروز ز کاشانه کیست
جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست