چند روز پیش بود که با دید
فیلم “راز” تصمیم گرفتم که کاملا مسیر افکارم رو تغییر بدم . اول به این دلیل که با این افکار منفی تا حالا به هیچ جایی نرسیده بودم و امتحان کردن این طرز تفکر جدید ضرری نداشت. دوم اینکه خودم بطور نسبی به قوائد و جریاد کلی راز اعتقاد داشتم.
پس تصمیم گرفتم که چیزهایی رو که میخام داشته باشم رو به ذهنم راه بدم نه چیزهایی که نمیخام داشته باشم! چون قانون راز به من میگه که هر چیزی رو که در ذهنت داشته باشی اون برات اتفاق خواهد افتاد مهم نیست که اون چیز از نظر تو بده یا خوب! مهم اینه که اون چیز در ذهن تو وجود داره پس حتما برات اتفاق خواهد افتاد. و هنر ما باید در این باشه که فقط به چیزهای خوب و مهم برای خودمون فکر کنیم تا برامون اتفاق بیفتن.
اینارو گفتم که بگم وقتی
این پست رو نوشتم. اسم وبلاگم رو عوض کردم تصویر سر برگ وبلاگم رو عوض کردم زنگ گوشیمو عوض کردم و تا اونجایی که تونستم سعی کردم که فکرم رو عوض کنم که امیدوارم که موفق شده باشم. توی این چند روزه همش به فکر راز بودم به خیال خودم فیلم رو با ویدئو ضبط کرده بودم ولی گند خورده بود به همه چیز و ظبط نشده بود. توی فکر این بودم که چطوری میتونم فیلم رو گیر بیارم؟! کلی جست و جو توی اینترنت کردم به سایت
سروش سیما سر زدم. ولی چیزی دستمو نگرفت. تا اینکه دیروز نمی دونم چرا یه دفه به سرم زد برم کتابخونه ببینم که کارت عضویتم آماده شده یا نه! کارتم رو که گرفتم توی بخش کتاب های جدید داشتم یه نگاه سر سری مینداختم که یک دفعه چشمم افتاد به کتابی به اسم “راز / The Secret”" نوشته ی “راندا برن /
Rhonda Byrne” یه دفعه برق از کلم پرید! ب عجله برش داشتم و مقدمش رو خوندم نویسنده ی کتاب همون کسی بود که فیلم رو ترتیب داده بود و تمام حرف هایی که توی فیلم از زبون افراد شنیده بودم توی کتاب آورده شده بود. بهتر بگم که فیلم نامه ی “فیلم راز” رو از روی این کتاب نوشته بودن. هرچی زور زدم کتاب خونه می گفت که فروشی نیست و امانتم داده نمیشه! سریع رفتم بیرون و به هرچی کتاب خونه بود سر زدم تمون جاهایی رو که به نظرم میومد ممکنه داشته باشه گشتم ولی همه تموم کرده بودن تا اینکه توی آخرین کتابخونه یه دفعه پیداش کردم و خریدمش و الان کنار دستمه.
این یعنی چی این یعنی همون قانون جاذبه .یعنی راز! من این کتاب رو به خودم جذب کرده بودم آخه چرا باید من بدون هیچ دلیلی برم کتاب خونه و کاری رو که هیچ وقت انجام نمیدادم انجام بدم و کتاب رو ببینم! این راز رو برای من اثبات میکنه امیدورام که با قدرت بتونم ادامه بدم.
خلاصه ای از راز رو که درآخر کتاب آورده شده می نویسم:
* تو باید تخته سیاه زندگی ات را با هرچه میخواهی پر کنی.
* تنها کاری که باید انجام دهی این است که حس خوبی داشته باشی.
* هرچه بیشتر از قدرت درون خود استفاده کنی قدرت بیشتری را بسوی خود می کشی.
* کاری را انجام بده که به تو لذت می دهد. اگر نمی دانی چه چیزی موجب لذتت می شود از خود بپرس: “لذت من در چیست؟” وقتی به لذت خود مقید باشی سیلی از موارد لذت بخش را بسوی خود جذب می کنی. چون لذت را متجلی می کنی.