بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > فرهنگ و تاریخ > فرهنگ

فرهنگ تمام مباحث مربوط به فرهنگ در این بخش

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 01-22-2010
فرانک آواتار ها
فرانک فرانک آنلاین نیست.
مدیر تالار مطالب آزاد

 
تاریخ عضویت: Jan 2010
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 3,544
سپاسها: : 1,306

3,419 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض جشن های باستانی ایران ، ثبت معنوی شوند

خبرگزاري ميراث فرهنگي ـ گروه ميراث فرهنگي ـ عقايد و اسطوره‌ها نقش تعيين کننده‌اي در نگاه ايرانيان باستان به ماه‌ها، هفته‌ها و روزهاي سال داشته و بر همين اساس طبق يک سنت کهن ايراني، براي هر روز و ماه جشن خاصي گرفته مي‌شد. هرچند امروز بيشتر اين جشن‌ها برگزار نمي‌شود و حتي در اکثر خاطرها باقي‌نمانده‌اند اما بخشي از ميراث معنوي ايرانيان است که در کنار پژوهش و مطالعه بايد حفظ شوند.

به گزارش chn ايرانيان باستان در طول سال جشن‌هاي متعددي داشتند که براي هرکدام فلسفه و روايتي را پدپد آورده بودند. بيشتر اين جشن‌ها در شاهنامه و کتب‌ تاريخي ايرانيان نام برده شده است. امروز اطلاعات جامع‌ و کاملي از برگزاري اين جشن‌ها وجود دارد و بسياري از پژوهشگران بر اين عقيده‌اند که مي‌توان با ثبت اين جشن‌ها در فهرست ميراث معنوي، بخشي از آداب و رسوم ايرانيان را حفظ کرد.

«توران شهرياري»، شاعر و پژوهشگر زرتشتي در اين‌باره به chn مي‌گويد: «در ايران باستان 24 جشن بوده که متقارن با روز و ماه برگزار مي‌شده است. به واقع هر ماه يک جشن مربوط آن ماه برگزار و پنجم هر ماه نيز مراسم ويژه ماهانه برگزار مي‌شد.»

گفته مي‌شود که رفتن مردم در روز پنج‌شنبه به مزار درگذشتگان از جمله سنت‌هاي آييني گذشتگان است که هنوز هم به طور زنده برگزار مي‌شود.

وي در ادامه مي‌گويد: «در کنار اين جشن‌ها چهار جشن اصلي ايرانيان يعني جشن نوروز، تولد زرتشت، يلدا و سده نيز برگزار مي‌شد که هنوز هم اين جشن‌ها در ميان ايرانيان رواج دارد و برخي از آن‌ها همچون جشن نوروز و يلدا در ميان تمام ايرانيان برگزار مي‌شود. به جاست که همه اين جشن‌ها به عنوان بخشي از فرهنگ و آداب و رسوم کهن ايرانيان در فهرست ميراث معنوي به ثبت برسد تا ماندگار بمانند.»

تا کنون از ميان اين جشن‌ها، نوروز و يلدا در فهرست ميراث معنوي به ثبت رسيده است که علاوه بر درج نام آن‌ها در تقويم شمسي، اين روز‌ها در نزد تمام ايرانيان به صورت يک فرهنگ کهن گرامي داشته و جشن گرفته مي‌شود.

نوروز مهمترين جشن ايرانيان بوده و هنوز هم جايگاه خود را حفظ کرده است. اين جشن که مدت 13 روز به طول مي‌انجاميد از اول بهار آغاز و در 13 فروردين با رفتن مردم به طبيعت پايان مي‌يافت. روز 13 در ايران باستان روز نحسي نبوده و از آنجايي که ايرانيان هر 12 هزار سال يک‌بار را سال نو شدن جهان مي‌دانستند، روز 13 را روز آرامش و استراحت جهان گفته و به همين علت به دامان طبيعت مي‌رفتند.

گفته مي‌شود که زرتشت در 6 فروردين ماه بدنيا آمده و بر همين اساس ايرانيان باستان اين روز را به عنوان يکي از مهمترين مراسم سال جشن مي‌گرفتند. اين جشن هنوز هم نزد زرتشتيان برگزار مي‌شود و از اهميت خاصي برخوردار است.

جشن سده يکي از مهمترين جشن‌هاي ايرانيان بوده و در روز 10 بهمن برگزار مي‌شود. اين جشن براي پيدايش آتش برگزار مي‌شد و روايت‌هاي مختلفي درباره آن وجود دارد. يکي از روايت‌هاي معروف پيدايش آتش به شاهنامه بازمي‌گردد. فردوسي مي‌گويد که هوشنگ با چند تن از نزديکان از کوه مي‌گذشتند که مار سياهي نمودار شد. هوشنگ سنگ بزرگي برداشت و به سوي آن رها کرد. سنگ به کوه برخورد کرد و آتش از برخورد سنگ‌ها برخاست. گفته مي‌شود که براي آن آتش حصاري ساختند تا خاموش نشود و مردم از آن براي بردن آتش به خانه‌هايشان استفاده مي‌کردند.

در جشن سده مردمان سرزمين‌هاي ايراني بر بلنداي کوه‌ها و بام خانه‌ها، آتش‌هايي برمي‌افروخته و هنوز هم کم‌وبيش بر مي‌افروزند. مردمان نواحي مختلف در کنار شعله‌هاي آتش و با توجه به زبان و فرهنگ خود، سرودها و ترانه‌هاي گوناگوني را خوانده و آرزوي رفتن سرما و آمدن گرما را مي‌کنند. همچنين در برخي نواحي، به جشن‌خواني، بازي‌ها و نمايش‌هاي دسته‌جمعي نيز مي‌پردازند.

يلدا و مراسمي که در نخستين شب بلند زمستان و بلندترين شب سال برپا مي‌کنند سابقه‌اي بسيار دراز داشته و به ايزد مهر مربوط مي‌شود. اين جشن که يکي از کهن‌ترين جشن‌هاي ايران باستان است در اصطلاح به آن شب چله هم مي‌گويند. چله بزرگ از يکمين روز دي ماه جشن خرم روز تا دهم بهمن که جشن سده است به طول مي‌انجامد و آنرا چله بزرگ مي‌نامند به آن دليل که شدت سرما بيشتر است آنگاه چله کوچک فرا مي‌رسد که از دهم بهمن تا بيستم اسفند به طول مي‌انجامد و سرما کم کم کاسته مي شود. در شب يلدا که در آخرين روز پائيز برگزار مي‌شود، مردم تا پاسي از صبح را بيدار مي‌مانند و زايش نور و خورشيد را جشن مي‌گيرند.

از ديگر جشن‌هاي طول سال مي‌توان به جشن گاهان‌بار اشاره کرد. شهرياري دراين‌باره مي‌گويد: «گاهان بار نام شش جشن، در شش موقع از سال بوده‌است. بنا بر عقيده ايرانيان کهن، اهورامزدا، عالم را در يک سال آفريد و در هر نوبت از نوبت‌هاي شش گانه، از آفرينش يک قسمت از عالم و موجودات آن: آسمان، آب، زمين، گياه، جانور، و انسان فارغ شد. هر يک از اين نوبت‌هاي شش گانه را، گاهان بار يا گاهنبار گويند. در هر يک از شش گاهنبار، مراسم ديني خاصي معمول بوده است.»

روزهاي برگزاري اين جشن 10 تا 14 ارديبهشت، ميانه بهار يا ميانه فصل سبز؛ وقتي که سبزيجات تازه به وفور يافت مي‌شود، از 8 تا 12 تير ماه، ميانه تابستان؛ زمان برداشت محصول غلات، از 21 تا 25 شهريور، پايان تابستان؛ زمان برداشت محصول ميوه جات، از 21 تا 25 مهر، آغاز فصل سرما؛ کاشت محصولات زمستاني، از 11 تا 15 دي ماه زمان استراحت کامل، از 25 تا 29 اسفند، برابري شب و روز يا برابري سرما و گرما (منظور پايان زمستان و هنگام اعتدال بهاري)؛ آماده شدن براي باز زنده شدن طبيعت است.

در ايران باستان هر هفته علاوه بر نام روز مانند يک‌شنبه و يا دوشنبه، يک نام مختص به خود داشت و هر30 روز ماه نيز اسم‌هاي جداگانه‌اي داشتند. اين اسامي عبارتند از يک‌شنبه مهرشيد روز؛ روز خورشيد، دوشنبه مه‌شيد روز؛ روز ماه، سه‌شنبه بهرام‌شيد روز؛ روز ايزد جنگ، چهارشنبه تيرشيد روز؛ روز عطارد، پنج‌شنبه برجيس‌شيد روز؛ روز ايزد آذرخش، آدينه ناهيدشيد روز، روز ستاره شادي‌آور و شنبه کيوان شيدروز؛ روز زحل.

همچنين 30 روز ماه به ترتيب عبارتند از: 1. اهورامزدا (هستي بخش بزرگ دانا)، 2. بهمن (انديشه نيک)، 3. ارديبهشت (بهترين راستي و پاکي)، 4. شهريور (شهرياري نيرومند)، 5. سپندارمذ (فروتني و مهرپاک)، 6. خرداد (تندرستي و رسايي)، 7. امرداد (بي‌مرگي و جاودانگي)، 8. دي به آذر (آفريدگار)، 9. آذر (آتش، فروغ)، 10. آبان (هنگام آب)، 11. خورشيد (آفتاب)، 12. ماه (ماه)، 13. تير (ستاره باران)، 14. گوش (جهان، زندگي هستي)، 15. دي به مهر (آفريدگار)، 16. مهر (دوستي، پيمان)، 17. سروش (فرمانبرداري)، 18. رشن (دادگري)، 19. فروردين (فروهر، نيروي پيشرفت)، 20. ورهرام (پيروزي)، 21. رام (شادماني)، 22. باد (هوا)، 23. دي به دين (آفريدگار)، 24. دين (وجدان)، 25. ارد (خوشبختي،‌دارائي و خواسته)، 26. اشتاد (راستي)، 27. آسمان (آسمان)، 28. زامياد (زمين)، 29. مهرسپند (گفتار پاک)، 30. انيران (فروغ و روشنايي بي‌پايان).

در اين ميان جشن‌هاي ماهانه سال هم از اهميت خاصي برخوردار بوده است. شهرياري مي‌گويد: «در ايران باستان همه جشن‌هاي ايران باستان که در طول ماه بوده، برگزار مي‌شده است و براي آن اهميت خاصي قائل بودند. در اين جشن‌ها با غذاهاي ساده از جمله آب‌گوشت، آش، حلوا، و ديگر غذاهاي سنتي، مراسم خود را برگزار مي‌کردند.

جشن فرورديندگان، نوزدهم فروردين جشن فره‌وهر براي درگذشتگان پاک است. جشن ارديبهشت‌گان در سوم ارديبهشت برگزار مي‌شده که طبق تقويم امروز و با 31 روزه شدن 6 ماه از سال آن را در دوم ارديبهشت برگزار مي‌کنند. اين روز به فرشته مقدس ارديبهشت که مظهر پاکي و راستي، درستي و نماينده آيين ايزدي و نگهباني آتش‌ها با اوست تعلق دارد. جشن خوردادگان در روز چهارم خورداد ماه برگزار مي‌شود. احتمالا در اين روز مردم به کنار چشمه‌ها، رودها و يا درياها رفته و به پرستش اهورامزدا مي‌پرداختند.

جشن تيرگان در 10 تيرماه برگزار مي‌شود و به مدت 9 روز ادامه دارد. گفته مي‌شود در اين روز آرش با تير و کمان خود مرز ايران را تعيين کرد. جشن امردادگان در روز سوم از ماه مرداد برگزار مي‌شود و به امشاسپند امرتات که مظهر جاودانگي و تندرستي و ديرزيستن است تعلق دارد. جشن شهريورگان که در چهارم شهريور برگزار مي‌شود. در اين روز به فقرا کمک مي‌شد و براي آن‌ها غذا تهيه مي‌کردند.

جشن مهرگان در 10 مهر ماه برگزار مي‌شود و اين جشن ميان ايرانيان مقام بسيار بالايي داشته اشت. اين جشن که به جشن نيمه سال نيز شهرت دارد، آداب و رسومي مانند نوروز دارد و به فتح و پيروزي فريدون بر ضحاک نسبت داده مي‌شود. جشن آبانگان در آبان روز از آبان ماه برابر با دهم ماه آبان برگزار مي‌شد و به آناهيتا، ايزبانوي آب‌‌ها تعلق داشت. در اين روز مراسم خاصي برگزار مي‌شده است و مردم به جشن مي‌پرداختند. جشن آذرگان در روز سوم آذز برگزار مي‌شود و به جشن آتش شهرت دارد. در اين روز آتش‌افروزي کرده و به شادي و پايکوبي مي‌پرداختند.

