مشاعره سنتی

[mary.f]

روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

[SonBol]

میل رفتن مکن ای دوست دمی با ما باش
بر لب جوی طرب جوی و بکف ساغر گیر

[mary.f]

رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
چنان نماند و چنین نیز نخواهد ماند

[haj_amir]

دوام عيش و تنعم نه شيوه عشق است
اگر معاشر مايي بنوش نيش غمي

[بابا علی]

یکساعت عشق صد جهان بیش ارزد
صد جان به فدای عاشقی باد ای جان

*این رباعی بصورت کامل از مولانا:


من کاغذهای مصر و بغداد ای جان
کردم پر ز آه و فریاد ای جان
یکساعت عشق صد جهان بیش ارزد
صد جان به فدای عاشقی باد ای جان

[mary.f]

نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
نه هر که آینه سازد سکندری داند

[abadani]

دوش در حلقه ما قصه گيسوي تو بود
تا دل شب سخن از سلسله موي تو بود

[mary.f]

در تنگنای حیرتم از نخوت رقیب
یارب مباد آنکه گدار معتبر شود

[abadani]

دوش مرغي به صبح مي ناليد
عقل و صبرم ببرد و طاقت و هوش

[mary.f]

شاهدان گر دلبری زینسان کنند
زاهدان را رخنه در ایمان کنند