بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > فرهنگ و تاریخ > تاریخ

تاریخ تمامی مباحث مربوط به تاریخ ایران و جهان در این تالار

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 09-18-2009
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
جدید زرتشت

زر تشت

زرتشت (زردشت) در اوستا زرتشتهره zaratoshtahara آمده است که برخی آن را پیوند زرد zarada (رنگ زرد) یا زر zara؛ با واژه ی شثره = شتره (شتر) می دانند که می شود "دارنده ی شتر زرد" یا "دارنده ی شتر طلایی" که هر دو نشان از این دارند که شتر نام برده شده با ارزش هست. برخی زرتشت را از دو واژه ی زرتا zarata به معنی زرین با پیوند با واژه ی اوشترا از ریشه ی اوش ush به معنی روشن و روی هم به معنای روشنایی زرین برگردان کرده اند. واژه ی زرتشت واژه ای پهلوی است و با هر دو واک (د) و (ت) بیان می شود و درست هم هست.
روز خرداد از ماه فروردین زردشتی (روز 6 فروردین خورشیدی) برابر است با چشم گشایی و همچنین برگزیده شدن اشو زردشت به پیامبری. نام پدر اشو زرتشت در اوستا "پئوریو شسپه" pairiyo shaspa و در پهلوی پوروشسپه از دو واژه پئوروش paorosha و اسپه به معنای "دارنده ی اسپ با ارزش" است. نام مادر وی دغووا doghdova و دغدو (دوغدویه) پهلوی به معنای "دوشیزه و باکره" است از ریشه دوغ که دو معنا دارد:
الف) دوختن که از این واژه کهن "دختر به معنای کسی که می دوزد" (کار اصلی دختر در جامعه کهن یکی این کار بوده) دوک ( چیزی که نخ به آن پیچیده می شود)
ب) دوشیدن (یکی دیگر ار کار اصلی دوختران در جامعه کهن) از این ریشه واژه های دوشیزه و دوغ (نوشیدنی) و... را داریم. دوغدویه دختر فری هیم اروان ferihimaorovan بوده است زنی پاک دامن و یکتا پرست. نام خاندان زرتشت را سپیتمه sepitmah در اوستا و سپنتمان با اسپیتمان در پهلوی از ریشه ی سپیت (سفید ،درخشان) و من mana (خاندان، دودمان) به معنای خاندان سپید گفته اند.
نسب اشو زردشت در نوشته های دینی و پهلوی بین 9 تا 15 پشت به منوچهر -پادشاه پیشدادی- می رسانند. برخی چشم گشایی وی را در آذر آبادگان می دانند. با توجه به کتاب های پهلوی و روایات دینی که می گویند اشو در کنار دریاچه چیچست در بالای پشته ی تپه ای منتهی به رودخانه نیک به دنیا آمده است.
اشو زردشت در روز خرداد از ماه فروردین 3774 سال پیش، دیده به جهان گشود. یکی از معجزات و شگفتی های زندگی وی را این می دانند که هنگام چشم گشایی خندان به دنیا آمد و می خندید (توجه داشته باشید خندیدن یک رفتار آموختنی است). بنابر روایات زرتشتی بعد از به دنیا آمدن اشو زردشت، اهریمن خواست که سینه ی اشو زردشت را بشکافد و درون آن سرب پر کند که فروهر روان اشو، به دست اهورامزدا نگهبانی می شود. اشو از کودکی به آموختن دانش گیهانی و مینوی پرداخت. نخستین آموزگارش پدر دانشمدش بود. اشو زرتشت برای دانش اندوزی سفر های بسیاری انجام داد. در جوانی دانشمندی سرشناس گردید. یک پزشگ و یک فیلسوف بزرگ. درست در روز خرداد از ماه فروردین (3744سال پیش) در حالی که سی سالگی چشم گشایی خود را نیایش می گرفت اهورا مزدا وی را به عنوان نخستین پیامبر جهانی برگزید.
در گاهان اهونود ahonavad gasa چگونگی رای زنی اهورا مزدا با فروزه های خود و هومن و اشه وهیشته را به در خواست گئوش اوروان (روان گیتی) برای برگزیدن اشو زردشت بیان می کند که این نشان دهنده ی دمکراسی در دین زردشتی است) بعد از برگزیدن اشو زردشت به پیامبری مدیوماه madiyomah پسر عموی اشو زردشت نخستین کسی بود که دین بهی را پذیرفت. بعد از 12 سال از پیامبری، اشو زردشت به دربار یکی از کوی kavi ها به نام ویشتاسپ (هیشتاسپ یا گشتاسپ) در شرق ایران در استان خراسان بزرگ در شهر بلخ رفت و دین خود را که بر پایه یگانگی خداوند بزرگ گیتی آفرین و همچنین اشا asha به معنا راستی است را به گشتاسپ بیان کرد. به این سبب است که برخی از دین شناسان به دلیل زبان شرقی گاتها اوستا و دین پذیری در شرق اشو را زاده در شرق می دانند.
در گاهان از 7 پیرو اشو زردشت به عنوان نخشتین آموزگاران دین (پوروتکیشو) نام می برد که میدیوماه (پسر عموی اشو زردشت)، پوروچیستا (دختر کوچک اشو زردشت)، فرشوشتره (از خاندان ایرانی هوگو، پدر همسر اشو زردشت، فریانا (از خاندان های تورانی) جاماسپ (از خاندان هوگو و همسر پوروچیشتا)، کی گشتاسپ و همسرش بانو هوتوسا (هر دو از خاندان های برجسته ایرانی).
اشو زردشت با هوووی hovavi از نخستین پیروان خود پیمان زناشویی بست و حاصل این پیوکانی اهورایی سه فرزند پسر به نام های ایست واسستره (isat vassatrah)، اوروتت نره (urvatat narah)، هور چیثره (hvar chisrah) و سه دختر به نام های فرینی (fraini)، ثریتی (seriti) و پوروچیستا (purochista) است.
اشو زردشت با شکیبایی، مهربانی، دانش فراوان، گشاده رویی، توان بالای مینوی، دین اهورایی را بر مردم هدیه آورد و تحولات بنیادینی را در روش زندگی آریایی ها و حتی دیگر نژادها ایجاد کرد. مرحله چادرنشینی با آموزش های اشوزردشت با شتاب بیشتری به سوی یکجا نشینی حرکت کردند. کشاورزی و دامداری رونق فراوانی گرفت و آباد کردن جهان در متن جریانات قرار گرفت.
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #2  
قدیمی 09-27-2009
آناهیتا الهه آبها آواتار ها
آناهیتا الهه آبها آناهیتا الهه آبها آنلاین نیست.
مدیر تالار کرمانشاه
 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 1,458
سپاسها: : 6,194

