بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > فرهنگ و تاریخ

فرهنگ و تاریخ تاریخ و فرهنگ - مطالبی در زمینه فرهنگ و تاریخ ایران و جهان اخبار فرهنگی و ... در این تالار قرار میگیرد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 11-01-2009
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
Exclamation محمد ماملي

محمد ماملي

استاد گرانمايه موسيقي كردي
ارج نهادن و پاس داشت از خدمات نخبگان شعرو ادب و هنر رسم رايج و سنت ديرينه تمام جوامع بشري ميباشد. و از همين رهگذر است که دوست تر ميداريم هيمن وهه ژار و....و همه ديگران را. در عصر مدرنيته که تمامي جوامع بشري از انواع ارتباطات و رسانه ها متاثر شده اند و ابعاد جهان به اندازه فاصله هر كس از دستگاه رايانه و اينترنتش فشرده شده است.فراموش نمودن نخبه اي و يا هنرمندي هيچ توجيه موجهي بر نميدارد و گردش ايام و سانسورهاي سليقه اي و مصلحتي قادر نيست غبار روزگار را بر چهره دلپذير هيچ انديشه ورز و هنرمندي بپاشد. و مصداق از "دل برود هر آنچه از ديده برفت "را عينيت بخشد و بي ترديد هنرمندان راستين و نخبگان والا در جايگاه خويش قرار ميگيرند که بايد هم چنين باشد.
در اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم در يکي از شبهايي که ميرزا عبدالرحيم وفايي مهابادي عارف و شاعر و آهنگساز نامور کنار پنجره گشوده منزلش واقع در چها رراه آزادي پشت خودکفايي فعلي به نظاره ايستاده بود ناگه صداي دلنشين "سعيد ماملي" ابوي محمد ماملي و دوستان خوش صدايش "قاقي" و "عابد" که معروف خاص و عام بودند او را به خود آورد . عبا را بر دوش انداخت و با جذبه و کشش صدا ، سر از کوچه خرِآ « خيابان استاد مجدي فعلي» درآورد. آ ن سه خوشخوان با ديدن وفايي به احترامش دم فرو بستند و به سوي کوچه باغي در آن حوالي پيچيدند و وفايي به دنبالشان رفت تا به آنان رسيد وگفت: فرزندم سعيد اين آوازها چيست ميخواني؟ او را به خود آورد و جانش را با آهنگها و اشعار عرفاني سيراب نمود که آهنگهاي "زولف وروخسار" "لة باخان ئاة و نالَين دآ" گا ده سووتيم گا ده گريم"و... يادگار آن دوران ميباشند. بعد از آن واقعه سعيد ماملي که خود مريد شيوخ گيلانيزاده بود با اجراي اين آهنگهاي عرفاني خانقاه شمزينان را دو چندان رونق بخشيد واين سنتي براي خانواده ماملي گرديد. محمد ماملي ميراثدار راستين اين سنت بود. او با جاذبه صداي گرمش آهنگهاي وفايي را زيبايي و شمايلي ديگر بخشيد. ديگر برادران خوش صداي وي نيز براين راه پوييده اند و هم اکنون فرزندان کاک محمد عهده دار ادامه اين مسيرند.
محمد ماملي در زمينه هاي موسيقي عرفاني فولکلوري و اجراي ساخته هايي از خود و آهنگهايي برگرفته از فارسي و ترکي کار کرده است.آهنگهاي فولکلوري را که از مناطق مامش، پيران، منگور و ... ميگرفت در اجرايشان شيوه خاص خويش را چنان به کار ميبرد که زيبايي و تاثير آهنگها را صد چندان مينمود در اين مورد داراي سبک وسياق مخصوص به خود بود و هنگام استفاده از آهنگهاي ترکي و فارسي چنان عجين هنرمند ميشدند که در باز اجراي آنان تشخيص ريشه واقعي آهنگها بسيار دشوار و غير ممکن ميگرديد. محمد ماملي موسيقي و آواز خواندن را از کودکي پيش پدرش سعيد ماملي و در جواني نزد برادر بزرگترش حسين ماملي آموخته و در اجراي آن مهارت خاص داشت. محمد ماملي پرورده حال و هواي 1324 بود ودر آن اوان با ماموستا هژار وهيمن همدم گشته و بعدا از اشعار زيباي اين بزرگان بهره ها برد.آهنگهاي "لايه لايه" و "ئه خته ر" و"کوردم ئه من" يادگار آن دوران ميباشند.
در تجليل از مقام هنري او همين گفته بس ، زماني که ماموستا هژار در عراق به سر ميبرد در نامه اي به ماموستا هيمن خبر ميدهد که ديوان شعرش را به نام بؤ کوردستان در تيراژ ده هزار جلد به چاپ رسانده است وهيمن در پاسخ ميگويد اين تيراژ بسيار بالاست هزينه اش را چگونه تامين کرده اي؟ جواب هژار به هيمن اين است که راستش يک جلد از آن را به محمد ماملي هديه دادم برايم به مثابه ده هزار جلد ميباشد.
محمد ماملي آوازه خوان مردمش بود و در مردمداري و مردم دوستي کم نظير بود همين ارتباط معنوي با مردم موجب ميشد که در رفع بسياري از اختلافات مردم نقش داشته باشد.به همين علت است که مردم خاطراتشان از محمد ماملي در زمينه هاي هنري، سياسي، اجتماعي حتي بيشتر از ما افراد خانواده اش ميباشد.به راستي اگر فرد کم سن وسالي در نوشته اي در باره عملکرد او در زمينه موسيقي و يا سياست و غير اظهار نظري بنمايد و بر واقعيت امر منطبق نباشد، ناشي از عدم آگاهي و شناختش از زندگاني هنرمند بوده است. من در فاصله سالهاي 44 -1342 که جواني بودم هنگام پذيرايي از مهمانان بحثهاي داغ سياسي آنها را ميشنيدم و از اينکه در چنين محافلي حضور داشتم برخود ميباليدم ونسبت به همسالان خود احساس برتري و فضيلت ميکردم. وقتي در سال 1346 پدرم دستگير و به مدت هفت ماه توسط رژيم شاه زنداني گرديد بعد از آزادي از زندان فهميدم که جرم او کمک به مبارزين عليه نظام ستم شاهي و ارتباط با سليمان معيني و جريانهاي سياسي آن زمان بود؛ از جمله مبارزات مردم كرد عراق.
رابطه ماملي با مردمش چنان صميمانه بود که به هنگام تشييع جنازه او مردم جنازه را از ما گرفتندو گفتند ماملي متعلق به مردمش بود و نه تنها به خانواده اش. تشييع جنازه باشکوه او گواهي است راستين بر اين امر که: هرگز نميرد آن که دلش زنده گشت به عشق ثبـت است بـــر جـــريــده عــالـم دوام مـا
فرنگیس کاویان1386 خورشیدی
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 08:19 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها