مطالب آزاد در این تالار مطالبی که موضوعات آزاد و متفرقه دارند وجود دارد بدیهیست که کنترل بر روی محتوای این تالار بیشتر خواهد بود |
03-23-2013
|
|
ناظر و مدیر تالارهای آزاد
|
|
تاریخ عضویت: Dec 2010
محل سکونت: هرسین
نوشته ها: 5,439
سپاسها: : 7,641
11,675 سپاس در 3,736 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
قرار شب ها
خواستم ببینمت
اما
گفتی: قرارمان شب ها
شبی خواب تو را دیدم
زیباست؛ خواب تو هم حتی...
چه پیشنهاد قشنگی
باشد
قرارمان شب ها
__________________
. . . . .
|
4 کاربر زیر از ترنم سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
03-26-2013
|
|
ناظر و مدیر تالارهای آزاد
|
|
تاریخ عضویت: Dec 2010
محل سکونت: هرسین
نوشته ها: 5,439
سپاسها: : 7,641
11,675 سپاس در 3,736 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند
مثل آسمانی که امشب می بارد....
و اینک بارانــــــــــــــــــــ
بــر لبه ی پنجره ی احسـاسـم مـی نشــــــیند
و چشمانم را نوازش می دهد
تا شاید از لحظه های دلـــــــــــــتنگی گذر کنم
__________________
. . . . .
|
4 کاربر زیر از ترنم سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
04-01-2013
|
|
ناظر و مدیر تالارهای آزاد
|
|
تاریخ عضویت: Dec 2010
محل سکونت: هرسین
نوشته ها: 5,439
سپاسها: : 7,641
11,675 سپاس در 3,736 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
مرور چشمهای تو...
تکلیف شبهای من است .... !
__________________
. . . . .
|
4 کاربر زیر از ترنم سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
04-15-2013
|
|
ناظر و مدیر تالارهای آزاد
|
|
تاریخ عضویت: Dec 2010
محل سکونت: هرسین
نوشته ها: 5,439
سپاسها: : 7,641
11,675 سپاس در 3,736 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
هیچوقت نقاش خوبی نخواهم شد !
امشب دلی کشیدم
شبیه نیمه سیبی
که بخاطر لرزش دستانم
در زیر آواری از رنگها ناپدید ماند !
__________________
. . . . .
|
3 کاربر زیر از ترنم سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
04-15-2013
|
|
کاربر بسيار فعال
|
|
تاریخ عضویت: May 2012
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 1,251
سپاسها: : 8,172
4,786 سپاس در 1,493 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
یه سری حرفها هستند که امکان نداره بشه به گفتار تبدیلشون کرد
این حرفا معمولا به اشک تبدیل میشن......
__________________
معنی فلفل نبین چه ریزه است را روزی فهمیدم.....که اشک هایم به این کوچکی پر از حرف ها و غم های بزرگ شد
|
3 کاربر زیر از پریشان سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
04-27-2013
|
|
ناظر و مدیر تالارهای آزاد
|
|
تاریخ عضویت: Dec 2010
محل سکونت: هرسین
نوشته ها: 5,439
سپاسها: : 7,641
11,675 سپاس در 3,736 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
امشب
هزار بار پرده اتاقم کنار رفت
و باد
آهسته آهسته آمد
امشب باد
هزار بار دلتنگی هایم
را غافلگیر کرد
و تو حتی
به خوابهایم هم نیامدی...
__________________
. . . . .
|
9 کاربر زیر از ترنم سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
05-19-2013
|
|
مدیر بخش مکانیک - ویندوز و رفع اشکال
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
نوشته ها: 2,586
سپاسها: : 5,427
6,159 سپاس در 1,794 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
خیلی وقت بود که ننوشته بودم حالا میخوام بنویسم ، شب و سکوتش به آدم فرصت فکر کردن بیشتر میده ولی خوب شور روز رو نداره ، شب شب هست و روزم روز ، بگذریم
میخوام از چیزهای مسخره ای صحبت کنم که شاید اصلاً نیازی به خوندنش نباشه صرفاً به قول خارجی ها برای release کنم خودم رو مینویسم
این روزها روزهای سکوت و آماده سازی هست ، همیشه قبل اتفاق های مهم یک دوره سکوت و خود سازی هست ، من هنوز موفق به شروع خودسازی نشدم آخه باید تمرین کنم که بتونم با ماکزیمم توانایی برای درس خوندن آماده بشم ،
جا برای زحمت کشیدن خیلی زیاد هست 8 ماه هم فرصت ، به هر حال هنوز موفق به خودسازی نشدم واسه یه کار بزرگ ، خلاصه خیلی باید تلاش کنم و برا اولین بار موتورهام رو بعد از مدت زیادی که خاک خوردن میخوام روشن کنم . محتاج دعا
------------------------------------------------
گاهی اوقات آدمها از چیزهای خیلی کوچیک و مسخره لذت میبرند ،یکی از چیزهای مسخره ای که من ازش لذت میبرم این هست که بطری آب معدنی رو دست بگیرم و فشار بدم صدای ترخ ترخ پلاستیک رو بشنوم ، خیلی برام جذابه ! آخه میدونید یکم هم کلاس داره آدم هر جا میره آب معدنی دست بگیره خیلی کلاس داره جدیداً بطری های آب معدنی رو که میگیرم نمیریزمشون دور توشون آب تصفیه شده ، همون دستگاه تصفیه ای که هممون داریم رو میریزم ، من واسه حالا اون حس خوب این کار رو انجام دادم ولی بعد یه مدتی که تشنم میشد یکم آب میخوردم از بطری متوجه شده دیگه خیلی کمتر از قبل خسته میشم پشت کامپیوتر شما هم امتحان ، همون اول نگیرید کل آب رو نخورید ذره ذره آدم انگار میتونه سرحالی خودش رو برای مدت زیادی حفظ کنه
--------------------------------------
یه چیز دیگه ای که فکر من رو خیلی مشغول کرده سیستم پول هست ممکن هست تو همین تاپیک بحث مفصلی راجع به پول بکنم ، اصلاً حقیقت پول چی هست ؟
نه خدا وکیلی تا حالا بهش عمیق فکر کردین >؟ ارزش پول و کالاها ،چطور تعیین میشه همینجوری ، چطور یه پولی بی ارزش میشه یه پولی باارزش این وسط این ارزش ها چطور با هم مقایسه میشن ؟ همین واحد ریال رو مثالاً بزاریم پیش ین
اینا چطوری با هم مقایسه میشن ، بانکها چطوری با هم توافق میکنن ؟
الان مثلاً من صاحب بانک ایکس هستم به من اجازه داده شده اسکناس چاپ کنم ؟ من با چه پشتوانه ای اسکناس چاپ میکنم ؟ ذخیره ارزی هست پشتوانه اش ؟ فکر نکنم
نمیدونم اصلاً یه چیز عجیبی هست ما امروز تبادلات خودمون رو با توده ای از کاغذ انجام میدیم که محور ارزش گذاری این کاغذ سازمانی به نام بانک هست که یک واحد مرکزی داره همه کشورها یک بانک مرکزی دارند ، الان مثلاً بانک مرکزی آمریکا ، تصمیم میگیره به دولت آمریکا وام بده ، کلی دولت آمریکا بدهی داره ، در صورتی که حجم سود و ذخایر بانک با اون چیزی که ادعا میکنن فرق داره ، مثلاً میگن 2000 میلیارد دلار ، فلان قدر میلیارد دلار کسری بودجه دارند ، این ارزش و اعتباری که بانک اصلاً وام میده از کجا اومده
الان اگر من صاحب بانک باشم بنا به تشخیص خودم میگن فلان قدر اسکناس چاپ کن
چجوری ادعای من بانک پشتیبانی میشه اصلاً بانک برای ارزش هایی که تولید میکنه پاسخ گو هست ، رابطه پول تورم احساس میکنم این وسط یه چیزایی با عقل جور در نمیاد انگار که یک سرمایه ی الکی این وسط تولید میشه که کاذب هست و واقعی نیست
یعنی یک پول که در میان تبادل ارزش پول ها به وجود میاد حالا اینا هیچی
کسی اصلاً جواب این سوال رو میدونه چجوری میشه ارزش پول ملی رو افزایش داد ؟
بانک خیلی سیستم پیچیده ای هست ، چند بار سعی کردم هضمش کنم ولی هنوزم که هنوزه نتونستم به یک نتیجه گیری قطعی برسم
----------------------------------------
دارم روی یک مسئله ای کار میکنم که اگر جواب بده رو فروم پیادش میکنم واحد تحقیق و توسعه فروم مملی )
|
7 کاربر زیر از bigbang سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
05-22-2013
|
|
ناظر و مدیر تالارهای آزاد
|
|
تاریخ عضویت: Dec 2010
محل سکونت: هرسین
نوشته ها: 5,439
سپاسها: : 7,641
11,675 سپاس در 3,736 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
قصه بگو تا بخوابم...
امشب !
قصه آمدنت را میخواهم...
__________________
. . . . .
|
5 کاربر زیر از ترنم سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
05-28-2013
|
|
ناظر و مدیر تالارهای آزاد
|
|
تاریخ عضویت: Dec 2010
محل سکونت: هرسین
نوشته ها: 5,439
سپاسها: : 7,641
11,675 سپاس در 3,736 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
خواب دیدم که زندگی می کنم. . . . .
شیرین بود. . .!!!
__________________
. . . . .
|
3 کاربر زیر از ترنم سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
06-15-2013
|
|
ناظر و مدیر تالارهای آزاد
|
|
تاریخ عضویت: Dec 2010
محل سکونت: هرسین
نوشته ها: 5,439
سپاسها: : 7,641
11,675 سپاس در 3,736 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
زمان میگذرد..!'
میدانم که فراموش میکنم..!
کمرنگ میشود خاطراتم..!
تنها چیزی مبهم در ذهن میماند..!
اما میدانم که دیدن لحظه ای تکراری..!
خاطرات...!
دانه به دانه یاد اوری میشوند..!
صف میکشد و ویران میکنند..!
دوباره شبهایم مثل امشب میشود..!
که من باشم و خاطراتی که دست به یقه شده اند..!
میدانم گذر زمان عادت را به من می اموزد..!
اما فقط عادت میکنم..!
فراموش کردن کار من نیست..!
__________________
. . . . .
|
2 کاربر زیر از ترنم سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
|
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 03:55 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|