3,940 سپاس در 933 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض جشن های زرتشتیان

جشن هایی که امروزه زرتشتیان یزد برگزار می کنند همان جشن های ایران باستان است. زرتشتیان در هر ماه، هنگامی که نام روز و ماه با هم یکی می شد، جشن برگزار می کردند و آن جشن را به نام همان ماه می نامیدند.
این جشن های عبارت بودند از فروردین گاه، اردیبهشت گاه، خوردادگان، تیرگان، امردادگان، شهریورگان، مهرگان، آبان گان، آذرگان، دی گان، بهمن گان و اسفندگان. از این میان جشن نوروز گان (فروردین گاه) و جشن های مهرگان و سده از همه مهم تر است.

از مراسم سدره پوشی

جشن نوروز
زرتشتیان در شب قبل از نوروز، زمانی که تاریکی آخرین شب سال رنگ می بازد، بر بام خانه های خود آتش می افروزند و فردای آن روز با گستردن سفره هفت سین و چیدن خوراکی هایی که از قبل آماده کرده اند، جشن نوروز را آغاز می کنند.

یکی از این خوراکی ها پالوده مروارید است که از اوایل زمستان برای تهیه گندم و نشاسته آن دست به کار می شوند، شیشه یا سبزه از ضروری ترین لوازم سفره هفت سین است، از پنجه کوچک (20 تا 24 اسفند) زنان با همکاری هم به تهیه خوراکی های سنتی مانند نان شیر، کماج شیرین، نان پیه پیاز، حلوای سن، حلوای شکر می پردازند، همچنین آش هفت دونار یا ججه (gega) از هفت نوع غلات و حبوبات تهیه می کنند و در مراسم مذهبی خاص خود مصرف می کنند.

