مشاعره با حروف انتخابی

[افسون 13]

خاکی که به زیر پای هر نادانی است
کف صنمی و چهره‌ی جانانی است
هر خشت که بر کنگره ایوانی است
انگشت وزیر یا سلطانی است

ع

[ساقي]

عجبت نیاید از من سخنان سوزناکم
عجب است اگر بسوزم چو بر آتشم نشانی؟


سعدی

ز

[ماهین]

ز غفلت با تبه کاری به سر بردم جوانی را
کنون از زندگی سیرم نخواهم زندگانی را

ی

[mohammad.90]

یا رب سببی ساز که یارم به سلامت
بازآید و برهاندم از بند ملامت

ت

[ماهین]

تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم
تبسمی کن و جان بین که همی سپرم

خ

[مستور]

خدا را بر آن بنده بخشایش است
که خلق از وجودش در آسایش است

ش

[ماهین]

شکست شیشه ی دل را مگو صدایی نیست
که این صدا به قیامت بلند خواهد شد

ک

[مستور]

کی رفته ای زدل که تمنا کنم ترا
کی بوده ای نهفته که پیدا کنم ترا

[ماهین]

ان شب که همه میکده ها باز شوند
یاران خرابات هم آواز شوند

ق

[مستور]

قدم از راه طلب باز کشیدیم بس است
اول و آخر این مرحله دیدیم بس است

ف