|
 |
 |
 |
 |
 |
 |
 |
|
|||||||
| شعر و ادبیات در این قسمت شعر داستان و سایر موارد ادبی دیگر به بحث و گفت و گو گذاشته میشود |
 |
|
|
ابزارهای موضوع | نحوه نمایش |
|
#91
11-04-2009
|
||||
|
||||
خويشانم مرده اند
خويشاوندان مُردند و من در قيد حيات روز و شب آنان را ناله و زاري مي كنم دوستان مردند و اگر توانستي بود خود را از ديار رنج رها مي ساختم دوستان مردند روزگار بدي است براي آن كس كه معناي ماندن را نمي داند
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم شعر را... ماه را.... و تو را ... امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم هنوز اولین سطر را نخوانده تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را... ولی نه...!! باید ترک کنم هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم... ====================================== مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
|
| جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید | |
|
|
|
|
#92
11-04-2009
|
|||
|
|||
|
سلام اق اميني عزيز مرسي واسه تاپيك قشنگت همينطور ادامه بده كه دست رو ادم بزرگي گذاشتي باشد كه بچه ها اونو بيشتر بشناسند
منم كتابهاي زيادي ازش خوندم شايد بهتريناش پيامبر و ديوانه و پيام آور ماسه و كف و .... باشه البته همه اثارش خوب و زيباست بارها بارها بايد خوند و هر بار كه ميخوني چيزهاي جديدتري ياد ميگيري فقط فكر كنم بايد يه خورده فنتات و بزرگتر كني و طول صفحاتتم كمتر بشه چشم خسته نميشه اين طوري موقع خوندن سطرارو با هم اشتباه نميكني مرسي و موفق باشي
__________________
ميدانستم ، ميدانستم روزي خورشيد نيز خاموش خواهد شد خدايا آيا او نيز فراموش خواهد شد .... رويايم را ببين خداوند در آن گوشه زيز سايه سار درخت لطف خويش با لبخند نفسهايت را سپاس ميگويد پس بر تو چه گذشته كه اينچنين آرزوي مرگ ميكني ......  ببين فرصت نيست فرصت براي بودن نيست پس سعي كن تا درخت را احساس كني سبزه رابشنوي و بوسه دادن را از گل سرخ بياموزي تا روزي شايد درخت را تا مرز انار تعقيب كني (تاري)
|
|
#93
11-04-2009
|
||||
|
||||
هنگامی که شادی من متولد شد
هنگامی که شادی من متولد شد او را بغل گرفتم و روی بام خانه ام بردم و فریاد زدم که:
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم شعر را... ماه را.... و تو را ... امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم هنوز اولین سطر را نخوانده تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را... ولی نه...!! باید ترک کنم هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم... ====================================== مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
|
|
#94
11-04-2009
|
||||
|
||||
مرگ خانواده ام از کتاب گورکن:
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم شعر را... ماه را.... و تو را ... امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم هنوز اولین سطر را نخوانده تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را... ولی نه...!! باید ترک کنم هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم... ====================================== مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
ویرایش توسط Omid7 : 11-04-2009 در ساعت 04:05 PM
|
|
#95
11-04-2009
|
||||
|
||||
|
خاموش شدیم از کتاب من سرود است:
خاموش شدیم و چیزی نگفتیم مردم سکوت ما را عیب دانستند سخن گفتیم لیک گفتند: بسیار سخن میگویید باز خاموش شدیم و چیزی نگفتیم گفتند: با سکوت می فریبند سخن گفتیم و پنداشتند ما نیرنگ داریم...
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم شعر را... ماه را.... و تو را ... امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم هنوز اولین سطر را نخوانده تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را... ولی نه...!! باید ترک کنم هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم... ====================================== مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
ویرایش توسط Omid7 : 11-04-2009 در ساعت 03:43 PM
|
|
#96
11-04-2009
|
||||
|
||||
|
دوست من از کتاب ماسه و کف:
دوست من ! من و تو در زندگی غریب هستیم و با یکدیگر غریب خواهیم ماند. هر یک نیز با خود غریبیم تا آن روز که تو سخن بگویی و من گوش فرا دهم اما من می پندارم صدای تو ، صدای من است و روبرویت می ایستم گویی در برابر آینه ای ایستاده ام!
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم شعر را... ماه را.... و تو را ... امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم هنوز اولین سطر را نخوانده تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را... ولی نه...!! باید ترک کنم هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم... ====================================== مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
ویرایش توسط Omid7 : 11-04-2009 در ساعت 03:42 PM
|
|
#97
11-04-2009
|
||||
|
||||
در میان روز و شب از کتاب گورکن:
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم شعر را... ماه را.... و تو را ... امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم هنوز اولین سطر را نخوانده تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را... ولی نه...!! باید ترک کنم هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم... ====================================== مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
ویرایش توسط Omid7 : 11-04-2009 در ساعت 03:45 PM
|
|
#98
11-04-2009
|
||||
|
||||
|
عکس و نشان من از کتاب سکوت من سرود است
این تصویر جوانی است که زندگی را دوست دارد لیک بدان علاقه ای ندارد و در هر دو حال ملول است چون خاموش باشد و چیزی نگوید نماز عشق را بر او می خوانم تا مضطرب گردد
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم شعر را... ماه را.... و تو را ... امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم هنوز اولین سطر را نخوانده تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را... ولی نه...!! باید ترک کنم هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم... ====================================== مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
ویرایش توسط Omid7 : 11-04-2009 در ساعت 03:44 PM
|
|
#99
11-04-2009
|
|||
|
|||
|
اگه ميشه هر مطلبي كه مينويسي نام كتاب مربوط به اونم بنويس شايد كتابي باشه كه من نخونده باشم حداقل بگيرم و بخونم
__________________
ميدانستم ، ميدانستم روزي خورشيد نيز خاموش خواهد شد خدايا آيا او نيز فراموش خواهد شد .... رويايم را ببين خداوند در آن گوشه زيز سايه سار درخت لطف خويش با لبخند نفسهايت را سپاس ميگويد پس بر تو چه گذشته كه اينچنين آرزوي مرگ ميكني ...... ببين فرصت نيست فرصت براي بودن نيست پس سعي كن تا درخت را احساس كني سبزه رابشنوي و بوسه دادن را از گل سرخ بياموزي تا روزي شايد درخت را تا مرز انار تعقيب كني (تاري)
|
|
#100
11-04-2009
|
||||
|
||||
از کتاب ماسه و کف:
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم شعر را... ماه را.... و تو را ... امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم هنوز اولین سطر را نخوانده تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را... ولی نه...!! باید ترک کنم هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم... ====================================== مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
ویرایش توسط Omid7 : 11-04-2009 در ساعت 04:04 PM
|
|
| کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان) | |
حالت خطی
|
|
اکنون ساعت 10:16 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.