اصل اول) در زندگی، همه چیز عادلانه نیست، بهتر است با این حقیقت کنار بیایید.
اصل دوم) دنیا برای عزت نفس شما اهمیتی قایل نیست. در این دنیا از شما انتظار میرود قبل از آنکه نسبت به خودتان احساس خوبی داشته باشید، کار مثبتی انجام دهید.
اصل سوم) پس از فارغالتحصیل شدن از دبیرستان و استخدام، کسی به شما رقم فوقالعاده زیادی به عنوان حقوق پرداخت نمیکند؛ به همین دلیل باید قبل از رسیدن به مقام معاون ارشد برای مقام و مزایایش زحمت کشید.
اصل چهارم) اگر فکر میکنید آموزگارتان سختگیر است، سخت در اشتباه هستید. پس از استخدام شدن متوجه خواهید شد که رئیس شما خیلی سختگیرتر از آموزگارتان است، چون امنیت شغلی آموزگارتان را ندارد.
اصل پنجم) آشپزی در رستورانها با غرور و شأن شما تضاد ندارد. پدربزرگهای ما برای این کار اصطلاح دیگری داشتند، از نظر آنها این کار یک فرصت بود.
اصل ششم) اگر در کارتان موفق نیستید، والدین خود را ملامت نکنید، از نالیدن دست بکشید و از اشتباهات خود درس بگیرید.