بازگشت   پی سی سیتی > هنر > فیلم سينما تئاتر و تلویزیون Cinema and The Movie > سینمای ایران

سینمای ایران در این بخش به سینما تلویزیون و تئاتر ایران و اخبار مربوط به آن میپردازیم

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 07-10-2011
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض بفرماييد شام ايرانی

بفرماييد شام ايرانی





سلام... بفرماييد شام...

بله، درست حدس زديد. من امروز حامل پيام ويژه‌اي براي شما هموطنان عزيز هستم. مي‌خواهم خبر از برنامه‌اي بدهم كه اكثر شما با نامش آشنا هستيد. برنامه‌اي كه در قالب يك مسابقه آشپزي و ميزباني در بسياري از تلويزيون‌هاي كشورهاي مختلف دنيا، با درنظر گرفتن شرايط اجتماعي و فرهنگي كشورها ساخته و پخش مي‌شود و مورد توجه اكثر بينندگان قرار مي‌گيرد.

آنچه باعث جذابيت اين برنامه شده، توجه به نكات فردي، روان‌شناسانه و جامعه‌شناسانه‌اي است كه در ساختار آن رعايت شده؛ نكاتي كه آن را از يك مسابقه صرفا سرگر‌م‌كننده، به يك برنامه تامل‌برانگيز تبديل كرده است؛ مسابقه‌اي‌ كه شركت‌كنندگان براي ديگر شركت‌كنندگان آشپزي، ميزآرايي و در نهايت از آنها پذيرايي مي‌كنند؛ مسابقه‌اي كه مهارت‌هاي زندگي شركت‌كنندگانش را به چالش مي‌كشاند؛ مهارت‌هايي مثل صداقت، انصاف، مردم‌داري و عدالت آن‌ها در زندگي .

اما بفرماييد شام ما... يعني بفرماييد شام ايراني ما... ما براي سري اول‌مان، از بازيگران هنرمند ميهن عزيزمان دعوت كرده‌ايم، در اين مسابقه‌ شاد، هيجان‌انگيز و عبرت‌آموز شركت كنند، براي هم آشپزي كنند، از هم پذيرايي كنند و در نهايت برنده شوند. ما به خانه‌هاي محترم‌شان مي‌رويم. در آشپزخانه‌هاي محترم‌شان شاهد آشپزي‌شان مي‌شويم و در اتاق محترم پذيرايي‌شان، مي‌بينيم كه چطور اين رقيبان عزيز و دوست‌داشتني چگونه از يكديگر پذيرايي مي‌كنند و چطور شبي دل‌نشين براي هم به‌وجود مي‌آورند. اگر فكر مي‌كنيد مي‌توانيد حدس بزنيد شاهد چه اتفاقاتي بين آنها خواهيد بود يا چه لحظاتي را با آنها خواهيد گذراند، بايد منصفانه بگويم، ممكن است حدس‌تان زياد با واقعيت منطبق نباشد!

آخرين حرفي كه مي‌خواهم بزنم اين است كه بفرماييد شام ما يك برنامه تلويزيوني نيست بلكه يكسري ويدئوهاي خانگي است كه اگرچه نمايش نيستند اما عين نمايش‌اند؛ نمايشي از لحظات واقعي زندگي و زندگي كساني كه براي‌تان غريبه نيستند و شما دوست‌شان داريد. يك يادگاري بارها ديدني و تكرارنشدني.

و آخرين حرف بعد نخستين آخرين حرفم اين است كه «براي شما هم نقشه‌هاي خوبي كشيده شده است.






ايـــده‌آل و هنرمندان دور يك ميز شام

چند وقتي مي‌شود تب برنامه‌اي با نام «بفرماييد شام» بين ايراني‌ها بالا گرفته است. با وجودي كه سال‌هاست اين برنامه در كشورهاي مختلف جهان ضبط و پخش مي‌شود و برنامه‌اي بين‌المللي به حساب مي‌آيد.

اين‌بار اما قضيه 180 درجه فرق مي‌كند؛ قرار است كارگرداني به نام «بيژن بيرنگ» كه در كارنامه‌اش آثاري همچون «خانه سبز»، «همسران»، «باز هم زندگي»، «چاق و لاغر» و... مي‌درخشند و اهالي سينما و تلويزيون به خوبي با كارهايش آشنا هستند، «بفرماييد شام» تمام ايراني را با يك تفاوت عمده بسازد؛ اين‌كه اين برنامه براي اولين‌بار در ايران و با حضور چهره‌هاي مشهور دنياي سينما، ورزش و موسيقي جلوي دوربين خواهد رفت و كافي است چند روزي صبر كنيد تا پكيج «بفرماييد شام» توسط پخش خانگي موسسه هنر اول به دست‌تان برسد و بتوانيد در خانه‌هاي‌تان تمــام اتفاقــات، حــرف‌ها، خنده‌ها، كري‌خواندن‌ها، رقابت‌ها، شكست‌ها و پيروزي‌هاي چهره‌هاي محبوب‌تان را ببينيد و چون تمام برنامه‌ها در خانه‌ خود اين افراد ضبط مي‌شود، به قول خودشان به اين قضيه اطمينان پيدا كنيد كه آن‌ها هم مانند همه ما زندگي‌هايي بسيار معمولي دارند و از يك سياره ديگر نيامده‌اند!

اگر دوست داريد بدانيد در شب‌هايي كه اين برنامه جلوي دوربين مي‌رود چه اتفاقاتي مي‌افتد يا بازيگران و چهره‌هاي محبوب‌تان چه نظري راجع به اين برنامه دارند، زندگي ايده‌آل به عنوان تنها رسانه‌اي كه پوشش خبري اين برنامه را به صورت اختصاصي و براي اولين بار در ايران برعهده دارد، شما را راهنمايي خواهد كرد. اين پرونده، اولين گزارش اختصاصي زندگي ايده‌آل است از تمام اتفاقات ريز و درشتي كه حين ضبط اين برنامه افتاده و حرف‌هايي كه شايد تا به حال هيچ‌جاي ديگر از زبان ستاره‌هاي‌تان نشنيده‌ايد. زندگي ايده‌آل شما را به خواندن اين پرونده دعوت مي‌كند... .





سحر زکریا :

مگر يك خانم حتما بايد ازدواج كند تا تصميم بگيرد آشپزي ياد بگيرد؟! به‌نظرم هر خانمي، چه ازدواج كرده باشد، چه در شرفش باشد و چه اصلا قصد ازدواج نداشته باشد، بايد آشپزي كردن را بلد باشد


شقایق دهقان :

يكي از خصوصيات من، تعصب شديد روي دست‌پختم است، تا آن‌جا كه محراب جرات ندارد از آن ايرادي بگيرد. خودش هم اين موضوع را مي‌داند، چون با هم رودربايستي نداريم، به همين دليل خودش هيچ‌وقت چنين ريسكي نمي‌كند! اما اگر كسي از دست‌پختم ايراد بگيرد و رويم نشود حرفي به او بزنم، بدجور از دستش دلخور مي‌شوم


بهاره رهنما :

اتفاق بامزه‌اي كه در خانه شقايق دهقان افتاد، اين بود كه مي‌خواستم به او از 100 نمره، 80 بدهم اما گفتم 5 نمره نيز به خاطر فاميل بودن‌مان اضافه كنم. از طرفي صبح روزي كه قرار بود به خانه شقايق برويم، در تئاتر اجرا داشتم و چون قبلا 15 هزار تومان به او بدهكار بودم و ‌چك‌پول 100 هزار توماني همراهم بود و‌ پول خرد نداشتم، به او گفتم 15 هزارتومانت را نمي‌دهم، به جايش 15 امتياز بيشتر به شقايق دادم تا حساب بي‌حساب شويم!


لادن طباطبایی :

ازدواج مي‌تواند يكي از عوامل ايجاد انگيزه در خانم‌ها براي يادگيري باشد اما اگر ازدواجي هم در كار نباشد، مي‌تواند تمرين و سرگرمي خيلي خوبي براي خانم‌ها باشد. البته بعد از ازدواج، يك مقدار از آشپزي‌ خانم‌ها به دليل علاقه‌شان به اين كار است و يك مقدارش هم از روي اجبار است كه مجبورشان مي‌كند يك كار را هر روز انجام دهند!





اعتراض، خواهش، سرزنش، پارتي‌بازي، كري‌خواني و تمام گفته‌ها و عكس‌العمل‌هاي ستاره‌هاي "بفرماييد شام"


اين دست‌پخت واقعي ستاره‌ها بود

اين‌كه بداني روحيات بازيگران يا چهره‌هاي مشهوري كه سال‌هاست در قاب تلويزيون يا پرده سينما ديده‌اي در زندگي معمولي‌شان چگونه است و آن‌ها وقتي در يك جمع دورهم مي‌نشينند، چه حرف‌هايي مي‌زنند، چه دغدغه‌هايي دارند و از همه مهم‌تر چه چيزهايي در زندگي براي‌شان مهم است، هميشه براي همه جالب بوده است. اين‌بار اما مي‌خواهيم خيلي نزديك‌تر تمام اين اتفاقات را به واسطه برنامه «بفرماييد شام» ايراني به طور كاملا اختصاصي در مجله خودتان «زندگي ايده‌آل» به نمايش بگذاريم تا يكسري مسائل بيشتر براي مخاطبان روشن شود؛ اين‌كه خانه آدم‌معروف‌ها چه شكلي است، در مهماني‌هاي‌شان چه لباس‌هايي مي‌پوشند، حرف‌هاي دورهمي‌شان حول چه مسائلي مي‌چرخد و... . .

براي همين هم هست كه جذابيت برنامه‌اي كه بيژن بيرنگ كارگرداني آن را برعهده دارد به نام «بفرماييد شام»دو چندان شده است، اين كه يك برنامه كاملا جهاني و مشهور است اما يك تفاوت اساسي با برنامه‌هاي مشابه‌اش در اكثر كشورهاي جهان دارد، آن‌هم اين‌كه قرار است اين‌بار به جاي آدم‌هاي معمولي، يكسري ‌بازيگران، ورزشكاران، موسيقي‌دانان و... مشهور كشور با يكديگر به رقابت بپردازند كه مي‌تواند حساسيت‌ها، هيجان‌ها، اتفاق‌ها و هزاران هزار «ها»ي ديگر را پديد بياورد. اين گزارش، شرح گوشه‌اي از اتفاقات پشت صحنه‌اولين گروه خانم‌هاي برنامه «بفرماييد شام» است كه شركت‌كنندگان نام‌آشنايي در آن حضور داشتند؛ بهاره رهنما، شقايق دهقان، سحر زكريا و لادن طباطبايي.


پرده اول

چهارشنبه شب، منزل بهاره رهنما

اين‌جا بلوار ارتش است؛ قرار است نخستين شب فيلمبرداري نخستين گروه «بفرماييد شام» در خانه يكي از بازيگران محبوب ايران برگزار شود. «بهاره رهنما»، نخستين فردي است كه مي‌خواهد ميزباني‌اش را به رخ حريفانش بكشد‌. با اين‌كه ساعت از 12 شب گذشته، از بيرون ساختمان، صداي خنده عوامل و بازيگران به گوش مي‌رسد؛ معلوم است با يكسري آدم پرانرژي طرف هستيم! وارد آسانسور ‌مي‌شويم و دكمه طبقه 4 را فشار مي‌دهيم. كمتر از 20 ثانيه بعد به طبقه چهارم ساختمان مي‌رسيم. به محض اين‌كه پاي‌مان را از آسانسور بيرون مي‌گذاريم، «شقايق دهقان» را روبه‌روي‌مان مي‌بينيم كه مي‌خواهد وارد خانه بهاره رهنما شود و يكسري آدم كه روي زمين با دستگاه و ابزار صدا و تصويربرداري نشسته‌اند! ناگهان يك نفر با صداي بلند مي‌گويد «كات!» بيژن بيرنگ كارگردان برنامه، با عصبانيت به سمت ما مي‌آيد و از اين‌كه آن سكانس را خراب كرده‌ايم، سخت ناراحت به‌نظر مي‌رسد! البته ناراحتي بيرنگ بيشتر به اين دليل بود كه ما ديرتر از بقيه گروه به جمع‌شان ملحق شديم.


مادر، جاي دختر

بالاخره وارد خانه بهاره رهنما مي‌شويم. معلوم نيست اين‌جا چه خبر است! كلي آدم از اين‌ور به آن‌ور در حال بدوبدو و تكاپو هستند. در گوشه‌اي از خانه، شقايق دهقان روي كاناپه نشسته و در حال خواندن مجله«سيب سبز» است. لادن طباطبايي و سحر زكريا هم در تراس نشسته‌اند! بيژن بيرنگ در حال بحث با دستيارانش است. «پروين قائم‌مقامي»، مادر بهاره رهنما كه چند سالي مي‌شود در سريال‌هاي شبانه تلويزيون بازي مي‌كند و به تازگي هم در «ساختمان پزشكان» نقش مادر دكتر «نيما افشار» را ايفا كرد، سخت استرس دارد! بهاره رهنما مي‌گويد هميشه زحمت مهمانان خانه او، بر دوش مادرش بوده است. چرا؟ چون خود بهاره رهنما به دليل اجراهاي پشت‌سر هم در تئاتر و فشار كار زياد، درِ اتاق خوابش را بسته و همه سعي مي‌كنند تا آن‌جا كه امكان دارد ساكت باشند تا خواب خانم بازيگر بهم نخورد!
__________________
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از SonBol به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #2  
قدیمی 07-10-2011
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض






بهاره رهنما مي‌گويد هميشه زحمت مهمانان خانه او، بر دوش مادرش بوده است. چرا؟ چون خود بهاره رهنما به دليل اجراهاي پشت‌سر هم در تئاتر و فشار كار زياد، درِ اتاق خوابش را بسته و همه سعي مي‌كنند تا آن‌جا كه امكان دارد ساكت باشند تا خواب خانم بازيگر بهم نخورد!




وسواس آقاي كارگردان

درباره برنامه «بفرماييد شام» بيژن بيرنگ، همين بس بدانيد اين برنامه مانند يك فيلم سينمايي، سختي‌هاي زيادي دارد و آنگونه نيست كه هر كس هر چه دلش بخواهد بگويد و هر تصويري گرفته شود، به راحتي از آن بگذرند! آن‌هايي كه با بيژن بيرنگ كار كرده‌اند، مي‌دانند چقدر در كارش وسواس دارد و هر چيزي را قبول نمي‌كند! با وجودي كه تمام اتفاقات اين برنامه و حرف‌هاي شركت‌كنندگانش في‌البداهه و واقعي است اما بيژن بيرنگ به اين راحتي‌ها هم كه فكر مي‌كنيد ‌از يك صحنه نمي‌گذرد!ما از اتفاقاتي كه شب اول افتاد چيزي نمي‌گوييم و مي‌رويم سراغ اتفاقات شب دوم...


شام را زودتر بياوريد

از وقتي بهاره رهنما به جمع اضافه شد، همه چيز تغيير كرد. با اين‌كه خيلي خسته به‌نظر مي‌رسيد اما مثل هميشه آن‌قدر پر انرژي و شاد بود كه با شوخي‌ها و خنده‌هايش همه را ذوق‌زده مي‌كرد. بهاره رهنما براي پذيرايي از مهمانانش كباب چوبي درست كرده كه از ظاهرش برمي‌آيد بايد خيلي خوشمزه باشد، يك سالاد و يك مدل دسر ايراني هم درست كرده كه شقايق دهقان و لادن طباطبايي از بهاره رهنما خواهش مي‌كنند زودتر شام‌را سرميز بياورد تا زود بروند سراغ دسر. گويا لادن طباطبايي عاشق شيريني است كه با ديدن دسر رهنما اينگونه دهانش آب افتاده!




3 خانم مهمان امشب گروه اول «بفرماييد شام»، ‌زنگ اول ساختمان سفيد رنگ را ‌مي‌فشارند و سحر زكريا با برداشتن آيفون تصويري‌اش، در را روي مهمانانش باز مي‌كند و با آمدن جلوي درِ ورودي خانه‌اش، به گرمي از آن‌ها استقبال مي‌كند.


مثل هميشه، اين بهاره رهنماست كه از همه شلوغ‌تر است و هر از چندگاهي با خنده‌هايش (آن هم ساعت يك و نيم شب و جلوي درِ ورودي خانه سحر زكريا)، سكوت حاكم را برهم مي‌زند! نكته جالب اين‌كه هر كدام از اين 3 نفر، به سليقه خودشان هدايايي براي سحر زكريا‌آورده‌اند و به رسم احترام مي‌خواهند تقديمش كنند. بهاره رهنما هم در اين ميان براي كادويش كه كتابي است با قلم خودش، حسابي تبليغ مي‌كند


پرده دوم

جمعه شب، منزل سحر زكريا

ساعت 11 شب است و بايد در خيابان زعفرانيه، دنبال خانه «سحر زكريا» بگرديم. ميزبان امشب بفرماييد شام، لعبت‌الملوك سريال قهوه تلخ است. به سر كوچه خانه سحر زكريا كه مي‌رسيم، مي‌بينيم يك نور بسيار زياد از كوچه ساطع مي‌شود و يك عده با صداي بلند در حال صحبت و خنديدن هستند. از دور 3 خانم سر كوچه ايستاده‌اند و دارند به سمت خانه ميزبان امشب كه سحر زكرياست مي‌روند؛ هر كدام از مهمانان كادويي براي ميزبان تدارك ديده‌اند و مي‌خواهند به اين شيوه غافلگيرش كنند.


ستاره‌ها از چي حرف مي‌زنند

بهاره رهنما، شقايق دهقان و لادن طباطبايي از درِ اصلي ساختمان وارد و با ديده‌بوسي سحر زكريا وارد خانه‌اش مي‌شوند. اين 3 خانم بازيگر هر لحظه راجع‌به موضوعاتي حرف مي‌زنند؛

مثل هميشه، اين بهاره رهنماست كه از همه شلوغ‌تر است و هر از چندگاهي با خنده‌هايش (آن هم ساعت يك و نيم شب و جلوي درِ ورودي خانه سحر زكريا)، سكوت حاكم را برهم مي‌زند! نكته جالب اين‌كه هر كدام از اين 3 نفر، به سليقه خودشان هدايايي براي سحر زكريا‌آورده‌اند و به رسم احترام مي‌خواهند تقديمش كنند. بهاره رهنما هم در اين ميان براي كادويش كه كتابي است با قلم خودش، حسابي تبليغ مي‌كند. اين 3 بازيگر با هم قرار مي‌گذارند با پيش‌ كشيدن بحث عشق و عاشقي، دلايل ازدواج نكردن سحر زكريا را پيدا كنند! هر كدام از اين افراد عقايد خاص خودشان را دارند؛

مثلا متوجه مي‌شويم ‌شقايق دهقان علاقه بسيار زيادي به همسرش دارد و به موضوع عشق و عاشقي، اعتقاد شديدي دارد. موضوع بسيار جذابي كه به تازگي بهاره رهنما متوجه‌اش شده، بحث خانمي است در عربستان كه خواستار آزاد شدن حق رانندگي براي خانم‌هاي عرب شده و براي پيشبرد اهدافش تصميم گرفته در خيابان‌هاي عربستان با اين‌كه ممنوع است با سرعت زياد رانندگي كند. بهاره رهنما هم از اين موضوع كه يك زن در برابر قانون ناحق عرب‌ها ايستاده و خواستار گرفتن حقوق شهروندي بانوان است، بسيار خوشحال به‌نظر مي‌رسد!


رابطه سحر زكريا با دستكش و دستمال گردگيري!

سحر زكريا به‌شدت در حال تميز كردن خانه‌و ميز شامش است. با اين‌كه بيژن بيرنگ از عقب بودن كار بالا و پايين مي‌پرد، سحر زكريا كه خودش هم دست‌كمي از او ندارد، دستكش دستش كرده و با دستمال، در حال گردگيري ميز و صندلي‌هاي ميز شامش است. يكي از ويژگي‌هاي خانه خانم زكريا اين است كه با وجود اين‌كه خيلي كوچك و نقلي است، نورپردازي رمانتيكي دارد كه باعث شده فضاي دلنشيني را پديد بياورد. البته بيژن بيرنگ هنگام فيلمبرداري تمام نورپردازي را به‌هم مي‌ريزد و پروژكتورها و نورهاي مخصوصش را روشن مي‌كند تا ديگر خبري از فضاي رمانتيك و اين حرف‌ها نباشد!


مگر قرار نبود پارتي‌بازي نكنيد؟!

بهاره رهنما سخت مشغول خواندن ديالوگ‌هايش است. گويا به خاطر شلوغ بودن بيش از حدش در طول روز، مجبور است ديالوگ‌هاي تئاترش را اينجا حفظ كند. آن‌طرف قضيه شقايق دهقان طبق معمول در حال خواندن مجله است و سحر زكريا هم كه بوي برنجش تمام ساختمان را برداشته، سخت مشغول تدارك شام است. به راحتي مي‌تواني استرس را در چهره سحر زكريا ببيني! البته سحر زكريا از آن‌جا كه مجرد است، از يكي از دوستان صميمي‌اش درخواست كرده در برنامه امشب كمكش كند كه همين، باعث مي‌شود بهاره رهنما، شقايق دهقان و لادن طباطبايي به اين موضوع اعتراض كنند كه «آقاي بيرنگ، مگر قرار نبود همه كارها را فقط يك نفر انجام بدهد؟ پس چرا پارتي‌بازي مي‌كنيد؟»




دوستي كه چهره شد

اگر يادتان نرفته باشد، گفتيم يكي از دوستان صميمي سحر زكريا از صبح روز برنامه به خانه او آمده بود تا كمك‌حال رفيق شفيقش باشد. البته نقش او در اين قسمت بسيار پررنگ است، زيرا در مراحل ضبط برنامه هم جلوي دوربين رفت و در مراسم شب سحر زكريا، يكي از نفرات اصلي برنامه بود. در كل اتفاقات بسيار جالب و شادي در خانه سحر زكريا افتاد كه پيشنهاد مي‌كنيم در سي‌دي برنامه حتما نظاره‌گر آن باشيد و ببينيد بازيگران محبوب‌تان در زندگي شخصي‌شان، چه شخصيت‌ها و برخوردهايي دارند.




فكر مي‌كنيد اين دو نفر كه با هم جاري هستند در حال خواندن چه پيامكي هستند؟ شايد هم در حال غيبت همسرانشان هستند


پرده سوم

جمعه شب، منزل لادن طباطبايي

امشب، حساس‌ترين شب برگزاري برنامه گروه اول است؛ بالاخره قرار است امشب برنده اين گروه مشخص شود و علاوه بر تمام استرس‌هاي معمولي كه همه عوامل دارند، استرس اين‌كه نخستين برنده اين برنامه كدام‌يك از 4 نفر خانم بازيگر شركت‌كننده خواهد بود، ‌همه را به نوعي درگير كرده است. ميزبان آخرين شب برنامه، كسي نيست جز لادن طباطبايي كه در شب‌هاي گذشته به‌ترتيب مهمان بهاره رهنما، شقايق دهقان و سحر زكريا بوده و با آگاهي كامل از قدرت حريفانش، قصد دارد هر طور شده 3 نفر ديگر اين گروه را مجاب كند بيشترين امتياز را به او بدهند.

خانه لادن طباطبايي، در خيابان آفريقا قرار دارد و وقتي به طبقه سوم ساختمانش مي‌رسي و درِ خانه را باز مي‌كني، با خانه‌اي فوق‌العاده زيبا، با همان نورپردازي مدرن و رمانتيك خانه سحر زكريا روبه‌رو مي‌شوي و البته وسايل متفاوتي همچون پيانو كه فضاي ‌خانه را بسيار زيبا كرده است. در آشپزخانه لادن طباطبايي غوغايي برپاست؛ از طرفي بهاره رهنما و شقايق دهقان مثل هميشه در حال بلند خنديدن هستند و از طرف ديگر، لادن طباطبايي كه انگار سرگيجه گرفته و نمي‌داند با اين وضعيت چه كار كند! در گوشه ديگري از خانه، قلكي خوش‌رنگ وجود داشت كه بدجوري چشمك مي‌زد. نمي‌توانيم بگوييم جايزه اين برنامه چقدر است و چه كسي برنده اين جايزه شده، فقط همين بس كه بدانيد جوايزي كه در اين برنامه به افراد داده مي‌شود، آنقدر نفيس هست كه همه را ميخكوب كند!


نان داغ، كباب داغ، ريحون چاق!

قرار است مراسم شام در حياط دلباز خانه لادن طباطبايي برگزار شود. بنده خدا لادن طباطبايي خودش كم سرش شلوغ است، دخترش هم گويا بدخواب شده و با گريه‌هايش بدجور اعصاب مادر را بهم ريخته؛ به همين دليل همسر لادن طباطبايي (سعيد تهراني) با وجود اين‌كه تازه از سركار آمده، وظيفه خواباندن بچه را برعهده مي‌گيرد و پدر و دختر با هم به اتاق خواب مي‌روند. بوي برنج در فضاي خانه لادن طباطبايي پيچيده و او سخت مشغول به سيخ كشيدن كباب است. امشب مي‌خواهد با كباب كوبيده آن هم از نوع منقلي‌اش از مهمانان پذيرايي كند؛ به همين دليل هم هست كه هر از چندگاهي به حياط مي‌رود و زغال‌هاي باربيكيو را جابه‌جا مي‌كند تا بگيرند و كبابي كاملا ايراني را براي مهمانانش سرو كند. همه آماده‌اند تا بيژن بيرنگ دستور حركت و ضبط برنامه را بدهد. لادن طباطبايي دوان دوان به سمت آشپزخانه مي‌آيد و مي‌گويد: «شقايق... بهاره... سحر... بدويد... بدويد... بيايد كمك من تو آشپزخونه!» نفر اولي هم كه حاضر به كمك مي‌شود، مثل هميشه شقايق دهقان است كه از همه مظلوم‌تر به‌نظر مي‌رسد!

اتفاقات جالبي هم در اين ميان افتاد كه يكي از آن‌ها، زماني بود كه لادن طباطبايي با سيخ كباب‌ها آمد سر ميز و بهاره رهنما هم، بنده‌خدا از بس سيخ كباب‌ها داغ بود، بدجوري دستش سوخت!




براي اين‌كه بدانيد در اين ماراتن زيبا و پرهيجان آشپزي بين 4 بازيگر خانم سينماي ايران چه اتفاقاتي افتاد و از همه مهم‌تر چه كسي عنوان اول و جايزه ويژه اين مسابقه را از آن خود كرد، سي‌دي اين برنامه در راه است. شك نكنيد اتفاقاتي كه در اين برنامه خواهيد ديد را هيچ‌جاي ديگر نديده‌ايد و نخواهيد ديد


لادن طباطبايي با بادبزن، بالاي سر كباب‌ها ايستاده و سخت مشغول درست كردن آن‌هاست. حرف‌هايي كه اين ميان ردوبدل مي‌شود آنقدر خنده‌دار و جالب است كه براي آن‌كه مزه‌شان را از دست ندهند، پيشنهاد مي‌كنيم در سي‌دي توليدي برنامه شنونده و بيننده‌شان باشيد


منبع:

« زندگي ايده آل»
__________________
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از SonBol سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #3  
قدیمی 07-10-2011
kiana آواتار ها
kiana kiana آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2007
نوشته ها: 795
سپاسها: : 843

1,438 سپاس در 268 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

من ادم منفی باف و منفی نگر نیستم .ولی ندیده میتونم حدس بزنم که این برنامه چقدر لوس و بیمزه هست.خوب معلومه وقتی همه با هم دوست و فامیل و جاری هستند دیگه چه مسابقه ای از اب درمیاد.تو همین متن هم اگربا دقت خونده بشه معلوم میشه چقدر این برنامه مصنوعی ضبط شده ......من عاشق این برنامه تو کانال ترکیه و المانیش بودم البته ناگفته نماند که برنامه بفرمایید شام ایرانی در کانال غیر وطنی.!!!!!منهای بعضی قسمتهاش اکثرا جالب بود و من دوستش داشتم ولی به شخصه هیچ گونه تمایلی به دیدن این برنامه از نوع وطنیش ندارم.....خوب دیگه چون قرار نیست نه من اخراج بشم نه سایت ***** بشه .سسسسسسسسسکوت میکنیم.!!!!!!!!.
__________________
شیشه ای میشکند... یک نفر میپرسد که چرا شیشه شکست
آن یکی میگوید شاید این رفع بلاست !
دل من سخت شکست ... هیچ کس هیچ نگفت .... غصه ام را نشنید !
از خودم میپرسم : ارزش قلب من از شیشه ی یک پنجره هم کمتر بود ؟






ویرایش توسط kiana : 07-10-2011 در ساعت 10:20 PM
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از kiana سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #4  
قدیمی 07-11-2011
mary.f آواتار ها
mary.f mary.f آنلاین نیست.
مدیر بخش زمین شناسی
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,674
سپاسها: : 3,194

2,013 سپاس در 491 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

منم با نظر کیانا کاملا موافقم!
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از mary.f به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #5  
قدیمی 08-09-2011
kiana آواتار ها
kiana kiana آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2007
نوشته ها: 795
سپاسها: : 843

1,438 سپاس در 268 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

ماهنرمندان، زندگي معمـولي داريــم




مثل هميشه شاد و سرزنده؛ اصلا بمب انرژي ‌گروه اول «بفرماييد شام»، بي‌شك كسي نبود جز «بهاره رهنما.» بازيگر- نويسنده كه اين‌روزها بيشتر درگير تئاترش است و كمتر فرصت مي‌كند به كارهاي ديگر برسد، مگر كارهايي مانند «بفرماييد شام» كه معتقد است چون باعث فرهنگ‌سازي در جامعه مي‌شود و همچنين مردم مي‌توانند از نزديك زندگي بازيگران و افراد مشهور را ببينند و ديگر فكر نكنند آن‌ها از يك كره ديگر به زمين آمده‌اند، قبول كرده در اين برنامه حضور پيدا كند و با اين‌كه زياد ميانه خوبي با آشپزي ندارد، تصميم گرفت در اين ماراتن ‌شانسش را امتحان كند. اين گوشه‌اي از صحبت‌هاي بهاره رهنما، ميزبان خوب يكي از شب‌هاي «بفرماييد شام» است.

اهل مقايسه نيستم

اين‌كه مي‌گويند دست‌پخت خوب داشتن بين خانم‌ها افتخار به حساب مي‌آيد را اصلا قبول ندارم! من كه اصلا بين دوستان و فاميل‌ به اين موضوع اهميت نمي‌دهم. هميشه يكي از مهم‌ترين درس‌هايي كه از پدرم آموخته‌ام، اين بوده كه هيچ‌وقت خودم را با ديگران مقايسه نكنم، نه به اين علت كه من از ديگران بهترم يا بدتر بلكه معتقدم ذات هر انساني منحصر به فرد است و هر كسي، يكسري خصوصيات مختص خودش را دارد. نكته‌اي كه به آقاي بيرنگ (كارگردان بفرماييد شام) گفتم و در نحوه امتيازدهي‌ام نيز رعايت كردم، اين بود كه چون اين مسابقه بين خانم‌ها و آقايان بازيگر برگزار مي‌شود، نحوه پذيرايي ميزبان، نوع چيدمان ظروف، انرژي و گرمايي كه در شب ميزباني‌اش صرف مهمانان‌ مي‌كند و حتي رنگ‌بندي لباسش، مي‌تواند عوامل مهم‌تري نسبت به طعم و مزه غذايي باشد كه درست مي‌كند؛ مسئله‌اي كه در امتيازدهي به دوستان ديگر خيلي به آن اهميت دادم.

اتفاق بامزه‌اي كه در خانه شقايق دهقان افتاد، اين بود كه مي‌خواستم به او از 100 نمره، 80 بدهم اما گفتم 5 نمره نيز به خاطر فاميل بودن‌مان اضافه كنم. از طرفي صبح روزي كه قرار بود به خانه شقايق برويم، در تئاتر اجرا داشتم و چون قبلا 15 هزار تومان به او بدهكار بودم و ‌چك‌پول 100 هزار توماني همراهم بود و‌ پول خرد نداشتم، به او گفتم 15 هزارتومانت را نمي‌دهم، به جايش 15 امتياز بيشتر به شقايق دادم تا حساب بي‌حساب شويم! در واقع به جاي 15 هزار تومان‌ بدهكار‌ي‌ام، 15 امتياز اضافه به شقايق دادم(خنده)!

وقتي در خانه پدرم بودم آشپزي بلد نبودم!

دست‌پخت مادرم خيلي خوب است اما خانواده‌ ما هيچ‌وقت اين مدلي نبودند كه دست‌پخت خوب داشتن براي دخترخانم‌ها يك مزيت بزرگ به حساب بيايد! اما وقتي با همسرم (پيمان قاسم‌خاني) ازدواج كردم‌، تقريبا بلد نبودم هيچ غذايي درست كنم! در واقع آشپزي را خيلي سال پيش توسط خانم راستكار ياد گرفتم؛ آن زمان 16-15 ساله بودم و در كلاس‌هاي بازيگري ايشان شركت مي‌كردم. البته يك كتاب آشپزي هم كه مانند يك فرهنگ‌نامه آشپزي بود و دستور پخت بسياري از غذاهاي ملل را در خود داشت نيز، خيلي به يادگيري آشپزي‌ام كمك كرد. بعد از آن، كتابي را خواندم به نام «آب، مثل شكلات» كه حتي فيلمش نيز ساخته شد؛ اعتقاد نويسنده اين كتاب نيز اين بود كه وقتي آشپزي مي‌كني، حتما بايد شور و حال و عشق را وارد غذايت كني و رنگ‌وبويش را از اين راه بهبود ببخشي. آن زمان احساس كردم بايد به غذا، به ديد يك چيز فانتزي نگاه كرد، نه اين‌كه فقط با خوردنش قصد داشته باشي سير شوي! به‌نظرم بسياري از خلق‌وخوها و رفتارهاي مردمان سرزمين‌هاي مختلف، به اجزايي مانند ادويه‌جات، سبزي‌ها و ديگر مواد‌غذايي به كار برده شده در غذاهاي‌شان مربوط مي‌شود؛ مثلا يك شهروند هندي‌ به‌دليل استفاده زياد از فلفل، چهره‌اش سياه‌تر است.

يك بفرماييد شام فرهنگ‌ساز

وقتي در رابطه با شركت در برنامه «بفرماييد شام» آقاي بيرنگ با من صحبت شد، به‌نظرم آن بخش نمايش مستند زندگي افراد جامعه هنري برايم بسيار جذاب بود، زيرا امروز بسياري از برنامه‌هايي كه ساخته مي‌شود، عليه جامعه هنري است (منظورم افرادي است كه در هنر مشغول به فعاليت هستند). اگر نخواهيم بگوييم عليه جامعه هنري چنين برنامه‌هايي ساخته شده، حداقل به جرات مي‌توانيم بگوييم يك خطر فكري نظام‌مند با رعايت حريم خصوصي و حرمت آدمي كه فعاليت هنري مي‌كند، نبوده است! از طرفي وقتي پيشنهاد اين برنامه به من شد و ديدم كارگردانش بيژن بيرنگ است، با شناختي كه از او داشتم و اين‌كه مي‌دانستم به حقوق فردي آدم‌ها بسيار اهميت مي‌دهد، قبول كردم در اين برنامه شركت كنم.

خاطرم هست نخستين پولي كه بابت نوشتن مطلب از جايي گرفتم، زماني بود كه يك نوشته براي سريال «همسران» به آقاي بيرنگ دادم كه بعد از تاييد ايشان، مبلغ 15 يا 20 هزار تومان به من پول دادند. با توجه به ذهنيتي كه از قبل از ايشان داشتم و نگاه متفاوتي كه به موجودي به نام زن دارند، فكر كردم زمان خوبي براي حضور در چنين برنامه‌اي باشد. از طرفي هيچ‌وقت سليقه‌ام اين نبوده كه به‌عنوان شخصيتي كه كار هنري انجام مي‌دهد، همه چيز زندگي خصوصي‌ام را همه بدانند. حتي همه مي‌دانند وقتي در خيابان هستم، با هيچ‌كس عكس يادگاري نمي‌اندازم چون معتقدم آن زماني كه در خيابان هستم، به‌خودم تعلق دارد، مگر اين‌كه مورد خاصي اتفاق بيفتد كه خودم راغب به انجام چنيني كاري باشم.

با وجود اين‌كه بيشتر دوستانم از زندگي شخصي‌ام مطلع هستند اما در كارم بايدها و نبايدها و چهارچوب خاصي وجود دارد كه حتما بايد رعايت شو‌د. حتي بعضي اوقات كه دوستانم با من سركاري مي‌آيند، از جديت و تغيير رفتارم تعجب مي‌كنند! فكر مي‌كنم امروز، زمان مناسبي است براي اين‌كه مردم يك وجه واقعي و در واقع مستندي از زندگي ما را ببينند.

تاكيدم روي برنده نشدنم بود!

از اول برنامه «بفرماييد شام»، تاكيدم روي اين موضوع بود كه من، برنده نباشم! چون معتقدم بايد اين فرهنگ در كشور ما جا بيفتد كه آشپزي، لزوما وظيفه خانم‌ها نيست. اگر از لحاظ شرعي و ديني هم حساب كنيد، برويد كتاب‌هاي ديني را بخوانيد، ببينيد پيامبر(ص) با همسرانش چگونه رفتار مي‌كردند. به همين دليل در اين برنامه، دلم نمي‌خواست نمونه يك آشپز خيلي عالي و كدبانو باشم! از آن‌جا كه اغلب روزها سركارم، زياد فرصت نمي‌كنم غذا درست كنم اما اگر وقت كافي براي آشپزي داشته باشم، سعي مي‌كنم حس و حال و شور و عشق زيادي صرف غذايم كنم تا بهترين طعم ممكن را به‌خود بگيرد.

دوستي دارم به نام خانم «فريده حسن‌زاده» كه شعر «زنان جهان» را ترجمه كرده است؛ روزي يك آقاي هندي نامه‌اي برايش نوشته بود كه در آن حرف‌هاي جالبي زده بود؛ با اين مضمون كه من بيشترين شور و جذبه‌اي كه در تمام طول زندگي‌ام تجربه كردم، زماني بود كه همسرم تركم كرده بود و من با وجود تمام عشق و علاقه‌ و البته ناراحتي و اشكي كه بابت دوري‌اش مي‌ريختم، مجبور بودم غذا درست كنم و هر كس از آن غذاي من مي‌خورد، مي‌گفت چرا يك طعم ديگري دارد و چرا حال آدم را يك‌جور ديگر مي‌كند؟ واقعا اين‌كه مي‌گويند آدم مي‌تواند احساسش را به غذا منتقل كند، صددرصد درست است. خود من 15 سال است آشپزي مي‌كنم اما چون خيلي آدم غيرقابل ‌پيش‌بيني‌ هستم، امكان ندارد شما ‌قرمه‌سبزي من را 2 بار بخوريد و هر 2بارش مزه‌اش شبيه هم باشد!

بعضي موقع‌ها هم هوس مي‌كنم در غذاهايم ابتكار عمل به خرج بدهم و خودم غذايي را خلق كنم اما دفعه بعدش، يادم مي‌رود قبلا چه‌جوري درستش كردم! (خنده) متاسفانه يا خوشبختانه همه نوع غذايي را دوست دارم اما در كل بيشتر غذاهاي سبك، سالم، سبزي‌ها و سالاد را مي‌پسندم. سالاد و سبزي، جزو لاينفك سفره خانه ماست. اصلا سالاد‌هاي من بين فاميل و دوستان مشهور است چون خيلي سالادهاي عجيب و غريب و خوشمزه‌اي درست مي‌كنم.

اولين گاف آشپزي من

فكر مي‌كنم در اولين شام زندگي مشتركم اشتباهي آنقدر رب گوجه فرنگي در خورش ريخته بودم كه كاملا يك‌ قرمه‌سبزي قرمز رنگ از آب درآمد! ويژگي اهالي خانه من اين است كه اولا زياد غذاخور نيستند و دوم اين‌كه طرفدار غذاي خاصي نيستند كه بگويند حتما بايد آن را براي‌شان درست كنم. معمولا هم كارهاي عجيب و غريب من سر آشپزي‌هايم را خيلي دوست دارند.


خيلي دوست دارم مدام خانه‌مان مهمان بيايد! هنوز مثل دوران بچگي‌ام، دوست دارم وقتي مهمان به خانه‌مان مي‌آيد، شب بماند، حتي رفتم كلي رختخواب جديد گرفتم براي همين كار! هر كسي خانه‌مان مي‌آيد، التماسش مي‌كنم، مي‌گويم بمان، راه دور است، نرو!


با اينكه شبي كه نوبت پذيرايي من از 3 نفر ديگر گروه بود، كار خاصي انجام ندادم اما تمام عوامل پشت‌صحنه «بفرماييد شام» مي‌گفتند منزل من، خيلي به آنها خوش گذشته. شايد به خاطر همان اخلاق خوشم باشد
__________________
شیشه ای میشکند... یک نفر میپرسد که چرا شیشه شکست
آن یکی میگوید شاید این رفع بلاست !
دل من سخت شکست ... هیچ کس هیچ نگفت .... غصه ام را نشنید !
از خودم میپرسم : ارزش قلب من از شیشه ی یک پنجره هم کمتر بود ؟





پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 06:25 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها