بیاین حافظ بخونیم (مشاعره با ابیات و غزلهای حضرت حافظ)

[ماهین]

ترک درویش مگیر ار نبود سیم و زرش
در غمت سیم شمار اشک و رخش را زر گیر

[افسون 13]

رو بر رهش نهادم و بر من گذر نکرد
صد لطف چشم داشتم و یک نظر نکرد
سیل سرشک ما ز دلش کین به درنبرد
در سنگ خاره قطره باران اثر نکرد

[ماهین]

در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود
کاین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد

[افسون 13]

درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد
نهال دشمنی برکن که رنج بی‌شمار آرد
چو مهمان خراباتی به عزت باش با رندان
که درد سر کشی جانا گرت مستی خمار آرد

[ماهین]

در چمن هر ورقی دفتر حالی دگر است
حیف باشد که ز کار همه غافل باشی

[افسون 13]

یا رب آن آهوی مشکین به ختن بازرسان
وان سهی سرو خرامان به چمن بازرسان
دل آزرده ما را به نسیمی بنواز
یعنی آن جان ز تن رفته به تن بازرسان

[ماهین]

نا امیدم مکن از سابقه ی لطف ازل
تو چه دانی که پس پرده که خوب است و که زشت

[افسون 13]

تاب بنفشه می‌دهد طره مشک سای تو
پرده غنچه می‌درد خنده دلگشای تو

[mohammad.90]

وصال او ز عمر جاودان به
خداوندا مرا آن ده که آن به

[ماهین]

هم گلستان خیالم ز تو پر نقش و نگار
هم مشام دلم از زلف سمن سای تو خوش