پاتوق آزاد کاربران پی سی سیتی - همفکری - بحث و درد دل

[فرگل]

يه فكري بايد به حال اين قهوه خونه كرد . فكر ميكنم اول بايد اختلاف بين اين تاريه و رزيتا رو حل كرد تا هر دقيقه يكيشون قهر نكنه مخصوصا اين تاري كه خيلي قهر قهرو هست صد رحمت به رزيتا كمتر قهر ميكنه بعد ادمين بياد يه سرو ساموني به اينجا بده به خدا حيفه درش تخته شه از ما گفتن از اون دوتا نشنيدن حالا خود دانيد . اينم يه چايي واسه شما هيوا خان

[Hiwa]

قربان دست.
من كه آماده م تاري و رزيتا رو با هم صلح بديم.بزرگاي قهوه خونه هم هستن شايد بشه كاري كرد با هم كنار بيان.

[فرگل]

مرسي جناب هيوا از همكاريتون پس سور و سات رو آماده كنيد از تاري و رزيتا هم بخواين كه بيان واسه مراسم آشتي كنان . البته فكر ميكنم رزيتا حرفي نداشته باشه اين تاريه كه قهركرده و چند وقتيه نيستش . فكر كنم اين آريانا بهش خط و نشون ميده چون دوتاشون با هم غيبشون زده !!!

[Hiwa]

من هستم، تاريخ تعيين كنيم بريم بياريمشون برا آشتي كنان. يه جعبه شيريني هم ميگريم و همينجا توي قهوه خونه با چايي ميديم به مهمونا.
لازم نيست زياد خرج كنيم.

[hamed95]

سلام
جریان این قهر وآشتی چیه لطف کنین به منم بگید البته با یه چای

[تاري]

سلام بر همه دوستان گل گلاب عرق بيدمشك و سكنجبين خودم
عرض كنم ختمته همه دوستان گل بعلت برودت فراوان و ترافيك سنگين كاري زياد نميتونم مثه بعضيها هر ديقه تو نت باشم(قابل توجه رزي جون راستي از اسم جديدت خوشت مياد خودم تنيا گذاشتم) ولي ميدونم شما ها ميتونيد بيتر و مفيدتر باشيد حال مارو كه خيلي وقته اين ادمينتون نه ميگيره نه جواب ميده بشناسيد اين ادمين بي معرفتتونو من الان اشك در چوشمام حلقه زده و ديگه نميتونم انگشتاي نازمو رو كيبورد بزارم ولي حلالمون كنيد اينا كه شوخي بود
ولي اميدوارم همتون موفق باشيد يه خورده كمتر ميام چون مشغولم اينجا رو هم ميسپارم به رزي و فرگل خانم با همديگه بچرخونيد و حالشو ببريد عكس مارو هم قاب كنيد و بچسبونيد همون جا بالاي سرتون كه يادتون نره تاري رو
باي

[فرگل]

تاري جون قربون دستت ما به اندازه كافي دردسر داريم لطفتون زياد . ضمنا از قديم گفتند از دل برود هرانكه از ديده رود پس سعي نكن غيبت داشته باشي چون فراموش مي شي از ما گفتن .

[آريانا]

ديشب داشتم با دوستم صحبت مي كردم ..آخه ميگن خطوط در حال كنترله. راست و دروغش با تاري ..اون به من گفت..خلاصه همينطور كه گوشي موبايل دستم بود در حال مكالمه بودم ديدم صداي خش خش وتق تق مياد به رفيقم گفتم ..قطع كن ببينم مشكل از كجاس فكر كنم از سيمش باشه ..قطع كردم يادم افتاد موبايل سيم نداره هيي هي ههي هيي ههي ههي هيي

[تاري]

نوشته اصلی توسط آريانا

ديشب داشتم با دوستم صحبت مي كردم ..آخه ميگن خطوط در حال كنترله. راست و دروغش با تاري ..اون به من گفت..خلاصه همينطور كه گوشي موبايل دستم بود در حال مكالمه بودم ديدم صداي خش خش وتق تق مياد به رفيقم گفتم ..قطع كن ببينم مشكل از كجاس فكر كنم از سيمش باشه ..قطع كردم يادم افتاد موبايل سيم نداره هيي هي ههي هيي ههي ههي هيي

به ارياناي عزيز كجا بودي بابا نيستس ببيني اين ادمين چه اتيشي به پا كرده به همه گفته اين جناب تاري با اون بچه هه اريانا يه شخصيتن غافل از اينكه جناب تاري كجا طفلي اريانا كجا خدا به خير كنه اگه اين حرف تو نت بپيچه چه خدشه اي به اعتبار تاري وارد ميشه خدا به خير كنه خودت اوضاع رو رديف كن والا ميدم ازت پرده برداي بشه تا همه ببينند چه گلي هستي هااااااااااااا

[تاري]

نوشته اصلی توسط فرگل

تاري جون قربون دستت ما به اندازه كافي دردسر داريم لطفتون زياد . ضمنا از قديم گفتند از دل برود هرانكه از ديده رود پس سعي نكن غيبت داشته باشي چون فراموش مي شي از ما گفتن .

فرگل جان عيب نداره ما اصولا كلا واسه خندوندن مردم و بچه ها اومديم اگه سرنوشت اينجوري تعيين شده سر تعظيم فرود مي اوريم