گفتگو با جيك گيلنهال، بازيگر نقش «شاهزاده ايراني»

[LP Girl]

گفتگو با جيك گيلنهال، بازيگر نقش «شاهزاده ايراني»
«دستان» ايراني از قلبش پيروي مي كند

جيك گيلنهال، بازيگر جوان سينما با «شاهزاده ايراني» اولين نقش ابرقهرمانانه خود را بازي كرده است. اين فيلم براساس قصه يك بازي ويدئويي معروف دهه هشتادي ساخته شده است. تحليلگران اقتصادي سينما قبل از اكران عمومي فيلم پيش‌بيني كردند گيلنهال با اين فيلم، تبديل به يكي از مطرح‌ترين بازيگران جوان سينماي معاصر خواهد شد.


آيا قبل از اين كه نقش شاهزاده دستان را بازي كنيد با بازي ويدئويي «شاهزاده ايراني» آشنايي داشتيد؟


از دوران نوجواني‌ام با اين بازي‌ آشنايي دارم. از همان زمان بازي اريژينالي را كه جوردن مچنر خلق كرد، بازي مي‌كردم. آن زمان‌ها در دوران متوسطه تحصيلم بودم و با كمك كامپيوتر مدرسه اين بازي ويدئويي را بازي مي‌كردم. هنوز هم خيلي شفاف آن روزها را به ياد مي‌آورم. البته حالا سال‌‌ها از آن زمان گذشته است. شايد 20 سال! حالا كه به آن دوران برمي‌گردم، احساس مي‌كنم كه چيز زيادي نسبت به آن بازي نمي‌دانستم و فقط در حد يك كنجكاوي نوجوانانه، اقدام به آن بازي مي‌كردم. در آن زمان بازي‌هاي ويدئويي ديگري را هم داشتم و بازي مي‌كردم. زماني كه بازي در نسخه سينمايي «شاهزاده ايراني» به من پيشنهاد شد و فيلمنامه را خواندم، فرصت تازه‌اي پيدا كردم تا دست به تحقيق درباره اين قصه و آدم‌هاي آن بزنم. حتي دوباره شروع كردم به بازي كردن آن بازي ويدئويي و البته اين بار آن را كاملا حس مي‌كردم و متوجه مسائل و جنبه‌هاي مختلف آن مي‌شدم.


براي اين كه آماده بازي در اين نقش پرتحرك شويد، چه دوره‌هايي را ديديد و آيا اين تمرين‌ها سخت بود؟


براي اين نقش مجبور بودم كه يك دوره تعليمات خاص ببينم و اولين بار بود كه به سراغ چنين تمرين‌هايي مي‌رفتم. نقش من در فيلم بسيار پرتحرك بود. از آن دسته كارهايي كه تا قبل از اين هيچ‌وقت مشابه آن را انجام نداده بودم. طبيعي بود كه بايد از نظر بدني و فيزيكي، كاملا آمادگي حضور در اين نقش را پيدا مي‌كردم. روزانه به صورت منظم چندين ساعت تمرينات مربوط به آمادگي بدني را انجام مي‌دادم. در كنار آن، چيزهايي مثل اسب سواري و شمشيرزني هم بود. وقتي براي ادامه كار راهي مراكش شديم، تمرينات من جدي‌تر شد. در خود لوكيشن‌هاي فيلم، من بهتر توانستم تمريناتم را انجام دهم. طراح صحنه‌هاي نبرد و درگيري فيلم كار خودش را خيلي خوب بلد بود و كمك زيادي كرد تا من از نظر ظاهري آماده ايفاي نقش شوم.


سخت‌ترين بخش كار كدام بود؟


اين كه در دنياي معاصر زندگي كني و مجبور باشي روي يك كاراكتر قديمي تمركز كني، در عين حال من بايد تمام بدلكاري‌ها را آنقدر طبيعي انجام مي‌دادم كه كسي احساس نكند در حال ايفاي نقش هستم.