دي از ماه‌هاي متفاوت سال بود. در اين ماه سه جشن مهم يعني جشن دي به آذر، دي به مهر و دي به دين برگزار مي‌شد. دي از واژه دينه به معناي وجدان گرفته شده است و يکي از اسامي خداوند است. به نظر مي‌رسد که کلمه دين نيز معرب دينه باشد. کلماتي چون اديان و ديانت نيز احتمالا از همين واژه گرفته شده‌اند.

جشن بهمنگان در روز دوم بهمن برگزار مي‌شد و متعلق به امشاسپند بهمن است. در اين روز در ديگي به نام بهمنجه آشي به نام دانگور از گندم، ماش،‌ عدس، نخود، باقلا و انواع گوش مي‌پزند و به اين ترتيب مهماني مي‌دادند. اين آش را هفت‌دانه نيز مي‌گويند.

در 5 اسفند هر سال روز زن برگزار مي‌شد. در واقع ايران نخستين تمدني بود که جايگاه زن را محترم مي‌شمارد و يک روز را به اين نام اختصاص مي‌داد. در اين روز جشن گرفته مي‌شد و براي زن‌ها و دختران هدايايي تهيه مي‌کردند. سپندارمزد نگهبان زمين است و از آنجا که زمين مانند زنان در زندگي انسان نقش باروري و باردهي دارد جشن اسفندگان براي گرامي داشت زنان نيکوکار برگزار مي‌شود. ايرانيان از دير باز اين روز را روز زن و روز مادر و در حالت کلي اين روز را روز عشاق مي ناميدند.

امروز اختلاف نظرهايي درباره برگزاري جشن روز زن وجود دارد. برخي برگزاري آن را در 29 بهمن مي‌دانند و برخي معتقدند که اين جشن بايد در همان روز 5 اسفند برگزار شود. علت اين اختلاف به روزهاي ماه برمي‌گردد. در ايران باستان ماه 30 روز بود در حالي که امروز 6 ماه از سال 31 روز مي‌شود. اگر 6 روز اضافه را از 5 اسفند کم کنيم به عدد 29 بهمن مي‌رسيم. به همين علت معتقدند که طبق تاريخ ايران باستان، 29 بهمن روز زن است.

يکي از جشنهاي آتش که در ايران باستان به عنوان پيش درآمد يا پيش باز نوروز وجود داشته و آميزه‌اي از چند رسم گوناگون است، جشن سوري يا همان چهارشنبه سوري بوده است. سوري به معني سرخ است و اشاره به سرخي آتشي دارد که در اين روز مي‌افروخته‌اند .چند روز پيش از نوروز (احتمالا در آخرين شب سه‌شنبه که به شب چهارشنبه معروف است) مردماني به نام آتش آفروزان که پيام‌آور اين جشن اهورائي بودند به شهرها و روستاها مي‌رفتند تا مردم را براي اين آئين آماده کنند. آتش افروزان، زنان و مرداني بسيار هنرمند بودند که با برگزاري نمايش‌هاي خياباني، دست افشاني‌ها ، سروده‌ها و آوازهاي شورانگيز به سرگرم کردن و خشنود ساختن مردمان مي‌پرداختند. هدف آنها انتقال نيروي فزاينده و نيک به مردمان براي چيره شدن بر غم و افسردگي بود.

آنها که زنان و مردان شادي بخش خوانده مي‌شدند در روزگار ما هنوز نمود کوچکي از خود را زير نام "خواجه پيروز" زنده نگاه داشته‌اند که البته از هنرمندي زن يا مرد آتش‌افروز در دوران گذشته بسيار دور است. چهارشنبه سوري از جمله جشن‌هاي مهم ايرانيان است که هنوز هم برگزار مي‌شود.
__________________
تو همه راز راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان آرام
خوشه ی ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 09:14 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها