مشاعره با حروف انتخابی

[مستور]

ز روشنایی روی تو در شب تاریک
نمی توان به سر کوی تو نهان آمد

ژ

[افسون 13]

ژنده‌ پوشانی که آنجا زندگان حضرتند
تا نداری خوارشان از روی نخوت زینهار
و آن سیاهی کز پی ناموس حق ناقوس زد
در عرب بواللیل بود اندر قیامت بونهار

ق

[مستور]

قامت سرو تو ترسم که کند فتنه به پای
ای قیامت چه بلایی تو که بر پا شده ای

ف

[افسون 13]

فصل گل و طرف جویبار و لب کشت
با یک دو سه اهل و لعبتی حور سرشت
پیش آر قدح که باده نوشان صبوح
آسوده ز مسجدند و فارغ ز کنشت

ل

[مستور]

لب شیرین گشود و با من گفت
وز شکر خنده ریخت از لب قند

ث

[افسون 13]

ثوابت باشد ای دارای خرمن
اگر رحمی کنی بر خوشه چینی

و

[hamni.ham]

وصلش ز دست رفت کسیکه وفا نکرد
زخمش به دل رسید که سینه سپر نداشت

[ماهین]

با ت ادامه میدم

تو طوبی و ما و قامت یار
فکر هرکس به قدر همت اوست

ف

[hamni.ham]

فقر و شاهی هر دو در بازار عشق افسانه است
چیست رطل آنجا که دریا را نباشد قیمتی

[ماهین]

حرف انتخابی ؟! با "ی" ادامه میدم...

یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتیم
در میان لاله و گل اشیانی داشتیم

ص