بیا تو روی شیشه بخار گرفته چیزی بنویس

[behnam5555]

گر هیچ مرا در دل تو جاست بگو
گر هست بگو نیست بگو راست بگو

[behnam5555]

گر نرخ بوسه را لب جانان به جان کند
حاشا که مشتری سر مویی زیان کند

[behnam5555]

تو را برای وفای تو دوست می دارم
وگرنه دلبر پیمانه فراوان است

[behnam5555]

هر گز ندیدم بر لبی لبخند زیبای تو را
هر گز نمی گیرد کسی در قلب من جای تو را

[raha_10]

روی آن شیشه ی تبدار تو را «ها» کردم
اسم زیبای تو را با نفسم جا کردم
شیشه بدجور دلش ابری و بارانی شد
شیشه را یک شبه تبدیل به دریا کردم

[nae]

بی همگان به سر شود
بی تو به سر نمی شود

[raha_10]

خنده کرد و دل ز دستانم ربود
تا به خود باز آمدم او رفته بود
دل ز دستانش روی خاک افتاده بود
جای پایش روی دل جا مانده بود

[nae]

ای طلوع اولین دوست
ای رفیق آخر من
به سلامت سفرت خوش
ای یگانه یاور من

[فرگل]

امان از دل تنگم

فغان از آه دردم

[peleshk]

چنان باش که بتوانی به هر کس بگوئی ، مثل من رفتار کن . . .