مشاعره با حروف انتخابی

[علی.]

لعل را یکدانه قیمت کم ز چندین دانه نیست
لیک از پیوستگی قدرش دو بالا می شود

ز

[hossein]

ز روی دوست دل دشمنان چه دریابد

چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجا

ق

[Red]

قوت شاعره‌ي من سحر از فرط ملال
متنفر شده از بنده گريزان ميرفت

ا

[آناهیتا الهه آبها]

اگر به کوی تو باشد مرا مجال وصول
رسد ز دولت وصل تو کار من به حصول

خ

[علی.]

خم شد- شکست پشت دل نازکم ولی
بار غمت ـ عزيز تر از جان ـ کشيدنی ست

ن

[Red]

نی قصه​ی آن شمع چه گل بتوان گفت

نی حال دل سوخته دل بتوان گفت

ب

[علی.]

برسبزه نشین و خوش بزی روزی چند
زان پیش که سبزه بردمد از خاکت



گ

[علی.]

برسبزه نشین و خوش بزی روزی چند
زان پیش که سبزه بردمد از خاکت


گ

[shokofe]

گره ز دل بگشا وز سپهر یاد نکن
که فکر هیچ مهندس چنین گره نگشاد

ج

[Red]

جلوه بر من مفروش ای ملک الحاج که تو
خانـه می‌بینی و من خانه خدا می‌بینم

پ