ضرب المثل: ميهي يهکهتر گورگ بردهي سگ ژار مل خوهي شکان
ترجمه: گرگ، گوسفند ديگري را برده است، سگ فقير گردن خود را مي شکند
توضيح: نظير: کاسه داغ تر از آش
ضرب المثل: م ده مهکينه ديام، کلاو ت ئاردينه
ترجمه: من از آسياب مي آيم کلاه تو آردي شده
توضيح: نظير: من از بغداد مي ايم تو تازي مي گويي
ضرب المثل: ميهمگه نزاي و ميهمالي ناورد
ترجمه: ميمگه(اسم خاص) نزاييد و ميهمالي(اسم خاص) به دنيا نياورد
توضيح: تصور کن چنين مسئله اي رخ نداده است
ضرب المثل: ميمان يهي شهوه دعاگوو سهد ساله
ترجمه: مهمان يک شبه دعا گو صد ساله
توضيح: مترادف: يک روز مهمانيم صد سال دعاگو
ضرب المثل: ميمان خوهشي ئهو ميمان نات مالخاون ئهو رو هه ردگيان
ترجمه: مهمان از مهمان خوشش نمي آيد صاحبخانه از هر دوي آنها
توضيح: اين که دو ميهمان تحمل يک ديگر را ندارند حال آن که هر دو مزاحمند و صاحب خانه ار هر دو خوشش نمي آيد
ضرب المثل: ميمان حهبيب خوداس
ترجمه: ميهمان حبيب خداست.
توضيح: مهمان نوازي کردن
ضرب المثل: ميه لهر خوهي چگ پوسالکهي برد وهرد
ترجمه: گوسفند لاغر رفت، پوست را هم با خود برد.
توضيح: خودش منفعتي نرساند باعث ضرر هم شد.
ضرب المثل: ميراث هامسا وه هامسا رهواس
ترجمه: ميراث همسايه به همسايه رواست
توضيح: ارزش و اعتبار همسايه را مي رساند
ضرب المثل: ميرات خهر وه کهمتار رهسي
ترجمه: ميراث خر به کفتار مي رسد
توضيح: اين که بدها و فرومايه ها در شأن هم هستند
ضرب المثل: مووريژه وهختي خوازي رسقي بوري بال و پهر دراري
ترجمه: مورچه به گاه قطع روزي، بال و پر در مي آورد
توضيح: بي خرد را بد است فضل و هنر آن که باشد هلاک مور از پر(سنايي)
ضرب المثل: مووريژ کهفته ئاو وت دنيا لاو بردهي
ترجمه: مورچه اي در آب افتاد، گفت: دنيا را آب برد
توضيح: قياس نابجا و تعميم مشکل خود به کل
ضرب المثل: منيته کهيوانو دوو رشياگ
ترجمه: مانند کدبانوي دوغ ريخته هستي
توضيح: کنايه از پر حرفي، و به کسي که يکسره نق مي زند، مي گويند
ضرب المثل: منيته داول سهر مهرهزه
ترجمه: شبيه مترسک مزرعه هستي
توضيح: بي خاصيت و بي تحرک
ضرب المثل: منيته کهيوانوو پهتگ ئهوشه کن
ترجمه: شبيه کدبانويي هستي که پته کهنه را از هم جدا مي کند
توضيح: تنبل و پر حرف
ضرب المثل: منالهيل چينه بازي دالگهيل چينه فازي
ترجمه: بچهها رفتند به بازي، مادران رفتند به نزد قاضي
توضيح: نسبت به دعواي بچه ها حساسيت نشان ندادن
ضرب المثل: م ميرو ت مير، کي دهس بنهي ده خهمير
ترجمه: من مير باشم و تو هم مير باشي چه کسي دست در خمير بگذارد
توضيح: نظير: ده درويش در گليمي بخسبند و دو پادشاه در اقليمي نگنجند
ضرب المثل: ملوانک مال هامسا وه شهو کهنهي مل
ترجمه: گردنبند همسايه را شب به گردن مي آويزند
توضيح: خيانت به نزديکان سرانجام آشکار خواهد شد
ضرب المثل: مگ ئاو بردگهسهم بيل چهمي ئهو خوارتر
ترجمه: آب مرابرده، چند پيچ و خم رودخانه پايين تر
توضيح: نظير: آب از سر گذشت، چه يک وجب چه صد وجب
ضرب المثل: مژ ژير خوله کوو
ترجمه: آتش زير خاکستر
توضيح: نظير: آب زير کاه، خطرناک و مکار