مشاعره با حروف انتخابی

[آناهیتا الهه آبها]

سر من مست جمالت، دل من رام خیالت
گهر دیده نثار کف دریای تو دارد

ن

[hossein]

نبايد بستن اندر چيز و کس دل
که دل برداشتن کاريست مشکل

ژ

[hossein]

خوب فک کنم یه چند تا هیزم باید جمع کنم و توی این تاپیک روشن کنم
آخه دیگه واقعا هواش سرده سرد شده........

[آريانا]

ژاله ای دیدم به کنعان در خرامان وطن
دور تا دورش بگشه چو کوهی در زمن

ق

[آناهیتا الهه آبها]

قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند
بس خجالت که ازین حاصل اوقات بریم

غ

[hossein]

غافل از مور مشو گر چه سلیمان باشی
که ز هر ذره به درگاه خدا راه بود

گ

[آناهیتا الهه آبها]

کی شود این روان من ساکن
این چنین ساکن روان که منم

ف

[hossein]

فردا و دیروز با هم دست به یکی کردند
دیروز با خاطراتش مرا فریب داد
ن

[آناهیتا الهه آبها]

نیکی و بدی که در نهاد بشر است
شادی و غمی که در قضا و قدر است
با چرخ مکن حواله کاندر ره عقل
چرخ از تو هزار بار بیچاره تر است

خ

[اهورا]

خداوندا به فریاد دلم رس
کس بی کس توئی من مانده بی کس
ر