هرجا که روم فکر تو همسایه و همراه من است
این عشق که دارم به دلم ، مونس شبهای من است
دنیای من و دین من و آه جگر سوز تویی ؛
یاد تو و امید وصالت ، همه شب کار من است
درد دل خود را به که گویم ، که کند آرامم؟
وصل تو فقط روشنی ِ جان شکیبای من است
درهای همه عالم اگر بسته شود باکی نیست
امید به الطاف خدا و کرمش ، یار من است
روشن شود از عشق ، وجودِ همه عالمیان ؛
من نیز شوم منتظر و ذکر و دعا کار من است
1 تیر ماه 1385