مشاعره سنتی

[Hamed]

تندرستان را نباشد درد ریش
جز به همدردی نگویم درد خویش

[سكوت]

يارب که خواند آيت عجر و نياز من
بر شاه بنده پرور مسکين نواز من

[SonBol]

نقش خیال روی تو تا وقت صبحدم
بر کارگاه دیده بیخواب میزدم

[سكوت]

ماهم اين هفته برون رفت و به چشمم ساليست
حال هجران تو چه داني که چه مشکل حاليست

[Hamed]

تا مرا با نقش رویش آشنایی اوفتاد
هر چه می بینم به چشمم نقش دیوار آمدست

[SonBol]

توبه کردم که نبوسم لب ساقی و کنون
میگزم لب که چرا گوش به نادان کردم

[Hamed]

ما چو دادیم دل و دیده به طوفان بلا
گو بیا سیل غم و خانه ز بنیاد ببر

[دانه کولانه]

روزگار غريبي است نازنين

و تبسم را بر لبها جراحی می‌كنند

و ترانه را بر دهان

شوق را در پستوی خانه نهان بايد كرد

كباب قناری

بر آتش سوسن و ياس

روزگار غريبی است نازنين

...

[SonBol]

نازها زان نرگس مستانه اش باید کشید
این دل شوریده تا آن جعد و کاکل بایدش

[امیر عباس انصاری]

نوشته اصلی توسط SaRiNa

نازها زان نرگس مستانه اش باید کشید
این دل شوریده تا آن جعد و کاکل بایدش

شرم بر این زمانه ناله مستان کجاست
من به حیرانی در این کاشانه ماوا کرده ام ( شعر از خودمه کپی ممنوع )