بازگشت   پی سی سیتی > هنر > فیلم سينما تئاتر و تلویزیون Cinema and The Movie

فیلم سينما تئاتر و تلویزیون Cinema and The Movie مباحث مربوط به فیلم سینما تلویزیون و تئاتر در این بخش

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #91  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

برادران گریم - THE BROTHERS GRIMM





سال تولید : ۲۰۰۵
کشور تولیدکننده : انگلستان و جمهوری چک
محصول : چارلز روون و دانیل بابکر
کارگردان : تری گیلیام
فیلمنامه‌نویس : ارن کروگر
فیلمبردار : نیوتن توماس سیگل
آهنگساز(موسیقی متن) : داریو ماریانلی
هنرپیشگان : مت دیمن، هیت لجر، لنا هدی، مونیکا بلوچی، پیتر استورمار و جاناتان پرایس
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۸ دقیقه


آلمان، سال ۱۷۹۶. کشور توسط نیروهای ̎ناپلئون بوناپارت̎ اشغال شده است. ̎ویلهلم گریم̎ (دیمن) و ̎یاکوب گریم̎ (لجر) برادران حقه‌بازی هستند که از این دهکده به آن دهکده سفر می‌کنند و به هرجا می‌رسند نمایش‌هائی به راه می‌اندازند و ادعا می‌کنند که با عالم غیب ارتباط دارند و با ترساندن مردم روستائی امرارمعاش می‌کنند. این وضعیت تا زمانی ادامه دارد که بالاخره یک روز به دهکده‌ای به نام ماربادن می‌رسند. ̎دُلاتوم̎ (پرایس) حاکم فرانسوی آن دهکده، بلافاصله متوجه شیّاد بودن برادرها می‌شود، ولی به‌جای تنبیه ̎برادران گریم̎، آن دو را روانهٔ مأموریتی خطرناک می‌کند. ماجرائی که پیش آمده از این قرار است که از مدتی پیش بچه‌های دهکده به نحو مرموزی ناپدید می‌شوند. روستائی‌ها معتقد هستند که موجودی ماوراءالطبیعه و مرموز در جنگل وجود دارد که باعث این اتفاقات شده است. ̎دُلاتوم̎ برای اطمینان از انجام مأموریت ̎برادران گریم̎، دستیار خود، ̎کاوالدی̎ (استورمار) را هم‌راه آن دو می‌فرستد. برادران قدم به جنگلی می‌گذارند که طلسم شده است و دیری نگذشته که با ̎ملکهٔ آینه̎ (بلوچی) مواجه می‌شوند. ملکه که پانصد سالی از عمرش می‌گذرد، با سحر و جادوئی که کرده، موجب آن حوادث ناگوار در دهکده شده است. برادرها تصمیم می‌گیرند به قلعهٔ ملکه نفوذ کنند و طلسم او را بشکنند.
● بازگشت نه‌چندان موفق گیلیام به فضاها و موقعیت‌های آشنا و دوست‌داشتنی‌اش، این‌بار در قالبی بااعتبارتر و با صرف هزینه و جلوه‌های ویژهٔ پیش‌رفته‌تر، کماکان او را فیلم‌سازی متوسط نشان می‌دهد که اگرچه می‌تواند موقعیت‌ها و لحظه‌های جذابی خلق کند، اما انگار از ساخت و پرداخت فیلمی تمام و کمال و یک‌دست و بدون شلختگی و پراکندگی عاجز است. گیلیام ـ به تعبیری موفق‌ترین و ماندگارترین عضو گروه مشهور مانتی پایتن ـ توانست فارغ از نام و اعتبار و از همه مهم‌تر خط‌مشی عجیب و غریب و ناسازگار گروهش به شکل مستقل به فیلم‌سازی ادامه بدهد. در کمال تعجب اغلب هم سرمایه و امکانات کافی و مناسبی در اختیارش بود (که تا امروز به نظر بسیاری فقط تا حدی در برزیل، ۱۹۸۵، توانسته درست از آنها استفاده کند). برادران گریم ـ پس از پروژهٔ ناکام دون کیشوت ـ برای گیلیام فرصت و امکانی برای مطرح شدن دوباره و اعادهٔ حیثیت بود. فیلم بدون این‌که ساختمانی اپیزودیک داشته باشد، داستان به داستان و با موقعیت‌های ناهمگون جلو می‌رود و این مهم‌ترین نقطهٔ ضعف آن است که تکلیف تماشاگر را با فیلمی که به تماشایش نشسته روشن نمی‌کند. تلفیق اکشن، ماجراجوئی، کمدی، وحشت، افسانه و فانتزی قالبی می‌خواهد که گیلیام در فیلمش از ترکیب آنها ناتوان است. به همین دلیل با وجود موقعیت‌های فانتزی، اکشن و ترسناک، عملاً هیچ‌کدام را درست و کامل و به سامان به اجرا درنمی‌آورد و از آن می‌گذرد؛ همان‌طور که از خلق دقیق و تمام و کمال داستان‌ها و افسانه‌های مشهور برادران گریم مانند ̎شنل قرمزی̎، ̎جک و لوبیای سحرآمیز̎، ̎سیندرلا̎، ̎سفیدبرفی̎، ̎هانزل و گرتل̎، ̎زیبای خفته̎ و ... که همگی در فیلم با اشاره‌هائی گذرا حضور دارند و هیچ‌کدام کامل نیستند و هر کدام به دلیلی دست‌کاری شده‌اند. فیلم بازیگرگزینی پُرسروصدائی داشت؛ نیکول کیدمن، آنتونی هاپکینز، سامانتا مورتن، جانی دپ و رابین ویلیامز قرار بود نقش‌هائی از فیلم را بازی کنند که به دلایلی میسر نشد. سرانجام نقش برادران افسانه‌ای گریم به لجر و دیمن رسید؛ برادرانی که طبق روایت‌های تاریخی به فاصلهٔ یک سال در سال‌های ۱۷۸۵ (یاکوب) و ۱۷۸۶ (ویلهلم) مرده‌اند.
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #92  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

باران سخت - HARD RAIN





سال تولید : ۱۹۹۸
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : ایان برایس، مارک گوردون، گاری لوینسون و آرت لوینسن
کارگردان : میکائل سالومون
فیلمنامه‌نویس : گراهام یوست
فیلمبردار : پیتر منزیس جونیر
آهنگساز(موسیقی متن) : کریستوفر یانگ
هنرپیشگان : مورگان فریمن، کریستیان اسلیتر، رندی کوائید، مینی درایور، ادوارد آسنر، مایکل گورجیان و دان فلورک
نوع فیلم : رنگی، ۹۷ دقیقه


به دلیل بارش فراوان باران و سرازیر شدن سیلاب‌ها، شهری کوچک در ایالت ایندیانا به زیر آب فرو خواهد رفت. تلاش برای تخلیه ساکنان آغاز می‌شود و ̎تام̎ (اسلیتر)، به اتفاق عمویش، ̎چارلی̎ (آسنر) مأمور جمع‌آوری پول‌های بانک‌ها در سطح شهر می‌شوند تا آنها را به جای امنی منتقل کنند. اما عده‌ای سارق که سردستهٔ آنان ̎جیم̎ (فریمن) نام دارد، نقشهٔ سرقت پول‌ها را کشند. ̎تام̎ پول‌ها را پنهان می‌کند و ماجرای سرقت را به کلانتر محلی (کوائید) گزارش می‌دهد. اما کلانتر به جای کمک، ̎تام̎ را به بند می‌کشد و در پی یافتن پول‌ها می‌رود. هم‌زمان، سیل به راه می‌افتد و ̎تام̎ باید هم جان خود را و هم پول مردم را نجات دهد...
● یک اکشن معمولی که با تکیه بر دم‌دستی‌ترین کلیشه‌ها سعی می‌کند مخاطبش را روی صندلی سالن‌های سینما نگه دارد که البته موفق هم نیست. فیلم بیش از هر چیز بر گروه بازیگرانش تکیه دارد که جز فریمن، دیگران چنگی به دل نمی‌زنند و جلوه‌های ویژهٔ کار هم که بخش عمده‌اش به شکل‌دهی عنوان فیلم یعنی باران سخت اختصاص یافته، کاملاً معمولی است. یک اکشن بد که در گذر زمان هیچ حرفی برای گفتن ندارد.
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
  #93  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

تهیه‌کنندگان - THE PRODUCERS






سال تولید : ۲۰۰۵
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : مل بروکس و جاناتان سنگر
کارگردان : سوزان استرومن
فیلمنامه‌نویس : بروکس و توماس میهان برمبنای نمایش بروکس و میهان (۲۰۰۱) و فیلم‌نامه‌ای نوشتهٔ بروکس و میهان (۱۹۶۸)
فیلمبردار : جان بیلی و چارلز مینسکی
آهنگساز(موسیقی متن) : گلن کلی
هنرپیشگان : نیتان لین، ماتیو برادریک، اوما تورمن، ویل فرل، گَری بیچ، راجر بارت، آیلین اسل، مایکل مکین، دیوید هادلستن و جان لوویتس
نوع فیلم : رنگی، ۱۳۴ دقیقه


نیویورک، سال ۱۹۵۹. ̎لیو بلومِ̎ حسابرس (برادریک)، موقع بررسی دفترهای دخل و خرج ̎ماکس بیالی استاک̎ (لین)، تهیه‌کنندهٔ مفلس نمایش‌های برودوی، نتیجه می‌گیرد که در واقع یک نمایش ناموفق بیش از یک نمایش موفق می‌توان پول درآورد: یک تهیه‌کننده می‌تواند آن‌قدر از نمایش تعریف کند که وقتی برعکس، فروش نمی‌کند و مورد استقبال قرار نمی‌گیرد، حامیان مالی‌اش بعداً هرگز نپرسند که سرمایه‌هایشان کجا رفته است. ̎ماکس̎، ̎لیو̎ را مجاب می‌کند که در حقه‌ای که سرهم می‌کند به او ملحق شود و نمایشی برای ̎هیتلر̎ روی صحنه ببرند ـ موزیکالی که فروش نکردنش تضمین شده است. حق و حقوق اقتباس نمایش را از ̎فرانتس لیپکینت̎ (فرل)، یک نئونازی می‌خرند و خودش را هم برای ایفای نقش ̎هیتلر̎ انتخاب می‌کنند؛ و سپس ̎راجر دبریس̎ (بیچ)، کارگردانی بی‌استعداد را استخدام می‌کنند که وقتی ̎فرانتس̎ پایش می‌شکند، خود او نقش اصلی را به‌عهده می‌گیرد. ̎ماکس̎ از سرمایه‌‌گذارهای پیر، دو میلیون دلاری جمع می‌کند ولی وقتی کار نمایش برخلاف انتظار می‌گیرد و فروش می‌کند، بازداشت می‌شود. ̎لیو̎ با پول ̎ماکس̎ و دستیارشان، ̎اولا̎ (تورمن)، از کشور فرار می‌کند ولی موقع محاکمهٔ ̎ماکس̎، دوباره سروکله‌اش پیدا می‌شود. هر دو مرد را زندانی می‌کنند. آنان به فعالیت‌های تئاتری‌شان در زندان ادامه می‌دهند و وقتی هم آزاد می‌شوند با نمایش‌های موفقی مثل ̎کتس̎ و ̎مرگ یک دستفروش̎ ـ روی یخ ـ هم‌چنان پیش می‌تازند.
● یک اقتباس سینمائی معمولی از نمایش‌نامه‌ای که غافل‌گیری بزرگ هزاره در برودوی بود. در سال ۲۰۰۱ استرومن نمایش‌نامه‌ای را با بازی لین، برادریک، بارت و بیچ روی صحنه برد که خودش یک اقتباس از روی فیلم‌نامهٔ تهیه‌کنندگان مل بروکس در دههٔ شصت بود. فیلم با چنین پیشینه‌ای در کمپانی خود بروکس و با اضافه شدن نیکول کیدمن به ترکیب بازیگران نمایش برودوی به مرحله تولید رسید و در آخرین لحظات با کناره‌گیری کیدمن، اوما تورمن بازیگر سینمای پروژه شد. با این حال اجرای سینمائی نمایش‌نامه نتوانست موفقیت نمایش را در هالیوود هم تکرار کند. فیلم بیش از هر چیز از اجرای بی‌جان صحنه‌ها و اصرار استرومن به حفظ روح نمایشی کار لطمه خورده و بازی‌ها هم عمدتاً اغراق شده و نزدیک به همان نسخهٔ برودوی است که حدی که حتی تورمن را هم در این شکل اجرا با خود هم‌راه می‌کند.
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
  #94  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

ارزش افتخار - What Price Glory?





سال تولید : ۱۹۵۲
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : فاکس بیستم
کارگردان : جان فورد
فیلمنامه‌نویس : فیبی افران و هنری افران، برمبنای نمایش‌نامه‌ای نوشته ماکسول آندرسن و لارنس استالینگز.
فیلمبردار : جوزف مک‌دانلد.
آهنگساز(موسیقی متن) : آلفرد نیومن.
هنرپیشگان : جیمز کاگنی، کورین کالوت، دان دیلی، ویلیام دمارست، کریگ هیل، رابرت واگنر و کیسی آدامز.
نوع فیلم : سیاه و سفید، ۱۱۱ دقیقه.


جنگ جهانی اول. "سروان فلاگ" (کاگنی) از نیرو دریائی آمریکا مأمور خدمت در فرانسه است. او و "گروهبان کرت" (دیلی) مؤظف می‌شوند تا گروهی از افراد مسن و جوان را از روستائی کوچک به جبهه بیاورند. آن دو علاوه بر نبرد با آلمانی‌ها،برای جلب توج "شارمین"(کالوت)، دختر یک مهمان خانه‌دار فرانسوی، با هم رقابت می‌کنند...
٭ این بازسازی فیلم صامتی که رائول والش در ۱۹۲۶ روی پرده برد، در مجموعه آثار فورد، کمی نامتعارف می‌نماید؛ هرچند این‌جا تعدادی از مضامین مورد علاقه او به کار گرفته شده است. کارگردانی استانه فورد و چند بازی خوب باعث می‌شوند تا این کمدی غریب سرپا بماند. فورد از رنگ‌هائی که تصنعی می‌نمایند، به هر شکل جالبی استفاده می‌کند تا حالت یا تأثیری رویا گونه به روند وقایع بدهد. فیلم وجهی سوررآل دارد که جنون جنگ را بازتاب می‌دهد. کاگنی بیش از حد سنگین به‌نظر می‌رسد اما بازی‌اش توأم با حس‌وحال است. دیلی نیز مستعد و توانمند به‌نظر می‌رسد و کار او را کامل می‌کند.
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
  #95  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

مأموران ویژهٔ FBI - G.MEN





سال تولید : ۱۹۳۵
کشور تولیدکننده : امریکا
محصول : برادران وارنر
کارگردان : ویلیام کیتلی
فیلمنامه‌نویس : سیتن میلر، بر مبنای رمان دشمن مردم شمارهٔ یک نوشتهٔ گریگوری راجرز
فیلمبردار : سال پالیتو
هنرپیشگان : جیمز کاگنی، آن دوراک، مارگارت لینزی، رابرت آرمسترانگ، رجیس تومی، ویلیام هاریگان، بارتن مک‌لین، ادوارد پالی، راسل هاپتن، لوید نولان
نوع فیلم : سیاه و سفید، ۸۵ دقیقه


ـ ̎جیمز بریک دیویس̎ (کاگنی)، وکیلی جوان، با کمک‌های خلافکار سرشناسی به نام ̎مکی̎ (هاریگان) امکان ادامهٔ تحصیل را پیدا کرده است. یکی از دوستان ̎بریک̎، ̎ادی̎ (تومی) به FBI می‌پیوندد و به زودی طی درگیری با تبهکاران به قتل می‌رسد. حالا، ̎جیمز̎ نیز به خدمت قانون در می‌آید تا انتقام دوستش را بگیرد. ابتدا هیچ‌کس، حتی رئیس ̎جیمز̎، نظر خوشی نسبت به او ندارد، تا اینکه سرانجام صداقت و شجاعت خود را به اثبات می‌رساند.
ـ نقطهٔ عطفی در کارنامهٔ کاگنی، تا از قالب خلافکاران بیرون بیاید و نقش ̎ آدم خوبه̎ را بازی کند (البته، اینجا، ̎ آدم خوبهٔ ̎ کاگنی همان‌قدر خشن و بی‌رحم است که شخصیت‌های گنگستر او در فیلم‌های قبلی!) رئیس افسانه‌ای، مستبد و البته فاسد FBI (ج. ادگار هوور) مأمورانی را، تمام وقت، سر صحنهٔ فیلمبرداری فرستاده بود تا در ظاهر کمک مقامات برادران وارنر باشند و در باطن مواظب باشند فیلم همان‌جوری از کار دربیاید که خود هوور دوست دارد.
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
  #96  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

جمعیت - THE CROWD





سال تولید : ۱۹۲۸
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : مترو ـ گلدوین ـ مایر
کارگردان : کینگ ویدور
فیلمنامه‌نویس : ویدور، جان و.ا.ویور و هاری بن
فیلمبردار : هنری شارپ
هنرپیشگان : النور بوردمن و جیمز مورای
نوع فیلم : سیاه و سفید، ۸۹۵۷ فوت. صامت


ـ "جان" (مورای)، کارمند ساده یک شرکت عظیم در نیویورک، زنی (بوردمن) را می‌بیند، با او ازدواج می‌کند و صاحب دو فرزند می‌شود. دخترش در تصادف اتومبیل می‌میرد و او که بر اثر غصه کنترل خود را از دست داده از شرکت اخراج می‌شود. اما کار دیگری نمی‌یابد و همسرش می‌خواهد او را ترک کند. "جان" در یک مسابقه شعارهای تبلیغاتی شرکت می‌کند و جایزه آن را می‌برد. حالا، خانواده بار دیگر با شادمانی گرد می‌آیند.
ـ توصیف صادقانه‌ای از جامعه صنعتی و در نوع خود نخستین اثر سینمائی درباره از خودبیگانگی و تنهانی انسان قرن بیستم. صحنه‌ای که در آن پدر داغدار و نومید، از جمعیت گرد آمده التماس می‌کند که آرام باشند و سر و صدا راه نیندازند، به یادماندنی و تأثیرگذار است. استحکام درونی فیلم نه تنها به‌دلیل برخورداری از داستانی قوی است، بلکه از توانائی کامل در ارائه و انتقال آن ناشی می‌شود.
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
  #97  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

ایستگاه مرکزی - central station





سال تولید : ۱۹۹۸
کشور تولیدکننده : فرانسه و برزیل
محصول : آرتور کان و مارتین دِو کلرمون تونر
کارگردان : والتر سالس
فیلمنامه‌نویس : مارکوس برنستاین، ژوئاون امانوئل کارنی‌یرو، بر مبنای داستانی نوشتهٔ سالس
فیلمبردار : والتر واروالهو
آهنگساز(موسیقی متن) : ژاک مورلمبوم و آنتونیو پینتو
هنرپیشگان : فرناندا مونته‌نگرو، ماریلیا پیرا، وینیسیوس دِ اولیویرا، سویا لیرا، اوتون باستوس، اوکتاویو اوگوستو و استلا فریتاس
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۳ دقیقه


̎دورا̎ (مونته‌نگرو) که در گذشته معلم بوده و روزهای سختی را گذرانده، اکنون در ایستگاه مرکزی ریودوژانیرو برای مردم نامه می‌نویسد. ̎آنا̎ (لیرا) و پسرش، ̎ژزوئه̎ (دِ اولیویرا)، از مشتریان او هستند. ̎ژزوئه̎ هرگز پدرش را ندیده و امیدوار است از طریق نامه‌نگاری ردی از او بیابد. ̎دورا̎ در بازگشت به خانه، همراه همسایه‌اش، ̎ایرنه̎ (پیرا) نامه‌هائی را که نوشته، مرور می‌کند و در موردشان تصمیم می‌گیرد. برخی را پست می‌کند و بقیه را به سادگی دور می‌ریزد. بیشتر نامه‌ها، از جمله نامهٔ ̎ژزوئه̎، در کشوئی جای می‌گیرند. ̎آنا̎ و ̎ژزوئه̎ دوباره پیش ̎دورا̎ می‌آیند تا نامهٔ دیگری بفرستند. در راه بازگشت، ̎آنا̎ در اثر تصادف با اتوبوس کشته می‌شود. ̎دورا̎ ابتدا به وضعیت مصیبت‌بار پسرک توجهی نمی‌کند، ولی بالاخره تصمیم می‌گیرد کمکش کند تا پدرش را بیابد...
● سالس، کارگردان برزیلی‌الاصل در نخستین ساختهٔ ̎مهم̎ خود، سعی فراوانی می‌کند تا الگوهای سینمای مطرح جشنواره‌های جهانی ـ و از جمله الگوهای سینمای نوین ایران ـ را سرمشق قرار دهد. در کنار این، فیلم به لحاظ ساختاری و اجرائی به شدت تحت تأثیر سینمای کلاسیک قرار دارد. تلفیق این‌ دوگونه، حاصلی به نام ایستگاه مرکزی دارد که کاملاً غافلگیر کننده است. سالس در این فیلم نشان می‌دهد فراتر از یک فیلم‌ساز غیر انگلیسی زبان صرف، بر قواعد کار اشراف کامل دارد و برای همین از تمام فیلم‌هائی که به آنها ارجاع می‌دهد، بهترین بخش‌ها را برگزیده است. فیلم حتی از الگو و کلیشهٔ بچه‌ای تنها در یک جاده و در حال دویدن که معرف سینمای ایران در همین مقطع زمانی است، بهره می‌برد. اما این صحنه را هم در کلیت کار به گونه‌ای جای می‌دهد که تماشاگر آشنا، تنها در پایان فیلم به تشابهات پی می‌برد. ایستگاه مرکزی یک بازی فوق‌العاده از مونته‌نگرو دارد که برایش کاندیدای دریافت بهترین بازیگر نقش اول هم می‌شود و جز حضور در فهرست اسکار، پروندهٔ موفقی در زمینه حضورهای جهانی برای خودش دست و پا می‌کند که سبب می‌شود نام سالس در میان فیلم‌سازان مهم جشنواره‌های پایان دههٔ ۱۹۹۰ جای گیرد.
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
  #98  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

بعدازظهری پائیزی - An Autumn Afernoon





سال تولید : ۱۹۶۲
کشور تولیدکننده : ژاپن
محصول : شوچیکو
کارگردان : یاسوجیرو اوزو.
فیلمنامه‌نویس : کوگو نودا و اوزو.
فیلمبردار : یوهارو آتسوتا.
آهنگساز(موسیقی متن) : تاکانوبو سایتو.
هنرپیشگان : شیما ایواشیتا، چیشو ریو، کیجی سادا، ماریکو اوکادا، شینیچیرو میکامی، کونیکو میاکه، ایجیرو تونو، تروئو یوشیدا، نوریکو ماکی و نوبوئو ناکامورا.
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۵ دقیقه.


"هیرایاما" (ریو)، کارمند پابه‌سن گذاشته را رفیقش "کاوائی" (میاکه) ترغیب می‌کند تا به فکر شوهردادن دخترش "میچیکو" (ایواشیتا) باشد. این فکر زمانی در او قوت می‌گیرد که وضع رقت‌‌بار معلم قدیمی‌شان، "ساکوما" (تونو)، را می‌بیند. "ساکوما" دخترش را در خانه نگه داشته و حالا که دختر از سن ازدواجش گذشته است، با تلخ‌کامی مشغول مراقبت از پدر پیرش است. "هیرایاما" ابتدا می‌خواهد کاری کند تا "میچیکو" با مردی که دوست دارد ـ کارمند جوانی به‌نام "میورا" (یوشیدا) ـ ازدواج کند. پسر "هیرایاما"، "کویچی" (سادا)، که دوست "میورا"ست قضیه خواهرش را با او در میان می‌گذارد. "میورا" ضمن اظهار تأسف، اعلام می‌کند که قرار است با دختر دیگری ازدواج کند. "هیرایاما" به سراغ خواستگار ظاهراً مناسب و مرفهی می‌رود که "کاوائی" پیدا کرده است. عروسی برگزار می‌شود. پس از مراسم، "هیرایاما" در تنهائی در کافه‌ای سر در گریبان اندوه می‌برد. در خانه، تنها پسر کوچک و غرغرویش، "کازوئو" (میکامی) مانده که پدر را به ترک نوش‌خواری فرا می‌خواند. "هیرایاما" باید با زندگی بدون دخترش خو کند...
٭ بعداظهری پائیزی واپسین فیلم اوزو است و برخلاف فیلم‌های متأخر پیش از آن عجیب موجز و توأم با طفره‌روی ـ مثلاً از نمایش مقدمات ازدواج "میچیکو" ـ است این‌جا برای آخرین بار اوزو به دگرگونی‌های اجتناب‌ناپذیر زندگی می‌پردازد و برای آخرین بار تنهائی مقدر را برای شخصیت اصلی‌اش ـ "هیرایاما" ـ رقم می‌زند. لحن استاد از فاصله گیری و نوعی خونسردی تازه نشان دارد (فیلم اجازه درگیری عاطفی زیاد با شخصت ریو را نمی‌دهد). بار دیگر قهرمان او برای مصمم شدن به ازدواج دخترش، داستان دیگری را می‌بیند: پیرمردی که راه غلطی را برای زندگی دخترش انتخاب کرده است. بعدازظهری پائیزی از سوئی علاقه خاصی به جوانان نشان می‌دهد و از سودی دیگر صحنه‌های بسیاری دارد که حال و هوای غم غربت بر آن‌ها مستولی است. بعدازظهری پائیزی به‌هیچ عنوان به یک "آخرین اثر" نمی‌ماند، و هم‌چنان حکایت از پویائی کار اوزو با استراتژی‌های پرورانده شده در طول سال‌ها دارد. آخرین جمله ریو در فیلم این است: "آخرش تنها شدم".
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
  #99  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

سینت رالف - SAINT RALPH





سال تولید : ۲۰۰۴
کشور تولیدکننده : کانادا
محصول : مایکل سادر، سیتن مک‌لین، آندره آمان و تزا لارنس
کارگردان : مایکل مگووان
فیلمنامه‌نویس : مایکل مگووان
فیلمبردار : رنه اوهاشی
آهنگساز(موسیقی متن) : اندرو لاکینگتن
هنرپیشگان : آدام بوچر، کامبل اسکات، گوردون پینست، جنیفر تیلی، شونا مک‌دانلد و تامارا هوپ
نوع فیلم : رنگی، ۹۸ دقیقه


سال ۱۹۵۴، شهرک همیلتن، کانادا. ̎رالف̎ (بوچر)، پسرک چهارده‌ سالهٔ یتیمی است که مادرش نیز به شدت بیمار است ولی خودش خوب می‌داند که آینده‌ای درخشان پیش رو دارد؛ البته آن‌چه نمی‌داند این است که این ̎آیندهٔ درخشان̎ چه‌طور و چه وقتی خود را نشان می‌دهد. حادثهٔ کوچک ولی خجالت‌آوری در استخر محلی باعث می‌شود که ̎رالف̎، جهت جبران مافات و توبه، به گروهی ملحق شود که برای مسابقهٔ دو استقامت تمرین می‌کنند. ̎رالف̎ که مستأصلانه منتظر معجزه‌ای است که مادرش را از حالت اغما بیرون بیاورد، خودش را کاملاً وقف تمرینات دو می‌کند و مصمم است به هر ترتیب که شده در مسابقات ماراتن بوستن برنده شود.
● اگرچه سینت رالف مدتی طولانی در مسیری آشنا می‌دود، ولی برخلاف تصور، در حالی‌که بدبیاری‌های یک دوندهٔ دو استقامت نوجوان را در همیلتنِ اونتاریو دنبال می‌کند، جذاب باقی می‌ماند. مگووان با دقت و ظرافت، این کمدی/ درام تلخ و شیرین را کارگردانی کرده و به اندازهٔ درست و متعادل، طنز و صحنه‌های عاطفی لازم را کنار هم قرار داده است. بوچر، بازیگر تازه‌کار در نقش ̎رالف̎، قهرمان چهارصد ضربه (فرانسوا تروفو، ۱۹۵۹) را با آن شیطنت و روحیهٔ مقاومش به یاد می‌آورد. اسکات نیز در نقش کشیش جوانِ نیچه‌خوان، هنرنمائی پُرظرافتی ارائه داده که به‌عنوان نقطهٔ مقابل هم‌بازی جوانش تأثیر خوبی می‌گذارد و طراحی صحنهٔ ماتیو دیویس و جامه‌های آن دیکسن، حس و حال دههٔ ۱۹۵۰ را خیلی خوب درآورده است.
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
  #100  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

روح سینت لوئیس - The Spirit Of St. Louis





سال تولید : ۱۹۵۷
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : برادران وارنر
کارگردان : بیلی وایلدر
فیلمنامه‌نویس : چارلز لدرر، وندل میز و وایلدر، برمبنای کتابی نوشته چارلز لیندبرگ
فیلمبردار : رابرت برکز و پورل مارلی
آهنگساز(موسیقی متن) : فرانتس واکسمن
هنرپیشگان : جیمز استوارت، مورای هامیلتن، پاتریشا اسمیت، بارتلت رابینسن، شیلا باند و مارک کانلی.
نوع فیلم : رنگی، ۱۳۸ دقیقه.


"چارلز لیندبرگ" (استوارت) یک خلبان پست هوائی است که با بلند پروازی آرام‌آرام به فکر پروازی تک‌نفره به آن سوی اقیانوس اطلس می‌افتد؛ کاری که هیچ کس به تنهائی انجام نداده است. "لیندبرگ" تلاش می‌کند برای تحقیق این رویا نظر سرمایه‌گذاری را جلب کند، و پس از جست‌وجوی فراوان به گروه مشتاقی در سینت لوئیس میزوری می‌رسد. برای این سفر، هواپیمائی اختصاصی می‌سازد و به احترام حامیانش آن‌را "روح سینت لوئیس" می‌نامد. در سال ۱۹۲۷، روزی که قرار است سفرش را از نیویورک آغاز کند، "لیندبرگ" مجبور می‌شود برای متوقف شدن باران چند ساعتی را صبر کند؛ و با رجعت به گذشته، دوران زندگی کاری‌اش را مرور می‌کند...
٭ فیلمی با پرداخت روائی و کارگردانی خوب، و بازی جذاب استوارت که انگ نقش به نظر می‌آید (نقش مردی تنها در شرایطی غیرعادی)؛ با این همه، برنده فیلم واکسمن است که موسیقی متن شنیدنی و به یادماندنی خلق می‌کند.
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 10:27 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها