شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد |
12-31-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
چه بی هیاهوست این خلوت نهانم
شعله ای بیافروز
تا در تنگناهای تاریک شبهای بی ستاره
تو را به تصویر در آورم
غزلهایم برای توست
چرا که تو قطب زنده غزلهای منی
ومن شکسته بال ترین عاشق چند بیت آخرم !!
|
2 کاربر زیر از افسون 13 سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|
12-31-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Oct 2012
محل سکونت: همین دور و برا
نوشته ها: 1,517
سپاسها: : 2,207
2,346 سپاس در 1,420 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
به خدا میسپارمت
خدایی که هر گز نخواست تو را
به من بسپارد
|
2 کاربر زیر از مستور سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
01-01-2013
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
میان ِ اینهمه راه
که به تو نمی رسد
چه سخت است
راه ِ تو را گم کردن !!
|
کاربران زیر از افسون 13 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
01-02-2013
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Oct 2012
محل سکونت: همین دور و برا
نوشته ها: 1,517
سپاسها: : 2,207
2,346 سپاس در 1,420 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
درون سینه آهی سرد دارم
رخی پژمرده رنگی زرد دارم
ندانم عاشقم ، خوابم، چه هستم
همی دانم دلی پر درد دارم
|
3 کاربر زیر از مستور سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
05-15-2013
|
|
ناظر و مدیر ادبیات
|
|
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432
2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
برای تو می نویسم
همه وقت
بی تفاوت زمان و مکان
به شرط با تو بودن...
بگذار همه بدانند که در من
مجنونی قهقهه سر می دهد...
وقتی بودنت با تمام من روی هم می ریزد
از تمام دنیا خداحافظی می کنم
تو هستی و زندگی در من معنایش کلافگی نیست...
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
|
5 کاربر زیر از ساقي سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
09-01-2013
|
|
مدیر تالار انگلیسی
|
|
تاریخ عضویت: Apr 2008
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 1,577
سپاسها: : 3,750
4,670 سپاس در 1,282 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
برای تو مینویسم .. "حکایت عشقی بی قاف، بی شین، بی نقطه!" - "مصطفی مستور"
"حکایت عشقی بی قاف، بی شین، بی نقطه!" - "مصطفی مستور"
اوایل کوچک بود. یعنی من اینطور فکر می کردم. اما بعد بزرگ و بزرگتر شد. آن قدر که دیگر نمی شد آن را در غزلی یا قصه ای یا حتی دلی حبس کرد.حجمش بزرگتر از دل شد و من همیشه از چیزهایی که حجمشان بزرگتر از دل می شود، می ترسم. از چیزهایی که برای نگاه کردن شان - بس که بزرگ اند - باید فاصله بگیرم، می ترسم. از وقتی که فهمیدم بزرگی اش را نمی توانم با کلمات اندازه بگیرم یا در "دوستت دارم" خلاصه کنم، به شدت ترسیده ام. از حقارت خود لج ام گرفته است. از ناتوانی و کوچکی روح ام. فکر می کردم همیشه کوچکتر از من باقی خواهد ماند. فکر می کردم این من هستم که او را آفریده ام و برای همیشه آفریده من باقی خواهد ماند. اما نماند. به سرعت بزرگ شد. از لای انگشتان من لغزید و گریخت. آن قدر که من مقهور آن شدم. آن قدر که وسعت اش از مرزهای "دوستت داشتن" فراتر رفت.آن قدر که دیگر از من فرمان نمی برد. آنقدر که حالا می خواهد مرا در خودش محو کند. اکنون من با همه توانی که برایم باقی مانده است می گویم "دوستت دارم" تا شاید اندکی از فشار غریبی که بر روحم حس می کنم رها شوم. تا گوی داغ را برای لحظه ای هم که شده، بیاندازم روی زمین..
__________________
|
3 کاربر زیر از مهرگان سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
10-03-2013
|
|
مدیر تالار انگلیسی
|
|
تاریخ عضویت: Apr 2008
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 1,577
سپاسها: : 3,750
4,670 سپاس در 1,282 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
انـــار ..
انــــار . . .
فصل خاصی ندارد.
هرگاه "تو" لبخند بزنی
میشکفد ..
__________________
|
3 کاربر زیر از مهرگان سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
10-04-2013
|
|
کاربر بسيار فعال
|
|
تاریخ عضویت: May 2012
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 1,251
سپاسها: : 8,172
4,786 سپاس در 1,493 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
گاهی آن کس که می خندد و می خنداند،
میخواهد حواست را از چشمان گریانش پرت کند....
__________________
معنی فلفل نبین چه ریزه است را روزی فهمیدم.....که اشک هایم به این کوچکی پر از حرف ها و غم های بزرگ شد
|
2 کاربر زیر از پریشان سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
06-05-2014
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
رهایم کن ...
تنها با همین خیال خام
کنار ِ رؤیای بودنت ...
می خواهم به حال خودم باشم
با خیالت همیشه
خنده هست
بوسه هست
شادی هست
انگار همه چیز بوی خوشبختی میدهد
دلخوشیهایم کوچک و دلم قانع است
از روزی که خیالت اینجاست آینه را هم پاک نکردم
مبادا ...
چشم در چشم حقیقت شوم
اصلاً ... حقیقت باشد سهم تو
خیال خام برای من ...
فقط ... رهایم کن !!
|
07-03-2014
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
واژه واژه
سطر سطر
صفحه صفحه
فصل فصل
گيسوان من سفيد مي شوند
همچنان که سطر سطر
صفحه هاي دفترم سياه مي شوند
خواستي که به تمام حوصله
تارهاي روشن و سفيد را
رشته رشته بشمري
گفتمت که دست هاي مهرباني ات
در ابتداي راه
خسته مي شوند
گفتمت که راه ديگري
انتخاب کن
دفتر مرا ورق بزن!
نقطه نقطه
حرف حرف
واژه واژه
سطر سطر
شعرهاي دفتر مرا
مو به مو حساب کن!
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
|
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 02:15 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|