|
 |
 |
 |
 |
 |
 |
 |
|
|||||||
| شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد |
 |
|
|
ابزارهای موضوع | نحوه نمایش |
|
#8581
12-19-2011
|
||||
|
||||
از آب ديده صد ره طوفان نوح ديدم
و از لوح سينه نقشت هرگز نگشت زايل // ق 
|
| کاربران زیر از فرگل به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند : | ||
| جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید | |
|
|
|
|
#8583
12-19-2011
|
||||
|
||||
|
غمگین مکن اگر نکنی شاد خاطری
گر مرحم دل نشوی نیستر نباش ف
__________________
|
| کاربران زیر از hossein به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند : | ||
|
#8584
12-19-2011
|
||||
|
||||
|
فکر کردم شاید سکوتم تهی شود
فکر کردم شاید نگاهت معنی شود افسوس که میان سکوت من و نگاه تو پرنده بی قفس مانده ش بده
|
| کاربران زیر از کنستانتین به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند : | ||
|
#8585
12-19-2011
|
||||
|
||||
|
شکفته چون شوم از بوستان، که لاله و گل
به سینه‌های جراحت رسیده می‌ماند ز
__________________
|
|
#8586
12-19-2011
|
||||
|
||||
|
زان طره پر پیچ و خم سهل است اگر بینم ستم
از بند و زنجیرش چه غم هر کس که عیاری کند
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
|
#8588
12-19-2011
|
||||
|
||||
|
با ت شروع میکنم
تو محو عالم فکر خودی، نمی‌دانی که فکر صائب ما نیز عالمی دارد د
__________________
|
| کاربران زیر از hossein به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند : | ||
|
#8590
12-19-2011
|
||||
|
||||
|
عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی
عشق داند که در این دایره سرگردانند گ
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
| کاربران زیر از رزیتا به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند : | ||
|
| کاربران در حال دیدن موضوع: 6 نفر (0 عضو و 6 مهمان) | |
| ابزارهای موضوع | |
| نحوه نمایش | |
حالت خطی
|
|
اکنون ساعت 02:56 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.