آيا بازي در اين فيلم فرصت خوبي براي شما بود تا در نقش اصلي يك بازي ويدئويي بازي كنيد و بتوانيد اين نقش را به شكلي كودكانه به نمايش بگذاريد؟


خيلي وقت‌ها آرزو مي‌كنيم كه به گذشته برگرديم و خاطره دوران كودكي و نوجواني‌مان را دوباره تجديد كنيم. بازي در شاهزاده ايراني، اين فرصت را به وجود آورد كه اين آرزو تحقق پيدا كند. حالا هم خيلي دلم مي‌خواهد در كنار بچه‌اي كه مشغول اين بازي ويدئويي است، بنشينم و به او بگويم اين احتمال وجود دارد كه 20 سال ديگر تهيه‌كننده معروفي مثل جري بروكهايمر اين بازي را تبديل به فيلمي سينمايي كند و تو را براي ايفاي نقش اصلي آن انتخاب كند. احساس مي‌كنم اين بچه از شنيدن اين حرف‌ها هيجان‌زده خواهد شد و چشم‌هايش از كاسه بيرون خواهد آمد. خب، خود من هم وقتي قرار شد در نسخه سينمايي اين بازي ويدئويي بازي كنم، همين حس و حال را داشتم. احساس مي‌كردم دوباره به دوران كودكي‌ام برگشته‌ام. هر روز سر صحنه فيلمبرداري سرشار از لذت و سرخوشي بودم. من مي‌دويدم، فرار مي‌كردم، مي‌پريدم و با آدم‌هاي بد قصه مي‌جنگيدم و در كل اين احساس را داشتم كه دارم يك بازي ويدئويي را انجام مي‌دهم.



كاراكتر داستان در آغاز كمي از خودراضي است و بتدريج ياد مي‌گيرد كه كمي افتاده باشد...


خب، نمي‌دانم آيا او واقعا در طول قصه فيلم اين حالت خود را از دست مي‌دهد يا خير؟! فكر مي‌كنم (و اميدوارم)‌ او بتواند كار خودش را به قدر كافي خوب انجام دهد. احساس مي‌كنم آنچه اتفاق مي‌افتد اين است كه او اهميت اين وضعيت و تقدير خود را مي‌فهمد و درك مي‌كند. او متوجه مي‌شود اين خانواده چقدر براي او مهم است و ارزش دارد. مي‌دانيد، در آغاز فيلم شما متوجه مي‌شويد كه او يتيم است و توسط يك پادشاه نجات داده شده است. زماني كه او پتانسيل از دست دادن خانواده‌اش را دارد (كساني كه او را نجات داده و بزرگ كرده‌اند)‌ متوجه واقعيت‌هاي تازه‌اي مي‌شود. در اينجاست كه او شروع به فكر كردن درباره زندگي‌اش مي‌كند و اين باعث مي‌شود تا درباره زندگي و هستي آدم‌هاي دور و بر خودش نيز به فكر فرو برود. اوحتي در مورد آدم‌هاي محيط اطراف خويش خيلي جدي‌تر فكر مي‌كند. اما حس شخصي‌ام اين است كه او در تمام اين مدت، هنوز آن شوخ‌طبعي اوليه‌ خود را دارد.



آيا بين آمادگي براي ايفاي نقش يك كار‌اكتر معروف و شناخته شده بازي‌هاي ويدئويي و ديگر نقش‌هايي كه تا به حال بازي كرده‌ايد، تفاوتي وجود دارد؟


آنچه كه بين اينها فرق ايجاد مي‌كند نوع تحقيقات پيرامون اين نقش است. بازي در نقش شاهزاده دستان مي‌طلبيد كه هر روز سه چهار بار به بازي ويدئويي آن بپردازم. خب، انجام اين كار هم خيلي سخت بود، زيرا وقتي شما مجبور به انجام كاري باشيد و از اجراي آن لذت كافي نبريد، آن كار برايتان سخت مي‌شود. شايد خيلي از مردم عادي ندانند، ولي بازيگري كار بسيار سخت و طاقت‌فرسايي است. اين كار فقط مربوط به آن لحظه‌اي نمي‌شود كه نام شما را براي دريافت جايزه اسكار اعلام مي‌كنند. قبل از آن، شما بايد تمرينات سخت بدني و ذهني داشته باشيد، اما اگر بخواهم از يك زاويه منطقي به موضوع نگاه كنم و جواب سوال شما را بدهم، بايد بگويم تفاوت خيلي زيادي وجود ندارد. بازيگري كار جالب و سرگرم‌كننده‌اي است. اگر قرار است در نقش كاراكتري بازي كنيد كه برگرفته از قصه يك كتاب يا بازي ويدئويي است و يا كسي است كه هيچ وقت حيات واقعي نداشته، بايد توجه و تمركز بيشتري روي كار داشته باشم. ولي اصل و ماهيت كار هميشه يكي است؛ تو بايد كاراكتري را كه مي‌خواهي بازي كني، بخوبي بشناسي و كاملا او را درك كني.



براي تماشاگران نوجوان فيلم كه مي‌خواهند خودشان را آماده ورود به جامعه كنند و ظرفيت‌هاي خود را تشخيص داده و كشف كنند كاراكتر شما در فيلم هيچ پيامي براي آنها دارد؟


بله. او حرف‌هاي خيلي زيادي با تماشاگران نوجوان فيلم دارد. همان‌طور كه گفتم دستان آدم يتيمي بود كه توسط خانواده ديگري بزرگ مي‌شود. اين موقعيت به دليل كارها و رفتار خوبي بود كه او انجام داده است. دستان دلي پاك دارد و اين به او كمك مي‌كند تا موفق شود. در همه دوران‌ها، خطرات زيادي همه ما را تهديد مي‌كند و اين ما هستيم كه بايد تصميم بگيريم چكار كنيم. دستان كسي است كه از قلبش پيروي مي‌كند و اين باعث مي‌شود تا تاثير خوبي بر اطرافيان خود بگذارد. من اميدوارم بچه‌ها و خانواده‌هاي آنها بتوانند متوجه اين نكته شوند كه به نداي قلب و وجدان خود گوش فرادهند.



در چنين حالتي، فكر مي‌كنم همه آنها اشتباهات كمتري خواهند كرد.


شما به عنوان بازيگر نقش‌هاي درام شناخته شده‌ايد. آماده شدن براي ايفاي يك نقش اكشن چگونه بود؟ با سختي زيادي همراه بود؟


بازي در نقش دستان مقدار زيادي كار تكنيكي مي‌طلبيد. در فيلم‌هاي ديگرم مجبور به انجام اين همه كار تكنيكي نبوده‌ام. اما براي «شاهزاده ايراني» بايد كارهاي خيلي زيادي مي‌كردم و يادگيري فنون هنرهاي رزمي ضروري و اجتناب‌ناپذير بود. هنرهاي رزمي اين فيلم هم واقعا سخت بود و هم كاملا متفاوت از آن چيزي بود كه در فيلم‌هاي مشابه تاريخي و ماجراجويانه ديده‌ايم. قبل از بازي در فيلم اعلام كردم كه خودم مي‌خواهم تمام صحنه‌هاي بدلكاري را بازي كنم و حاضر به استفاده از بدلكار براي نقشم نيستم. در همان حال، بايد ياد مي‌گرفتم با لهجه بريتانيايي صحبت كنم. مهم‌تر از همه، هنگام بازي در فيلمي به اين عظمت ـ و وقتي شما انتخاب متفاوتي مي‌كنيد ـ به شدت بايد مراقب كار و بازي خود باشيد. خرج و هزينه هر صحنه فيلم بسيار بالاست و تو در مقام بازيگر، بايد دقت كني كه صحنه را خراب نكني. اين نكته بدجوري باعث استرس بازيگر مي‌شود. سر هر صحنه‌اي معمولا اين جمله را به خودم مي‌گفتم كه: «خب، اگر تو اين كار را بكني بايد متوجه باشي كه تاثير آن روي گروه بزرگي از آدم‌ها خواهد بود و نه فقط چند نفر محدود.»

گيلنهال در يك نگاه

جيك گيلنهال اهل كاليفرنياست . اولين نقش سينمايي خود را در سال 1991 در فيلم كمدي ـ وسترن «شيادان شهر» بازي كرد كه نقش چندان مهمي نبود. وي در دوران نوجواني خود در چند فيلم سينمايي ديگر نيز ايفاي نقش كرد. موفقيت بازيگر در سال 2004 با فيلم اكشن و آخرزماني «پس فردا» فراهم شد كه در آن نقش پسر جوان كاراكتر دنيس كوايد را به عهده گرفت.


«مدرك»، «جارحد»، «زودياك» و «برادران» از ديگر كارهاي مطرح وي در چند سال اخير هستند. «شاهزاده ايراني» كه گيلنهال در آن نقش شاهزاده دستان را بازي مي‌كند، در اولين هفته نمايش خود در سينماهاي آمريكا نتوانست موفقيت «رابين هود» و «برخورد تايتان‌ها» (دو رقيب امسال خود)‌ را تكرار كند و با يك افتتاحيه 30 ميليون دلاري در هفته قبل، در رديف سوم جدول فروش قرار گرفت.به اين ترتيب، معلوم نيست تهيه‌كنندگان فيلم در چنين شرايطي قصد توليد قسمت دوم آن را دارند يا خير؟ گيلنهال قبل از اين، آمادگي خود را براي حضور در قسمت‌هاي ديگري از اين فيلم اعلام كرده بود. نمايش عمومي فيلم اما باعث توجه بيشتر مردم به بازي ويدئويي «شاهزاده ايراني» شد.