جشن مهرگان
می گویند جشن مهرگان به مناسبت پیروزی ایرانیان بر (ضحاک) ستمگر به رهبری "کاوه آهنگر" بر پا شد. ایرانیان به شکرانه این پیروزی که در روز «مهر» (دهم) ماه مهر روی داد، جشنی بزرگ بر پا کردند.

این جشن شش روز به طول می انجامد، در برخی از روستا ها جشن مهرگان با ساز و شادمانی نیز همراه است و در روز پنجم جشن، گروهی از جوانان در محل آدریان یا سرچشمه قنات جمع شده و به شادمانی می پردازند.


جشن سده
جشن سده همان جشن پیدایش آتش است که از عهد باستان تا کنون رواج داشته است. چون این جشن را در صدمین روز زمستان برگزار می کنند، آن را جشن «سده» می نامند. ایرانیان باستان، سال را به دو فصل تابستان بزرگ هفت ماهه و زمستان بزرگ پنج ماهه تقسیم می کردند. چون از روز اول آبان که زمستان بزرگ آغاز می شود تا دهم بهمن که روز برگزاری این جشن است صد روز می گذرد، این جشن را سده نامیدند.

از جشن سده

جشن گاهان بار
در آیین زرتشت اعتقاد بر این است که «اهورامزدا» جهان مادی را در شش مرتبه آفرید و آن را «شش گاهان بار» می گویند و با زمزمه سرودی آن را جشن می گیرند و خدا را ستایش می کنند مراسم هر «گاهان بار» به مدت پنج روز ادامه می یابد. گاهان بارها را جشن های فصلی نیز می نامند، زیرا به طبیعت و کشاورزی مربوط است و نشان دهنده شش مرحله آفرینش آسمان، آب، زمین، گیاهان، جانواران و انسان است.

جشن های گاهان بار جزء جشن های مذهبی زرتشتیان محسوب می شود، در بامداد روز اول هر گاهان بار، در آدریان یا آتش ورهرام هر شهر، موبدان و مردم گرد هم می آیند و سرودهای اوستا را می خوانند پس از آن «لرک»- مخلوطی از هفت میوه خشک- پخش می کنند، «لرک» را روی چادری پهن و آن را با دانه انار و چند شاخه درخت مورد تزئین می کنند.

گاهان بار ها عبارتند از:

- گاهان بار یو زرم (از دهم تا چهاردهم اردیبهشت ماه آفرینش آسمان)
- گاهان بار میدیو شهم گاه (Maedio Shahem) ( از هشتم تا دوازدهم تیر ماه،آفرینش آب)
- گاهان بار پیته شهم گاه (Paete Shahem) (از بیست و یکم تا بیست و پنجم شهریور ماه، آفرینش زمین)
- گاهان بار ایالرم گاه(Yalhrwrm) (از بیستم تا بیست و پنجم مهر ماه، آفرینش گیاهان)
- گاهان بار میدیاریم گاه (Maeiarem) ( از دهم تا چهاردهم دی ماه، آفرینش جانوران)
- گاهان بار همس پت میدیم گاه (Hamas Path Meadem) (از بیستم تا بیستم چهارم اسفند ماه، آفرینش انسان)


اتاق آتش


جشن هیرومبا
هیرومبا جشنی است شبیه آتش افروزی جشن سده که هر سال در روستای «شریف آباد» اردکان برگزار می شود، تاریخ برگزاری جشن با گاه شماری بدون کبیسه، هفته آخر ماه فروردین است.


زرتشتیان شریف آباد برای تهیه هیزم آتش هیرومبا به نیایشگاه «پیرهریشت» می روند، آن ها زمانی حرکت می کنند که پیش از غروب آفتاب به پیرهریشت برسند، آن ها اسباب و اثاثیه خود را با وانت یا الاغ می برند و شب در همان جا اقامت می کنند، سپیده دم روز بعد، مردان و جوانان پس از نیایش به صحرا می روند و بوته های خار را برای آتش هیرومبا جمع آوری می کنند، بانوانی که در پیرهریشت مانده اند، ناشتایی تهیه کرده و آن را به صحرا می فرستند پس از آنکه هیزم آماده شد مردان به پیرهریشت بر می گردند و مراسم چوب زنی انجام می شود، مراسم چوب زنی این گونه برگزار می شود، کسانی را که برای اولین بار در مراسم جمع آوری هیزم شرکت کرده اند یا در آن سال صاحب فرزند شده اند، بر سر دست بلند می کنند و یا شادی و سرور به او چوب می زنند، بستگان این شخص باید کله قندی تقدیم کنند تا او رها شود با این کله قند شربت درست می کنند و آن را می نوشند.

به هنگام عصر، هیزم ها را با وانت یا الاغ به شریف آباد می برند و میدان کنار آدریان انباشته می سازند، سپس آتش می افروزند و مراسم مذهبی را گرداگرد آتش برگزار می کنند.
پاسخ با نقل قول
  #3  
قدیمی 09-28-2009
mary.f آواتار ها
mary.f mary.f آنلاین نیست.
مدیر بخش زمین شناسی
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,674
سپاسها: : 3,194

2,013 سپاس در 491 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

خاستگاه و اندیشه زرتشت
از این پیامبر ایرانی‌ در یشت‌های‌ کهن‌ سخن‌ می آیدکه‌ در (اَریّانَ و یَوچَه‌) در ساحل‌ رود (دائیتی) در سرزمین‌ قبایل‌ ایرانی‌متولد گردید در (زامیادیشت‌) زیستگاه‌ زرتشت‌ را در ناحیه‌ ئی‌ میداند که‌ در آن‌دریاچه‌ (کوسَویّ) است‌ که‌ مطابقتی‌ با دریاچه‌ هامون‌ دارد. بهر تقدیر ناحیه‌ (اَریانَّ و یوچَه‌) گاه‌ خوارزم‌ پنداشته‌ می‌شود و گاه‌ آنرا آذربایجان‌ و بعضاً بدلیل‌ مراسمی‌ مذهبی‌ که‌ در ستایش‌ (اَرُدویسورااناهیتا) می‌شود آنرا در سیستان‌ ذکر کرده‌اند. امروز بر این‌ باوریم‌ که‌ گاهان اثری‌ قبل‌ از زرتشت‌ پیامبر محسوب ‌می‌شود تاریخ‌ موجودیت‌ زرتشت‌ را نمی‌توان‌ بطور قطع‌ مشخص‌ نمود که‌ احتمالاً قدمت‌ آن‌ از 1400 سال‌ قبل‌ از میلاد تا 630 سال‌ ق م‌ میدانند. زرتشت‌ ازسرزمینی‌ کهنی‌ برخواست‌ که‌ مردمانش‌ آریایی‌یانی‌ بودند که‌ به‌ پرستش‌ چهار رب‌النوع‌ مشهور بودند 1 میترا یا (میتَر) 2 ورونایا(وَرُون‌) و ایندرا (آندرا) وناسیته‌ یا (ناستی‌) که‌ استنباط‌ است‌ آنها نمایندگان‌ دو خدای‌ آریائی‌ (اَسورا) یا اهورا و دئوها (دیوان‌) بودند. قبایل‌ ایرانیان‌ قدیم‌ را قبایل‌ (مادای‌) یا ماد و نیز از قبایل‌ پارسوآ یا پاراسیکا میدانند. لذا منشأ خدایان‌ (کاثاها) همان‌سُوریّ (اسورا) دارگونه (رب‌ النوع‌) آریائی‌ خورشید است‌ بنابر آن‌ (سوُرّی‌) - SURYA - مورد پرستش‌ جنگجویان‌ آریائی‌ بود که‌ هیجده‌ قرن‌ قبل‌ از میلاد آثار آن‌بجا مانده‌ است‌. سورا خدای‌ آریائیان‌ یا سور که‌ در اوستا (هوْرَ) HVER نام‌برده‌ شده‌ است‌ در سده چهارده‌ پیش از میلاد در آثار نوشتاری‌ میتانی‌، خدایان‌آریائی‌ قدیم‌ و دائی‌ یعنی‌ ورونا و میترا و اندرا و ناسیته‌ را می‌بینیم‌ درکاثاها از اَهُورَ به‌ مفهوم‌ خردمند (مزداه‌) MAZDAH و یا مزداه‌ اهور برمی‌خوریم‌و از (دَیؤَ) DAVA به‌ معنای‌ خدای‌ اهریمن‌. تباین‌ این‌ دو را در ادوار هند و ایرانی‌ قبلاً شرح‌ دادیم‌ که‌ چگونه‌ بر مفاهیم‌ متضاد برای‌ دو قوم‌ هند و ایرانی‌ تبدیل‌ گردید. (سپَنتَامَینیو) نماد اهورائی‌ گوهر پاک‌ نیکوئی‌ و خیر ونور مقدسی‌ پارسیان‌ بود و (انگْرمینیو) نماد اهریمن‌ و شر و ویرانگراست‌ که‌ هر دوجنبه‌ آفرینندگی‌ دارند یکی‌ سازندگی‌ دیگری‌ ویرانگری‌. در نظرگاههای‌ زرتشتیان‌ ابدیت‌ تعاقب‌ بُعد مادی‌ آفرینش‌ است‌. در فلسفه‌ زرتشت‌ (اَشا) قانون‌ طبیعی‌ وقانون‌ الهی‌ و ازلی‌ و ابدی‌ است‌ (اشا) قانون‌ راستی‌ و درستی‌ و داد است‌ هر فعلیتی‌ و هر کنشی‌ چنانچه‌ با قانون‌ (اَشا) همخوانی‌ و سازگار نباشد و راستی‌ و درستی‌ آن‌ بر عدالت‌ و دادخواهی‌ نیانجامد از قانون‌ (اَشا) خارج‌ است‌ (اَشا) درون‌ پویائی‌ و برون‌ پویائی‌ تکامل‌ را به‌ جهان‌ عرضه‌ میدارد. گفتار نیک‌ و انديشه ی نیک‌ و کردار نیک‌ سه‌ اصل‌ اهورائی‌ است‌ که‌ در تارپود قوانین‌ زیستن ‌بشریت‌ ارمغانی‌ جز جاودنگی‌ ندارد. زرتشت‌ آزادی‌ و اختیار را گزینشی‌ برای‌ مردم‌ میداند. بهره‌ کار هر کس‌ همانست‌ که‌ انجام‌ می‌دهد جبری‌ برای‌ اشخاص‌ نیست ‌نیکی‌ اشخاص‌ جز بهره‌ئی‌ از نیکوئی‌ و شر اشخاص‌ جز شری‌ برای‌ وی‌ نخواهد بود. داد اهورائی‌ خدشه‌ناپذیر است‌ و نیکی‌ و شرارت‌ اصالت‌ دارند.


آزادی در زرتشت
آزادی بخش مهمی از اشاهست. اين آزادي به انسان پروانه(اجازه) ميدهد كه اگر بخواهد بر پايه ی قانون اشا درراه پيشرفت جهان به سوي رسايي كار كند و يا آنكه بر خلاف قانون اشا كار كرده خود را از راستي بيگانه كند. آزادي ارزشمند ترين داده اهورايي است .كه در والاترين جلوه ي خود به ريخت آزادي انديشيدن و آزادي گزينش دين زير بناي گاتاهاست . اهورامزدا آدمي را در انديشيدن رايزني به خرد و پذيرش يا رد دين آزاد گذاشته است و در عين حال از روي دادگري هشدار داده است آنان كه به بدي گرايند بر پايه ی قانون اشا دچار اندوه و افسوس خواهند شد و آنان كه به دنبال خوبي بروند به خوشبختي و شادي ميرسند. گروهي از روي اختيار (طوعا)در برابر(قوانين تشريعي) او تسليمند وگروهي بي اختيار (كرها)در برابر (قوانين تكويني)او.
پل دوبروي زرتشت شناس پرآوازه ی فرانسوي مينويسد: هيچ برگه اي از كتابهاي تاريخ نمي تواند گواه دهد كه يك نفر به زور به انديشه زرتشت وارد شده باشد اگر جز اين بود زماني كه ايرانيان امپراتوري جهاني درست كرده بودند هند.مصر.يونان.تمام خاور ميانه و نيمي از افريقا زرتشتي شده بودند
)پل دوبروي .تاريخ فلسفي زرتشت .پاريس 1984 رويه110 (دريافتم كه انديشي رسا از تست .خرد جهان افرين از تست واي خداوند جان و خرد اين نيز از تست كه جهانيان را اختيار داد و راه نمود كه اگر بخواهند به راستي گرايند و يا دروغ را برگزينند
(گاتاها .يسناي 31 بند9 )



ویرایش توسط mary.f : 09-28-2009 در ساعت 07:42 AM
پاسخ با نقل قول
  #4  
قدیمی 09-28-2009
mary.f آواتار ها
mary.f mary.f آنلاین نیست.
مدیر بخش زمین شناسی
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,674
سپاسها: : 3,194

2,013 سپاس در 491 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

در آيين‌ زرتشت‌، خدا با آتش‌ يكي‌ نيست
آذركه‌ درگاتها « آتَرْ» است‌ به‌ معناي‌ آتش‌ و يكي‌ از ايزدان‌ است‌. در هيچ‌ كجاگاتها خدا را با آتش‌ يكي‌ ندانسته‌ است‌. در همه‌ اديان‌ «نور» نماد خداست‌. درسنت‌ يهود، خداي‌ يهود در آتش‌ و نور ظاهر مي‌شود و با موسي‌ گفت‌ و گو مي‌كند. درانجيل‌ آتش‌ در حد كمالش‌ نمادي‌ از خداست‌. در قرآن‌ خداوند نور آسمانها و زمين‌است‌. در اوستا نيز اهورامزدا نور خوانده‌ شده‌ است‌. در همه‌ اقوام‌ ابتدايي‌وقتي‌ مي‌خواستند به‌ خدايان‌ نذر و فديه‌ بدهند آنها را در آتش‌ مي‌ريختند زيراباور داشته‌اند كه‌ با رفتن‌ شعله‌ و دود به‌ آسمانها، خواهش‌ فديه‌ دهندگان‌ زودتربرآورده‌ مي‌شود.

نور، نماد و تجلي‌ خداونداست
زرتشتيان‌ نور را نمادي‌ از اهورامزدا مي‌دانند و در هنگام‌نماز به‌ نور، خواه‌ خورشيد ماه‌ و آتش‌ نگاه‌ مي‌كنند. نور و روشنايي‌ سر منزل‌خدايي‌ است‌. با توجه‌ به‌ اينكه‌ خدا همه‌ جا هست‌ و نور خورشيد هميشه‌ بر بخشي‌از زمين‌ مي‌تابد، قبله‌گاه‌ زرتشتيان‌ نور است‌ زيرا خدا همه‌ جا هست‌ و سرمنزل‌او جاي‌ معيني‌ ندارد. و از اين‌رو، نور مناسب‌ترين‌ قبله‌گاه‌ به‌ نظر مي‌رسد. نكته‌ ديگر اين‌ است‌ كه‌ هنگامي‌ كه‌ يك‌ نفر زرتشتي‌ مي‌گويد آتش‌ مقدس‌ است‌ ونبايد آلوده‌ شود، او يك‌ دستور مذهبي‌ را انجام‌ مي‌دهد- تقدس‌ در فرهنگ‌ زرتشتي‌يعني‌ راستي‌، پاكي‌، سازندگي‌ و فراواني‌. همه‌ عناصر طبيعت‌ مقدس‌اند و بايد ازآلودگي‌ حفظ‌ شوند. آب‌، خاك‌، هوا، آتش‌ و هر چيز ديگر.
پاسخ با نقل قول
  #5  
قدیمی 08-07-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض اهورا مزدا خدای زرتشت

اهورا مزدا خدای زرتشت



نه قومی برگزيده دارد و نه با زبان ويژه ای برای کسانی وحی می فرستد و نه گروهی از آفريدگان خويش را مامور کشتار گروهی ديگر می کند و نه خودش شبانه چند هزار نفر از بندگانش (فرزندان مصريان) را از میان می برد و نه بابت لغزشهائی که خودش برای اين بندگان خواسته است آنها را بسوی آتش و مار و عقرب به جهانی ديگر روانه می کند.


او دستگاه بيکران آفرينش را برای زمين ما که ذره ای ناچيز در اين دستگاه است نيافريده، بلکه او جوهر راستی و سرآغاز راستی است. او به هستی آورنده خرد و آغاز و پايان نظامی است بنام « اشا» که ميلياردها کهکشان را با ميلياردها خورشيد آنها را از ميلياردها سال پيش با خرد بيکران خود در گردش دارد. است.

او برتر و پاک تر از آن است که ما او را درگير مسائل فرومايه زندگی چند انسان گمراه بکنيم. او اهورا مزداست. او خوشبختی و شادی و شکوفائی را برای جانداران اين زمين آفريده .او آزادی گزينش را آفريده تا انسانها بتوانند راه و روش وشيوه زندگی خود را بدلخواه خود گزينش کنند.او آرامش را آفريده تا مردمان زندگی اسوده داشته باشند. او انديشه نيک را آفريده تا زنان ومردان را به سوی بخش پرفروغ زندگی راهنمائی کند. او چيرگی به خود را آفريده تا مردمان را از لغزشهای نا خواسته زندگی دور نگاه دارد. او تکا مل و رسا ئئ را آفريده تا مردمان هر روز، هم خود و هم اين جهان را تازه تر و نوتر کرده و پيشرفت دهند. و سر انجام او جاودانگی را آفريده تا زنان و مردانی را که با او در روند آفرينش همکاری کرده و در خوشبخت کردن خود و ديگران و اين جهان گام برداشته اند در «سرای مينوی سرود»، جاودانه با فروغ خود و در فروغ خود روشنی بخشد.

او هيچگاه آفريده گان خود را «بنده و برده» خود نناميده بلکه هميشه آنها را « دوست و همکار» مینامد. دوست وهمکار برای بهتر کردن و خوشبخت کردن اين کره که ما انرا زمين میناميم.
اين نيک بختی استثنائی ايرانيان بود که اين آئين بی همتا از سرزمين آنها بر خيزد تا به تمام جهان نور بيافشاند.


بود مردمي کيش و آيين ما
نگيرد خرد ُخرده بر دين ما
بياريم باز آب رفته بجوي
مگر زان بيابيم باز آبروي

(فردوسي)
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
  #6  
قدیمی 08-20-2010
ئاسو آواتار ها
ئاسو ئاسو آنلاین نیست.
کاربر عادی
 
تاریخ عضویت: Jan 2010
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 30
سپاسها: : 0

5 سپاس در 5 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

نصایح حضرت زرتشت

جهان به آن نیرزد که پریشان کنی دلی را.

فرو رفتن در غم و اندوه هیچ کس را در دین مومن نمی سازد.

کار نیکی که برای دیگران انجام می دهید، وظیفه نیست بلکه یک نوع لذت است که برای شما سلامتی و آرامش خاطر به ارمغان می آورد.

بهترین زندگی برای کسانی است که نیک بیاندیشند وپارسایی را سرلوحه زندگی خود کنند.

شریف ترین دل ها، دلی است که اندیشه آزار کسان در آن نباشد.

خوشبختی از آن کسی است که در پی خوشبختی دیگران باشد.

هر عمل بزرگ از فکر بزرگ سرچشمه می گیرد.

نیکی و سود حویش را در زیان دیگر کسان مخواه.

آن چه را که می شنوید با عقل سلیم و منش پاک و روشن بسنجید و آن گاه بپذیرید.

نیک می دانم که هیچ نیایشی نیست که از جان و دل برآید و بی پاسخ بماند.

اگر می خواهی با خداوند یکی شوی،نگاهی به پیرامونت بینداز و به اندرون خود بنگر.

زننده ترین حیواناتی که من تا کنون دیده ام چاپلوسانند، آنها از دوست داشتن سر در نمی آورند و فقط تقلید عاشق شدن را می کنند.

تنهایی می تواند قابلهء زادن اندیشه ای بزرگ باشد،اما جایی می توانی به تنهاییت اطمینان کنی که اندیشه ی نیک، در آنجا خانه ساخته باشد.

همسایه ی خود را مانند خود دوست بدار،اما ابتدا خویش را دوست تر بدار چرا که انسانی که به خود احترام گذاشت،به خالق خویش احترام گذارده است.

حسن بلند پروازی در آن است که انسان را پر جنب و جوش نگه می دارد،اما اگر این بلند پروازی باعث گردد که انسان از واقعیت های روزمره دور بماند،آن دیگر بلندپروازی نیست بلکه کوته نظری است.

برای آدمی در زندگی،هیچ خیری بالاتر از پاکیزگی نیست.این پاکیزگی همان است که از قانون اهورمزدا به دست می آید، و پاکی و پاکیزگی قانون دین من است.

خدای زرتشت بخشایشگر و پر جوشش است پس از کسی که میبخشد،نباید ترسید،تنها چیزی که باید از آن ترسید همان «ترس» است.



پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 02:16 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها