#1  
قدیمی 03-07-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض بحران در میانسالی

بحران در میانسالی




میانسالی فصلی از زندگی است که در محدوده سنی 40- 65 سال قرار دارد. در این دوره از زندگی افراد با تغییرات مختلف فیزیولوژیکی و جسمانی، شناختی و اجتماعی مواجه می شوند.اصطلاح میانسالی، مفهومی است که از اوایل قرن بیست، به تدریج در ادبیات روانشناسی ظاهر گردید. این اصطلاح توسط"الیوت جیکز" در دهه 1950 رسما در کتب روان شناسی رشد ظاهر گردید و سپس در دهه هفتاد، یک خبرنگار آمریکایی به نام گیل شی هی، کتابی با عنوان "بحران میانسالی" را نوشت که از پرفروش ترین کتاب آن سالها گردید.
میانسالی سنی است که در آن فرد با تجاربی بسیار متنوع و گهگاه ضد و نقیض مواجه می شود. از یک سو، زندگی در این دوران بحرانی و پر تلاطم است و از سوی دیگر، از آرامش نسبی برخوردار است.

در دوران میانسالی،هوش سیال(یا همان هوش ذاتی) افراد دچار افت شده در حالیکه هوش متبلور(هوش فرهنگی و اکتسابی) افزایش می یابد.




اریک اریکسون از روانشناسان برجسته رشد، این دوره از زندگی رابا عنوان "بحران مربوط به زایندگی در برابر خود فرورفتگی" نام نهاده است. وی عنوان می کند که در این مرحله افراد نیاز به نوعی احساس زایندگی دارند، زایندگی به معنای نوعی تولید است که اثر آن همواره باقی بماند. بسیاری از میانسالان از یکسو با مشاهده رشد فرزندان خود و از سوی دیگر با احساس مولد بودن در شغل خود، به رضایتمندی می رسند و بدین ترتیب در آنها حس زایندگی شکل می گیرد. از سوی دیگر ناموفق بودن در حل بحران این مرحله ممکن است به احساس در خود فرو رفتگی شدید منجر شود.

از لحاظ شناختی بعضی از توانایی های دوران میانسالی افت می کند مانند زمان واکنش که طولانی تر می گردد ولی در عوض هوش عملی افراد افزایش می یابد یا به عبارت دیگر هوش سیال(یا همان هوش ذاتی) افراد دچار افت شده در حالیکه هوش متبلور(هوش فرهنگی و اکتسابی) افزایش می یابد.
از لحاظ جسمانی، نیروی جسمانی اکثر میانسالان تغییر می کند اما باید توجه داشت که فعالیت جسمی بیشتر و به ویژه ورزش تا حدودی از تشدید این تغییرات جلوگیری می کند.
در زمینه تغییرات اجتماعی دوران میانسالی، دانیل لوینسون که بنیانگذار نظریه "فصول زندگی" است، بیان می کند که در این دوره از زندگی، میانسالان با پرسشهای جدیدی مواجه می شوند و با مرور گذشته و توجه به فرصتهای باقی مانده عمر خود گهگاه دستخوش احساس ناکامی می شوند.
از یک سو مسئولیت فرزندان و موقعیت شغلی که برای آنان پر دغدغه شده و از سوی دیگر وظیفه و مسئولیت نگهداری از والدین، منجر می شود که افراد دراین دوره از زندگی استرس و تنش شدیدی را متحمل شوند.


گاهی "بحران میانسالی" نیز زندگی آنها را فرا می گیرد. البته این بحران تجربه ای همگانی نیست اما چند عامل در ایجاد آن نقش موثری ایفا می کند:
1- فرد میانسال به این آگاهی می رسد که دیگر جوان نیست و بسیاری از فعالیتهای گذشته را نمی تواند مانند گذشته انجام دهد.
2- آغاز برخی از بیماری های جسمی مانند قند خون، فشار خون عصبی یا مزمن، کلسترول، آرتروز و...
3- باز نشستگی و دست کشیدن از کار، قریب الوقوع می شود.
4- بزرگ شدن فرزندان و به تبع آن ترک کردن خانه توسط آنها به دلیل اشتغال، ازدواج، ادامه تحصیل و...که همین مساله گاه باعث می شود فضای شلوغ و پر شور و نشاط خانه، ناگهان خالی و سرشار از سکون گردد و میانسالان با فضایی سرد و به دور از هیجان مواجه شوند که در اصطلاح به آن "آشیانه خالی" می گویند.
5- زمانی که افراد وارد دوره میانسالی می شوند، والدین آنها پا به عرصه پیری نهاده و همین مساله آنان را ملزم و





مسئول به نگهداری از والدین خود می کند. از یک سو مسئولیت فرزندان و موقعیت شغلی که برای آنان پر دغدغه شده و از سوی دیگر وظیفه و مسئولیت نگهداری از والدین، منجر می شود که افراد دراین دوره از زندگی به علت تعدد نقش و مسئولیت، استرس و تنش شدیدی را از جهات مختلف متحمل شوند.


6- پیش بینی مرگ قریب الوقوع. افراد در دوره میانسالی با مشاهده مرگ والدین و عزیزان خود کم کم به این باور می رسند که مرگ برای آنها نیز نزدیک و قریب الوقوع است.
با این اوصاف، این بحران، مانند بحران نوجوانی لزوما پدیده ای عام و همگانی نبوده و بسیار مشاهده شده که افراد در میانسالی دورانی بسیار آرام و توام با سکون را تجربه کرده اند.

منابع تکمیلی:
روانشناسی ژنتیک. منصور، محمود. انتشارات سمت.1380.
روانشناسی رشد. احدی، حسن. جمهری، فرهاد. انتشارات پردیس. 1380.
Turner, jeffry.(1991). Life- Span Development. Fourth edition.

مریم عطاریان- بخش خانواده و زندگی
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 02:59 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها