|
 |
 |
 |
 |
 |
 |
 |
|
|||||||
| تاپیکهای سریالی در این بخش تاپیکهایی قرار خواهند گرفت که پست های آن شمارش نمیشود . و تاپییک هایی مانند "یک آرزوی خیر برای نفر بعدیت بکن" و ... قرار میگیرد. |
 |
|
|
ابزارهای موضوع | نحوه نمایش |
|
#1
07-20-2011
|
||||
|
||||
گنده ترین دورغی که می تونی بگی چیه؟
سلام بچه ها.
این تاپیکو زدم که ببینیم گنده ترین دورغی که می تونیم بگیم چیه؟ این که تصمیم می گیرم درباره چی دروغ بگیم شاید برای خودمون هم جالب باشه. من خودم بعدش یه این فک می کنم که ارزششو داشت که دروغ بگم یا نه؟ یه جور تسته! موفق باشین. 
__________________
I know that in the morning now
I see ascending light upon a hill Although I am broken, my heart is untamed, still 
|
| جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید | |
|
|
|
|
#2
07-20-2011
|
||||
|
||||
|
اینم جواب خودم:
من تا حالا دروغ نگفتم! 
__________________
I know that in the morning now
I see ascending light upon a hill Although I am broken, my heart is untamed, still
|
|
#3
07-20-2011
|
|||
|
|||
|
نقل قول:
 واسه من صداقت مهمه ...دروغ هم گفتم... هنوز واسم حل نشده هست... و بسیار برام مهم توی رابطه ی که با یک نفر دارم صداقت رعایت کنیم... میام باز نظر میدم ...
__________________
|
|
#4
07-20-2011
|
||||
|
||||
|
نقل قول:
هممون دروغ می گیم اما بعضی هامون حداقل تلاش می کنیم که نگیم! این مهمه! به نظر منم تو یه رابطه، طرفم هرچه نداشته باشه همین که انقد شجاع باشه و اعتماد به نفس داشته باشه که راست بگه، همه چی داره.
__________________
I know that in the morning now
I see ascending light upon a hill Although I am broken, my heart is untamed, still
|
|
#5
07-20-2011
|
|||
|
|||
|
مرسی صبا جان....
واسه من موضوع دروغ مبهمه ... توی همین کتابی که توی سایت هم معرفی کردم..چند داستان مرتبط بهم در مورد دروغ داره که جالب بودن.... آره مهمه... میدونی همون بحث صمیمیت که میگیم...وقتی رابطه دو نفر صمیمی نباشه و همراه با ترس باشه ..و یا مشکلاتی در رابطه شون باشه باعث میشه بهم دروغ بگن... آدما دروغ میگن تا بازجویی نشن..بخاطر اینکه از یه چیزی می ترسن
__________________
|
|
#8
07-22-2011
|
||||
|
||||
|
نقل قول:
روشنک خانم خودتون هستین؟ جدا؟
__________________
This city is afraid of me
I have seen its true face
|
|
#10
07-22-2011
|
||||
|
||||
|
نقل قول:
خوب تو محیط نت هرچیزی ممکنه چون کل فضا مجازیه ولی روزگاران خوشی که تو نیک و خصوصا تو محیط دفتر خاطرات داشتیم برای من جزو ارزشمندترین لحظاتیه که تو نت تجربه کردم خیلی خیلی عالی بود اگر به این سوال من جواب بدین معلومه که شما خود روشنک خانوم گرامی بانوی آتیش پاره دفتر خاطرات هستین اولین بار که اون تاپیک رو زدین چه اسمی روش گذاشته بودین که بعدا عوض شد و تبدیل شد به دفتر خاطرات؟  این جواب رو فقط شما می دونید ضمنا این تصویر مشت نمونه خرواره 
__________________
This city is afraid of me
I have seen its true face
|
|
| کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان) | |
| ابزارهای موضوع | |
| نحوه نمایش | |
حالت خطی
|
|
اکنون ساعت 03:56 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.