بازگشت   پی سی سیتی > هنر > فیلم سينما تئاتر و تلویزیون Cinema and The Movie

فیلم سينما تئاتر و تلویزیون Cinema and The Movie مباحث مربوط به فیلم سینما تلویزیون و تئاتر در این بخش

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #11  
قدیمی 06-12-2010
LP Girl آواتار ها
LP Girl LP Girl آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: غرب تهران
نوشته ها: 1,075
سپاسها: : 0

20 سپاس در 19 نوشته ایشان در یکماه اخیر
جدید نقش‌هاي ماندگار: داريوش ارجمند (نقش امير در فيلم اعتراض)

نقش‌هاي ماندگار
نقش‌هاي ماندگار: داريوش ارجمند (نقش امير در فيلم اعتراض)






برخي از شخصيت‌هاي فيلم‌ها، چهره‌هاي ماندگاري هستند كه در شخصي‌ترين تصميم‌گيري‌هاي مخاطبان نقش ايفا مي‌كنند و اين‌گونه به خيل تجربيات زيستي انسان مي‌پيوندند.


«اميرخان» در «اعتراض»*





«امير براي من خيلي زحمت كشيده، پدري كرده. حالا درست يا غلط با قانون خودش داره زندگي مي‌كنه. با قانون خودش آدم كشت رفت زندان. اصلا روحيه‌اش درندگي و خشونت نداره. شده ديگه. مثل آدماي غريبه است تو شهر. خودشه. ديگه مث خودش هم كه تو تهرون كسي نمونده.»
اين قضاوت اصلي رضا درباره برادرش امير است. اميرخان درست است كه قاتل است، ولي واقعا خشن نيست، جاني بالفطره نيست؛ ناموس‌پرست است و همه نقطه‌ضعف او همين تعصبش است. ناموس‌دوستي‌اش نيست، تعصبش است. رضا بعد از آزادي امير، خطاب به او مي‌گويد كه تصميم قتل شريفه تصميم درستي نبوده است. مي‌گويد: «من اگه مي‌دونستم كه شريفه با احمد هنوز رابطه داره يه جور ديگه عمل مي‌كردم كه به قول شما هم به وجدان خودمون بر نخوره، نه زندگي خيلي‌ها دفن تعصب بشه. تعصب خوبه اما نه اونقدر كه اجازه داشته باشه زندگي يه آدم رو نابود كنه. اطرافش رو از بين ببره...» اميرخان اما دست‌كم در آن ابتداي آزادي اصلا موافق اين حرف‌هاي رضا نيست. براي همين هم در جواب رضا مي‌گويد: «اگه صد دفعه ديگه هم اون اتفاق بيفته من همون كار رو مي‌كنم».


دفاع از ناموس ويژگي اصلي شخصيت اميرخان است. براي همين هم محسن، هم‌بند او، موقع آزادي امير، سفارش خواهرش مجدي را به امير مي‌كند و از او مي‌خواهد مراقب اين بيوه‌زن تنها باشد. براي نگهداري از ناموس چه كسي بهتر و مورد اعتمادتر از امير كه اصلا به جرم همين دفاع از ناموس به زندان افتاده و اين همه سال حبس كشيده؟ اما راستش حق با رضاست نه با امير. تعصب خوب است اما بجا و به اندازه، نه بيش از حد و كوركورانه. تعصب نابجاي قبلي امير، راه را بر تعصب بجاي امروزش مي‌بندد. آن قتل گذشته، تاوان دارد و اين تاوان نمي‌گذارد امير اين‌بار حتي حق شوهر بودن و مراقبت از ناموس خودش را داشته باشد، چه برسد به دفاع از ناموس ديگران. امير خودش هم بالاخره پي مي‌برد به نادرستي آن تعصب نابجا و آن ناموس دوستي ناپروريده. براي همين هم هست كه با آغوش باز خود را تسليم تقاص گناهش مي‌كند و تسليم ضربات انتقام‌جويانه چاقوي احمد. امير (به احمد) «من وايسادم بدهي‌ام رو بهت بدم. تموم كن كه راضي‌ام. به جون همون يوسفم خون من حق تو و اون شريفه است».


*‌ محصول 1378 ايران، كارگردان: مسعود كيميايي، بازيگران: داريوش ارجمند، محمدرضا فروتن

__________________
http://irupload.ir/images/6dzyzrzy0mmq77104rb.jpg

ژست بي خوابي و منگي واسه من نگير دوباره! كسي كه جلوت نشسته عصبي و لت و پاره!
توي پائيز مجاور، وسطاي ماه آذر، شد قرارمون كه باهم بزنيم به سيم آخر!


Babak Rahnama (New Song) :: Khodaye Man
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #12  
قدیمی 06-20-2010
LP Girl آواتار ها
LP Girl LP Girl آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: غرب تهران
نوشته ها: 1,075
سپاسها: : 0

20 سپاس در 19 نوشته ایشان در یکماه اخیر
جدید نقش هاي ماندگار: آقاي سفيد در سگ هاي انباري

نقش‌هاي ماندگار






نقش‌هاي ماندگار، در ذهن و زبان مخاطبان خود باقي مي‌مانند و در تصميم‌گيري‌هاي آنها تاثير دارند، از اين لحاظ مهم و قابل اعتنا هستند.



«آقاي سفيد» در «سگ‌هاي انباري»*


«آقاي سفيد» از ميان ديگر گنگسترهاي فيلم «سگ‌هاي انباري»، انسان‌ترينشان است و شايد از اين جهت تنها نمونه‌اي است كه اسم مستعارش به شخصيتش مي‌آيد و با آن تناسب دارد. او البته آخرش چوب اين انسان‌دوستي‌اش را ـ كه اصلا مناسب حال يك گنگستر حرفه‌اي نيست ـ مي‌خورد و خود را به كشتن مي‌دهد، اما با اين حال كشت? او شرف دارد به زنده بودن گنگسترهاي ديگر.


برخلاف قانون كار گنگستري كه كسي حق ندارد نام اصلي‌اش را به همكارانش بگويد، آقاي سفيد مهربان است، چون اولا خودش را در تير خوردن آقاي نارنجي مقصر مي‌داند و دوماً چون نارنجي در آن اوضاع و احوال به‌طور رقت‌بار نام آقاي سفيد را پرسيده و طبعاً آقاي سفيد دلش نمي‌آمده سوال او را بي‌جواب بگذارد، اسم واقعي‌اش را به نارنجي كه از قضا مأمور مخفي پليس در بين گنگسترهاست، مي‌گويد و به همين راحتي هويت خود را لو مي‌دهد. آقاي سفيد واقعاً صاف و ساده است.


سفيد، آنقدر براي جان نارنجي ارزش قائل است كه حاضر است به‌خاطر او روي كارفرمايش كه همان رئيس اصلي باند گنگستري است، اسلحه بكشد. او اساساً مهربان است، آنقدر كه حاضر نيست نه فقط نارنجي كه حتي مأمور بيچاره‌اي كه اسيرشان شده هم با بلوند بي‌رحم و جاني تنها بماند.


آقاي سفيد تا لحظ? آخر مدافع آقاي نارنجي است و حتي به مخيله خودش هم راه نمي‌دهد كه شايد جاسوس جمع، همين نارنجي موش‌مرده باشد. گويا او بيشتر از هر مأمور قانون و هر قاضي وظيفه‌شناسي، اصل را بر برائت مي‌گذارد، حال آن‌كه يك دزد آدمكش بيش نيست! ويژگي ديگر او صداقت در ‌دوستي‌اش است يا نه بهتر است بگوييم صداقت‌پرستي‌اش. همين ويژگي هم هست كه باعث مي‌شود وقتي از جاسوس بودن نارنجي اطلاع پيدا مي‌كند با همه حمايت قبلي‌اش از او، خودش در مجازات نارنجي پيشقدم مي شود. آقاي سفيد، آدمكشي است كه سياه نيست.


* محصول 1992 آمريكا، كارگردان: كوئنتين تارانتينو، بازيگران: هاروي كيتل، مايكل مدسن و تيم راث

__________________
http://irupload.ir/images/6dzyzrzy0mmq77104rb.jpg

ژست بي خوابي و منگي واسه من نگير دوباره! كسي كه جلوت نشسته عصبي و لت و پاره!
توي پائيز مجاور، وسطاي ماه آذر، شد قرارمون كه باهم بزنيم به سيم آخر!


Babak Rahnama (New Song) :: Khodaye Man
پاسخ با نقل قول
  #13  
قدیمی 07-03-2010
LP Girl آواتار ها
LP Girl LP Girl آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: غرب تهران
نوشته ها: 1,075
سپاسها: : 0

20 سپاس در 19 نوشته ایشان در یکماه اخیر
جدید نقش‌هاي ماندگار

نقش‌هاي ماندگار





نقش‌هاي ماندگار، در ذهن و زبان مخاطبان خود باقي مي‌مانند و در شخصي‌‌ترين تصميم‌‌گيري‌‌هاي آنها نقش ايفا مي‌‌كنند، از اين روست كه شايسته شناخت و توجه‌‌اند.


«بروس وين»


در «بتمن باز مي­ گردد»*


«بروس وين» همان «بتمن» است، وقتي نقاب به چهره و لباس خفاشي به تن ندارد. به عبارت ديگر بروس وين هويت واقعي بتمن نقابدار است، چراكه بتمن برخلاف سوپرمن قهرماني بالفطره نيست كه لباس قهرماني لباس مبدلش نباشد و از ابتدا قهرمان به دنيا آمده باشد.


او يك بشر عادي است مثل بقيه و در نتيجه همان نيازهاي معمول آدم‌‌هاي دور و برش را داراست. زخمي كه مي‌‌شود نياز به روغن ضدعفوني دارد، از قدرت ماوراء‌‌الطبيعه و خارق‌‌العاد‌‌ه‌‌اي برخوردار نيست و حتي مثل همه مردها نياز عاطفي دارد و دوست دارد عاشق باشد.


وي برخلاف مرد پنگوئني و زن گربه‌‌اي اسير دست تقدير نيست. اينچنين نيست كه بتمن گذشته تاريكي داشته باشد و حالا براي جبران اين گذشته مجبور شده در لباس غيرانساني ظاهر شود.


بتمن بيش از اين كه بتمن باشد بروس وين است و قدرتش هم نشات گرفته از توانايي‌‌هاي فردي خود اوست. او جادوگر نيست. مثل همه انسان‌‌هاي ديگر است و شايد براي همين هم آنها را با تمام وجود دوست دارد و زندگي‌‌اش را وقف كمك به آنها كرده‌‌ است.




بروس قانونمدار است، برخلاف زن گربه‌‌اي كه قانون را مانع اجراي عدالت مي‌‌داند. او در پي انتقام از جامعه نيست بلكه به دنبال نجات آن است. قدرت بتمن يا همان بروس وين ريشه در هوش و ذكاوت و دانش و فهم او دارد. او به معناي واقعي انسان است و برتري‌‌اش هم در همين انسانيت اوست.


براي شكست دادن بروس وين هيچ راهي وجود ندارد جز سلب انسانيت او و اين هم كه ممكن نيست. براي همين است كه مرد پنگوئني و زن گربه‌‌اي تنها راه غلبه بر او را بدنام كردن او مي‌‌بينند و سلب ظاهري انسانيتش در انظار عموم مردم:




زن گربه‌‌اي: براي اين كه از بين ببريمش بايد اونو به چيزي كه خيلي بدش مي‌ياد تبديل كنيم. مثلا خودمون.




مرد پنگوئني: ميگي براش پاپوش درست كنيم؟


زن گربه‌‌اي: مي‌‌تونيم يه فهرست از دشمنانش درست كنيم... مي‌‌خوام يه نقشه بكشم كه اونو به ذلت و خواري بندازم.




بروس وين اما مغلوب اين حيله شيطاني پليد نمي‌‌شود. گفتيم كه او اسير دست تقدير نيست. اين تقدير است كه اسير اوست.


پا‌نوشت:


* محصول 1992 آمريكا، كارگردان: تيم برتون، بازيگران: مايكل كيتون، دني دوويتو و ميشل فايفر.

__________________
http://irupload.ir/images/6dzyzrzy0mmq77104rb.jpg

ژست بي خوابي و منگي واسه من نگير دوباره! كسي كه جلوت نشسته عصبي و لت و پاره!
توي پائيز مجاور، وسطاي ماه آذر، شد قرارمون كه باهم بزنيم به سيم آخر!


Babak Rahnama (New Song) :: Khodaye Man
پاسخ با نقل قول
  #14  
قدیمی 07-18-2010
LP Girl آواتار ها
LP Girl LP Girl آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: غرب تهران
نوشته ها: 1,075
سپاسها: : 0

20 سپاس در 19 نوشته ایشان در یکماه اخیر
جدید مادر در «مهمان مامان»*‌

نقش‌هاي ماندگار
مادر در «مهمان مامان»*‌




نقش‌هاي ماندگار، در ذهن و زبان مخاطبان خود باقي مي‌مانند و در شخصي‌ترين تصميم‌گيري‌هاي آنها نقش ايفا مي‌كنند، از اين روست كه شايسته شناخت و توجه‌اند.
شخصيت مادر فيلم «مهمان مامان» يك مادر ايراني تمام‌عيار است؛ مادري مهربان، شكيبا، سرزنده، پرجنب و جوش، زحمتكش، سنتي، مهمان‌نواز و البته بيش از حد معمول دل‌نگران آبروي خانواده.




اولين جمله‌اي كه از او مي‌شنويم، اولين نشانه مهمان‌نوازي اوست: «تشريف بيارين قدمتون سر چشم... نخير چه زحمتي... هستيم». صحنه‌اي كه راه رفتن سريع مادر را در حياط خانه همراه با موسيقي ريتميك و پرتحرك نشان مي‌دهد، از جنب و جوش زياد مادر و زحمتكش و سرزنده بودن او خبر مي‌دهد.


اين جملات هم حكايت از تقيد مادر به رسم و رسومات سنتي ـ كه در نظر او براي حفظ آبروي خانواده ضروري‌اند ـ دارد: «هيچي تو خونه ندارم خدا به دادم برسه. آبروم جلوشون مي‌ره. من بايد عروس خانم رو پاگشا مي‌كردم. عروسيشون هم كه نتونستم برم. با چي مي‌رفتم؟ دست خالي كه نميشه بايد يه كادويي چيزي مي‌بردم. با كدوم پول؟» براي شناخت روحيه سنتي مادر از اين مهم‌تر وقتي است كه مهمان‌ها را در حياط سر پا نگه مي‌دارد تا برود برايشان اسفند آماده كند و با سلام و صلوات و دود اسفند ازشان استقبال كند و بگويد: «اسفند شگون داره، الهي به پاي هم پير شين.»


عفت خانم يا همان مادر فيلم مهمان مامان، رك و صريح است و صاف و ساده و صادق. وقتي خواهرزاده‌اش ـ كه درجه‌اش ستوان سومي است ـ از او مي‌خواهد به اسم سرهنگ صدايش نكند، مادر در جواب مي‌گويد: «تو از جناب سرهنگ هم براي من بالاتري. بابا بذار ما هم يه خورده پز بديم چي مي‌شه مگه؟ آخه در و همسايه خيال مي‌كنن تو هنوز همون شاگرد سبزي فروشي. بايد بدونن تموم شد اون دوران. تو بايد قدر خودت رو بدوني تا بقيه هم قدر تو رو بدونن.»


زن زندگي است و صبور و به قول معروف، بساز. با همه نداري شوهرش ساخته و كاري هم به كار فيلمبازي‌هاي او نداشته با اين‌كه از اين بابت حسابي از دست او شاكي است؛ همين باعث شده يدالله وقتي دارد از سختي‌هاي گذشته، پيش مهمان‌ها درددل مي‌كند، از خوبي عفت به گريه بيفتد و اعتراف كند: «من خاله‌تون رو بدجوري اذيت كردم. عفت طفلك خيلي زحمتكشه.» مش مريم درباره خوبي عفت مي‌گويد: «همچين زني، مادري نزاييده... اين زن نيست، جواهره.»


اين مادر نمونه اما يك نقطه ضعف مهم هم دارد كه بي‌ارتباط با خوبي‌هاي او نيست. آن را از زبان دكتر بيمارستان بشنويم: «استرس و فشار عصبي، بزرگ‌ترين مشكل ايشونه.» و ما خوب مي‌دانيم كه اين فشار عصبي نتيجه همان مهرباني‌ها، دلسوزي‌ها و دل‌نگراني‌هاي اوست.


پانوشت:


* محصول 1382 ايران، كارگردان: داريوش مهرجويي، بازيگران: گلاب آدينه، حسن پورشيرازي و?... براساس داستاني از هوشنگ مرادي‌كرماني

__________________
http://irupload.ir/images/6dzyzrzy0mmq77104rb.jpg

ژست بي خوابي و منگي واسه من نگير دوباره! كسي كه جلوت نشسته عصبي و لت و پاره!
توي پائيز مجاور، وسطاي ماه آذر، شد قرارمون كه باهم بزنيم به سيم آخر!


Babak Rahnama (New Song) :: Khodaye Man
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 11:51 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها