بیاین حافظ بخونیم (مشاعره با ابیات و غزلهای حضرت حافظ)

[leila_24]

رسم عاشق نیست با یک دل دو دلبر داشتن
یا زجانان یا زجان باید که دل برداشتن
بر زمین نام علی از نوک ناخن بر نگار

تا توانی نقش دل برگل مصوّر داشتن

[افسون 13]

نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد
بختم ار یار شود رختم از این جا ببرد
کو حریفی کش سرمست که پیش کرمش
عاشق سوخته دل نام تمنا ببرد

[ماهین]

دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

[leila_24]

-ای دوست به پرسیدن حافظ قدمی نه زان پیش که گویند که از دار فنا رفت

[مستور]

تو نازک طبعی و طاقت نیاری
گرانی های مشتی دلق پوشان

[افسون 13]

نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد
ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد
چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد

[مستور]

دردا که از آن آهوی مشکین سیه چشم
چون نافه بسی خون دلمن در جگر افتاد

[ماهین]

دوش باد از سر کویش به گلستان بگذشت
ای گل این چاک گریبان تو بی چیزی نیست

[مستور]

تا گنج غمت در دل ویرانه عقیم است
همواره مرا کوی خرابات مفام است

[ماهین]

تا چه کند با رخ تو دود دل من
آینه دانی که تاب آه ندارد
شوخی نرگس نگر که پیش تو بشکفت
چشم دریده ادب نگاه ندارد