بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات

شعر و ادبیات در این قسمت شعر داستان و سایر موارد ادبی دیگر به بحث و گفت و گو گذاشته میشود

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 11-10-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

آقا سلام گرچه بلند است جایتان
می خواهم از زمین بنویسم برایتان

یک نامه حاوی همه حرفهای راست
یک نامه از کسی که کمی عاشق شماست

یک نامه از بلندی انسان که پست شد
یک نامه از کسی که دچار شکست شد

این نامه مدح نیست فقط شرح ماتم است
یک ذره از هزار نوشتم اگر کم است

بعد از شما غبار به آیینه ها نشست
شیطان دوباره آمد و جای خدا نشست

پرپر شدند در دل طوفاني از بدی
گلهای رو سپید همیشه محمدی

آمد به شهر فاجعه، اسلام راحتی
انسان منهدم شده، قرآن زینتی

بیمارهای عشق خدا« بهتر»ی شدند
جلباب هایمان کم کم روسری شدند

خورشید مرد و شام تباهي دراز شد
بر روی دشمنان در این قلعه باز شد

در کسوت قدیمی آزادی زنان
دنیای ما اگرچه گرفتار آمدست

اما هنوز تشنه نام محمد است
در انتهای نامه خیسم سلام بر

نام بزرگوار و نجیب پیامبر


ویرایش توسط ابریشم : 11-10-2010 در ساعت 07:11 PM
پاسخ با نقل قول
  #2  
قدیمی 11-18-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض


پاسخ با نقل قول
  #3  
قدیمی 11-18-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

باز هم جمعه شد و غصّه ی من تازه شده
درد این بی خبری بی حد و اندازه شده

باز هم جمعه شد و چشم به ره مانده شدم
باز از دوری تو خسته و درمانده شدم

باز هم جمعه شد و از تو خبر نشنیدم
باز از بی خبری های دلــــم نالــیدم

باز هم درد فراقـت کـمرم را خم کرد
باز دوری تو چشمان مرا پر نم کرد


باز هم جمعه شد و چشم به در منتظرم
شاید آورد صبا از مه رویت خبرم
پاسخ با نقل قول
  #4  
قدیمی 11-18-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

ای بهانه تمام اشکهای صبح جمعه ام...
ناله های ندبه ام...
چه میشود به این نگاه بی رمق نظر کنی؟؟؟




پاسخ با نقل قول
  #5  
قدیمی 11-22-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

كاش از لطف شبی یاد ز ما می‌كردی

یاد از عاشق افتاده ز پا می‌كردی

كاش بیمار فراقت كه ز پا افتاده

با نگاه ملكوتی تو دوا می‌كردی

كاش می‌آمدی با یك نظر ای نخل امید

گره از كار من زار تو وا می‌كردی

كاش یك شب تو برای فرجت مالك من

با دل سوخته خویش دعا می‌كردی
پاسخ با نقل قول
  #6  
قدیمی 11-22-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

چرا ز کوی عاشقان دگر گذر نمی کنی چه شد که هر چه خوانمت به من نظر نمی کنی
مگر مرا ز درگهت خدا نکرده رانده ای دگر برای خدمتت مرا خبر نمی کنی
خداگواه من بود که قهر تو کشد مرا ز قهر با غلام خود چرا حذر نمی کنی
نشسته امبه راه تو به عشق یک نگاه تو ز پیش چشم خسته ام چرا گذر نمی کنی
تو ایهمای رحمت ای جهان به زیر سایه ات چرا نظر به مرغکی شکسته پر نمی کنی؟
نگر بهخیل سائلان به سامرا و جمکران ز باب خانه ات چرا سری به در نمی کنی ؟
پاسخ با نقل قول
  #7  
قدیمی 11-22-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

مهدیم من که مرا گرمی بازاری نیست

بهتر از یوسفم و هیچ خریداری نیست

همه گویند که در حسرت دیدار من اند

لیک در گفته این طایفه کرداری نیست

ای که دائم به دعایی که ببینی رخ من

تا که خالص نشوی با تو مرا کاری نیست
پاسخ با نقل قول
  #8  
قدیمی 11-22-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

فروغ بخش شب انتظار آمدني ست
رفيق، آمدني؛ غمگسار، آمدني ست
به خاک کوچه ديدار، آب مي پاشند
بخوان ترانه، بزن تار، يار آمدني ست
ببين چگونه قناري ز شوق مي لرزد
مترس از شب يلدا، بهار آمدني ست
صداي شيهه رخش ظهور مي آيد
خبر دهيد به ياران، سوار آمدني ست
بس است هرچه پلنگان به ماه خيره شدند
يگانه فاتح اين کوهسار آمدني ست
پاسخ با نقل قول
  #9  
قدیمی 11-22-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

مـــي ايـــــــــد از دور ,مــردي ســــواره بـــرمــركب عشـــق, چــــون ماهپــــاره

والشمــس رويـش, واللــيــــل مـــويـش گلـــها هــمه مســــت, از رنگ و بويـش

عـمــــامـــه بر سر, مثــل پيـمبـــــر (ص) در بـازوانــش نـيروي حيــــــــــــــــدر(ع)

ازپــاي تــاسـر در شـور و شيــــن است بــرق نگـاهــش مثل حســــين(ع) است

مي ايــد از دور خوشــــبو تر از يـــــاس در چشــــم وابرو مـانـند عبــــــاس (ع)

القــصـه ايــن مــرد اميـد دلهاســـــــــت خوشبو تر از ياس فرزند زهراست(س)
پاسخ با نقل قول
  #10  
قدیمی 11-23-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

سلام آقا جان
امروز میخوام بعد از مدت ها باهاتون صحبت کنم و درد دلمو باهاتون در میون بزارم ، اما نمیدونم چی بگم چطور شروع کنم از کجا بگم ...
سینم پر از درده ولی نمیدونم چرا انگار قفل به زبونم زدن ، هیچ چیزی به ذهنم نمیرسه تا براتون بازگو کنم ، شاید به خاطر اینه که خیلی ازتون فاصله گرفتم ، خیلی وقته باهاتون صحبت نکردم دنیا اونقدر منو مشغول خودش کرده که دیگه حتی با شما هم نمیتونم رو راست صحبت کنم ....

خیلی احساس بدی دارم آخه من که غیر از شما کسی رو ندارم اگر نتونم با شما هم صحبت کنم ..... وای وای..........

چیکار کردم با خودم ، خدایا کمکم کن! خدایا آخه چرا من اینطوری شدم!؟

چرا نمیتونم با مولام صحبت کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

آقا جان درست که فکر میکنم می بینم آخه منه گناهکار کجا و صحبت با شما کجا ؟ ولی آقا از همه جا رونده شدم هر جا رفتم پسم زدن شما دستمو بگیرین ، کمکم کنید تا دوباره شروع کنم. دلم می خواد بشم اون آدمی که لیاقت هم صحبتی با شما رو داشته باشه ، آقا جون میخوام هم صحبتم شما باشید ، مولای من میخوام از نو شروع کنم ، آقا میخوام رفیقتون بشم آقا جان از این به بعد هر کاری که بخوام انجام بدم با شما مشورت میکنم اگر شما راضی بودید انجامش میدم .......
آقای من ، مولای من ، عزیز فاطمه ، یوسف زهرا ،گل نرگس .........
آقا جان درسته گنه کارم ولی آقا دوستون دارم ، آقا جان دوست دارم سربازتون باشم ، مولای من دوست دارم شهید در راهتون باشم ، دوست دارم جونه ناقابلمو فداتون کنم .......

آقا جون سرباز شما شدن لیاقت میخواد که من ندارم اما آقا جون شما دست منو بگیرید کمکم کنید .

آقا جان قربون دله شکستتون برم
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 10:47 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها