بازگشت   پی سی سیتی > تالار علمی - آموزشی و دانشکده سایت > دانشگاه ها > علوم انسانی

علوم انسانی در این زیر تالار به بحث و گفتگو در مورد مباحث های علوم پایه و انسانی پرداخته میشود

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 03-21-2010
civilar آواتار ها
civilar civilar آنلاین نیست.
کاربر علاقمند
 
تاریخ عضویت: Oct 2009
نوشته ها: 172
سپاسها: : 0

6 سپاس در 5 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض جدایی ریاضی و فلسفه

سلام ، سال نو مبارک

همیشه این سوال اساسی برای من مطرح بوده که چرا افلاطون ریاضی رو از فلسفه جدا کرد .

دوستان اگر می شه در پست های خودتان جواب رو برای من ارسال کنید .
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از civilar به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #2  
قدیمی 04-25-2012
bigbang آواتار ها
bigbang bigbang آنلاین نیست.
مدیر بخش مکانیک - ویندوز و رفع اشکال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
نوشته ها: 2,586
سپاسها: : 5,427

6,159 سپاس در 1,794 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض چرا افلاطون ریاضی رو از فلسفه جدا کرد


سوال زیبایی هست باید دید که چه تفاوتی میان ریاضیات و فلسفه هست و اصولاً آیا در ریاضی ما همان نتیجه گیری را میکنیم که در فلسفه میکنیم
باید این حقیقت را بپذیریم که ارسطو و افلاطون خدا نیستند آنها بر پایه افکار انسانی که بوسیله تفکر به دست آمده استدلال و نتیجه گیری میکنند پس این که افلاطون ریاضی را از فلسفه جدا کرد لزوماً به این معنا نیست که که کار درستی انجام داد ریاضی علمی هست به شدت قانونمند و ............ نمیخوام به تفسیر ریاضی بپردازم قبل از این که در مورد این مسئله نظرات خودم رو بگم یکم سرچ میزنم و مطالعه میکنم و میام دوباره و اینجا مینویسم اما این مسئله باید خیلی عمیق باشه ! در حین این که جستجو میکردم به مطلب جالبی برخوردم که میگفت

نقل قول:
رياضيات كه در نزد طالس يا فيثاغورس همراه فلسفه بود از آن جدا شد. هندسه با اقليدس (Euclide در قرن سوم ق.م) و مكانيك با ارشميدس (Arehimede 287-212 ق.م) درحدود 250 سال قبل از ميلاد علوم مستقلي شد، فيزيك در نيمه نخست قرن هفدهم با پژوهش هاي گاليله (Galilee 1565-1642) و شيمي در قرن هيجدهم با اكتشاف هاي لاوواريه (Lavoisier) و زيست شناسي در قرن نوزدهم با ظهور لمارك و بيشا و كلودبرنار استقلال يافت، از آن پس روانشناسان و جامعه شناسان نيز مدام كوشيده اند تا علوم خود را از فلسفه مجزا سازند و به آنها استقلال بخشند چنانچه اگوست كنت جامعه شناسي را در تقسيم بندي علمي خود به صورت علم مستقلي درآورده است.


فلسفه بعد از جدايي علوم



به اين ترتيب علوم رياضي و طبيعي ديگر از موضوع بحث فلسفه خارج شده است و علوم انساني نيز در شرف جدايي است. فنون و منابع نيز اگرچه ازجمله علوم به شمار نمي آيد ناشي و مستفاد از علوم است و در حيطه نظارت و هدايت علوم قرار دارد. حال پس از اين جدايي براي فلسفه چه باقي مي ماند و با توجه به اينكه ارتقاء علوم روزافزون است و مداخله آنها در جميع شؤون مادي جهان و احوال معنوي انسان رفته رفته قوت بيشتر مي گيرد آيا بيم آن نمي رود كه در روزگاران آينده در مجموعه معارف بشري محلي براي فلسفه نماند و مباحث فلسفي يكسره باطل و بي حاصل انگاشته شود؟
و شاه بیت نوشته میگه که :
نقل قول:
فكر بشر در جست وجوي اين تبيين از سه حالت گذشته است و آن سه حالت عبارتند از:

1- حالت رباني (الهي)


2- فلسفي (متافيزيك)


3- تحصلي (علمي و اثباتي)


در حالت نخستين كه حالت رباني باشد و مرحله دين نام دارد انسان همه اشياء و امور جهان را با توسل به اراده خدايان و ملائكه و سپس خداي واحد تبيين كرده است. يعني علت هر اتفاق و هر حادثه اي را از طرف نيروي عظيمي كه خدايان يا ملائكه دارا بوده اند مي دانسته است.


به همين وضع يونانيان و روميان و مصريان باستان معتقد بودند كه خدايان در تمام امور دخل و تصرف مي كنند و مؤمنان به خداي يگانه (مثل مسيحيان) تمام وقايع جهان و افعال انسان را منوط به اراده خداي واحد مي دانستند.


در حالت دوم يا فلسفي انسان قائل به وجود قوائي رمزآسا بود كه آنها را علت همه وقايع و حوادث مي دانست.


اين مرحله درحقيقت برزخ و واسطه اي است ميان مرحله اول و مرحله سوم و حالتي است بحراني. در اين حالت انسان به اين مطلب كه حوادث را به وسيله خدا تبيين نمي توان كرد، پي مي برد لكن به طريقه حقيقي به تبيين آنها راه نمي يابد.


در حالت سوم كه علمي و تحصلي باشد بشر علت حوادث را در حوادث ديگر طبيعي جست وجو مي كند. در اين مرحله است كه انسان پي مي برد به اينكه به امور مطلق و كنه اشياء دسترسي ندارد لذا از كاويدن و جست وجو در آغاز و انجام عالم و شناختن علت نخستين و اصلي وقايع صرفنظر مي كند و به مشاهده امور و وقايع و ظواهر و استدلال درباره آنها و جست وجوي روابط غيرمتغير بين آنها اكتفا مي كند.


در واقع اشاره میکنه که در کاوشهای علمی انسان به نقطه ای رسید که توجیه آن روز اولین اون جرقه آغازین اون جنبش اول برای انسان ایجاد بحران کرده یعنی چون بهش دسترسی نداشته و ابزاری هم نداشته تا کشف کنه اون لحظه آغازین رو به خاطر همین علوم را از هم جدا کرده تا دیگران به این بحران نرسند و به پیشرفت علم کمک کنند
در واقع فلسفه دنبال منشاء همه چیزها هست نخستین چیزی که همه چیز از اون به وجود آمده و اینجا هست که فنر دانشمندان یونانی در رفت به خاطر همین تصمیم گرفتن تا فلسفه را ذلیل کنند با جدا کردن علوم مختلف از آن و در واقع فلسفه تبدیل به علمی شد که بر پایه فرضیات ذهنی هست و نه واقعیات به خاطر همین هم امکان ایجاد سفسطه و توجیه همه چیزی فراهم شد
تا مسیر پیشرفت علمی انسان حفظ بشه و انسان دچار تضاد منطقی نشه که من دارم چیکار میکنم ؟ یک جور مشغول کردن !
یعنی یک جورهایی تشخیص دادند که با جدا کردن علوم از هم انسان به این نتیجه نمیرسه که یک نیروی نامرئی و یک قدرت لایتناهی عاملی هست برای تمام چیزهایی که انسان نمیتونه اونها رو توجیه کنه
یک جور توجیه و یک راه فرار برای ناتوانی انسان البته چاره ی دیگه ای هم نبود نمونه ای که نشون میده چطور یونانی ها وقتی به تضاد میرسیدند اون رو از دیگران پنهان میکردند
تا اینکه به جوابی برسند وگرنه تا ابد اون مسئله پنهان میموند
چطور با مقدس کردن اون موضوع

نمونش رو تو این نوشته زیر آوردم :

نقل قول:

در میان فیثاغورثیان، توجه به ریاضیات به امری روحانی و قدسی تبدیل شده بود و در این میان کشف رابطه اعداد و اشکال هندسی در بین آنان منجر به پیدایش این فکر شد که تمام پدیده های عالم توسط اعداد قابل توجیه هستند. آنها برای هر پدیده حتی خداوند نیز قائل به اعدادی شدند. اعتقاد به این که اعداد صورت پدیده ها را عینیت می بخشد، در میان فیثاغورثیان تحکیم شده و به نوعی پاسخ برای یافتن معمای مادهٔ المواد یا آرخه تبدیل شد. آنها حتی راه حل بغرنج ترین مسائل زندگی اجتماعی و سیاسی بشر را در ویژگی های شناسایی بخش عدد جستجو می کردند.



جالب است که افلاطون نیز بخشی از کتاب جمهوری را به این موارد اختصاص داده و به پیروی از فیثاغورثیان، تمام گرفتاری ها و ناهماهنگی ها را ناشی از بی اطلاعی رهبران جامعه از ویژگی ها و توانایی های عدد می داند و لازم به ذکر است که منظور فیثاغورثیان از عدد، اعداد صحیح و مثبت می باشد.

شاید بپرسید که بحران در کجاست؟ مشکل دقیقاً از جایی شروع شد که هیچ کس توقع آن را نداشت، حداقل برای خود فیثاغورثیان غیرمنتظره بود آنان که معتقد به بیان مفهومات روانی و معنوی توسط عدد بودند، در توضیح و بیان طول قطر مربعی که ضلعی برابر یک داشته باشند، ناتوان شدند و قادر به بیان این پاره خط با اعداد طبیعی نبودند و می دانیم که طول قطر چنین مربعی ۲ است.
ولی آنان به اعداد گنگ آشنایی نداشتند و ۲ نیز برابر با نسبت دو عدد طبیعی نیست.


مدتها این موضوع از دیگران پنهان شد و به عنوان یکی از اسرار نحله باقی ماند. رازی که برملا شدنش باعث مرگ فاش کننده آن شد. گفته شده است که آن شخص را در دریا غرق کردند. جالب اینجاست که فاش شدن این مطلب که عدد قادر به بیان طول یک پاره خط راست نیست، باعث در هم شکستن فلسفه فیثاغورث شد. هر چند تا مدتها اعتقاد به اعجاز اعداد در بین یونانیان باقی ماند. این بدشانسی فیثاغورثیان بوده که با اعداد گنگ آشنایی نداشته اند و مبنای اعداد آنان، اعداد صحیح بوده است.

ولی فراموش نکنیم که این نحله و فلسفه آن خدمات شایانی به تفکر بشری نمود ه است. یکی از دلایلی که موجب شد ریاضیات یونانی به سمت هندسه روی آورد، همین ناقص بودن اعداد مثبت در بیان توافق قطر و ضلع مربع واحد است. یعنی همان اصلی که به نامتوافق بودن قطر و ضلع مربع اشاره می کند راسل آن را چالش طبیعت با حساب می نامد پس از آن به پارمیندس می رسیم یکی دیگر از پیش سقراطیان که قائل به ثبات در عالم بود، و با کثرت فیثاغورثی به شدت مخالف. او اندیشه وحدت و واحد را ترویج می کرد. پارمیندس حرکت را نفی می کرد و منکر سیلان بود. او می گوید: «تمام آنچه حرکت دیده می شود، خیال و تصور انسان است.» این حرف او در تضاد با تجربیات و مشاهدات روزمره ماست و کمتر کسی آن را خواهد پذیرفت. البته مسأله پارمیندس نیست، بلکه شاگرد او یعنی زنون الئایی می باشد، او برای این که نظر استاد خود را به کرسی بنشاند، چهار استدلال را مطرح کرد که جنبه ریاضی داشتند و وجود حرکت را نیز نفی می کردند. استدلالات او بر پایه اصل و مفهوم «بی نهایت» بوده است.
__________________

احد،صمد، قاهر، صادق ...
عاشقشم

لا تقنطوا من رحمة الله

هیچ چیز تجربه نمیشه اینو یادت باشه !!
ترفند هایی براي ويندوز 7


عیب یابی سخت افزاری سیستم در کسری از دقیقه


ویرایش توسط bigbang : 04-25-2012 در ساعت 04:45 PM
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از bigbang به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 01:43 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها