مشاعره با حروف انتخابی

[MAHDI]

خوش است بزم ولی پر ز خائن راز است
سخن به رمز بگویم که غیر، غماز است
// ب

[hossein]

باد می‌پیمایم و بر باد عمری می‌دهم
ورنه بر خاک در تو ره کجا یابد صبا؟

ل

[MAHDI]

لاله سر برزده از سنگ ز سرتاسر کوه
گل برون آمده از خاک ز پا تا سر تل
// ...

[hossein]

یک ذره گرد از آن خاک در چشم جانت افتد
با صدهزار خورشید افتد تو را ملاقات

ع

[MAHDI]

عمر خصم تو چنان باد که از کوتاهی
آخرش را نتوان فرق نهاد از اول
// ش

[hossein]

شگفت نیست که در بند زلف توست دلم
که هرکجا که دلی هست اندر آن سوداست

م

[MAHDI]

من که در آتش سودای تو آهی نزنم
کی توان گفت که بر داغ دلم صابر نیست
// ا

[hossein]

از می عشق دلی مست و خراب
همچو چشم خوش جانان چه خوش است

ا

[MAHDI]

اشکم احرام طواف حرمت می‌بندد
گر چه از خون دل ریش دمی طاهر نیست
// ب

[hossein]

با سگان گشتن مرا هر شب به روز
بر سر کویت تماشایی خوش است

ک