|
 |
 |
 |
 |
 |
 |
 |
|
|||||||
| مطالب آزاد در این تالار مطالبی که موضوعات آزاد و متفرقه دارند وجود دارد بدیهیست که کنترل بر روی محتوای این تالار بیشتر خواهد بود |
 |
|
|
ابزارهای موضوع | نحوه نمایش |
|
#101
09-24-2009
|
||||
|
||||
من در جامعه اي زندگي مي كنم...
كه دويدن سهم كساني است كه نمي رسند... و رسيدن حق كساني است كه نمي دوند...
__________________
-------------------------------  ای تو همیشه در میان آمدمت که بنگرم گریه امان نمی دهد
|
| جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید | |
|
|
|
|
#102
09-24-2009
|
||||
|
||||
__________________
درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است .... زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است ---- ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی
|
|
#103
09-24-2009
|
||||
|
||||
|
زندگي را نفسي ارز ش غم خوردن نيست
و دلم بس تنگ است بي خيالي سپر هر درد است بازهم ميخندم آنقدر ميخندم که غم از دل برود
__________________
------------------------------- ای تو همیشه در میان آمدمت که بنگرم گریه امان نمی دهد
|
|
#104
09-24-2009
|
||||
|
||||
|
زندگی یه طول داره یه عرض
طولش سال های زندگیه عرضش زندگی سالهاست مهم نیست طولش چقدر باشه مهم اینه که عرضش چطور باشه
|
|
#105
09-25-2009
|
||||
|
||||
|
زندگی یعنی امتحان و امتحان و امتحان
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
|
#107
10-06-2009
|
||||
|
||||
|
زندگی را زندگی باید کرد
گرچه غمگین گر چه تنها گرچه در پهنه ای از رویاها
__________________
------------------------------- ای تو همیشه در میان آمدمت که بنگرم گریه امان نمی دهد
|
|
#108
10-07-2009
|
||||
|
||||
|
در غمستان نفسگير، اگر
نفسم ميگيرد آرزو در دل من متولد نشده، مي ميرد يا اگر دست زمان در ازاي هر نفس جان مرا ميگيرد دل گريان،لب خندان دارم به تو و عشق تو ايمان دارم...
|
|
#109
10-07-2009
|
||||
|
||||
|
خسته ام
از عاشقی ، به رنگ تمنا خسته ام از آسمان آبی دنیا خسته ام امروز را به دست غریبه ها سپرده ام از زل زدن به صورت فردا خسته ام سرگشته تر ز خود به دنیا ندیده ام از روی این جماعت شیدا خسته ام شادی دگر ز عالم ما رخت بر بسته است از سر زدن به عالم سوداخسته ام
|
|
| کاربران در حال دیدن موضوع: 3 نفر (0 عضو و 3 مهمان) | |
حالت خطی
|
|
اکنون ساعت 01:16 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.