بازگشت   پی سی سیتی > هنر > فیلم سينما تئاتر و تلویزیون Cinema and The Movie

فیلم سينما تئاتر و تلویزیون Cinema and The Movie مباحث مربوط به فیلم سینما تلویزیون و تئاتر در این بخش

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #121  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

کاندیدای منچوری - THE MANCHURIAN CANDIDATE





سال تولید : ۲۰۰۴
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : تینا سیناترا، اسکات رادین، جاناتان دمی و ایلونا هرتسبرگ
کارگردان : دمی
فیلمنامه‌نویس : دانیل پاین و دین جرجاریس، برمبنای فیلم‌نامهٔ جرج آکسلراد از رمانی نوشتهٔ ریچارد گوردون
فیلمبردار : تاک فوجیموتو
آهنگساز(موسیقی متن) : ریچل پورتمن
هنرپیشگان : دنزل واشینگتن، مریل استریپ، لیو شرایبر، جان وویت، کمبرلی الیز، جفری رایت، تد لوین، برونو گانتس، میگل فرر و دین استاکول
نوع فیلم : رنگی، ۱۲۹ دقیقه


کویت، سال ۱۹۹۱. جوخه‌ای به فرماندهی ̎سرگرد بنت مارکو̎ (واشینگتن) و ̎گروهبان ریموند شا̎ (شرایبر) طی عملیاتی شبانه غافل‌گیر می‌شوند و آنها را به یک آزمایشگاه مخفی در جزیره‌ای می‌برند. در آن‌جا عوامل شرکت عظیم منچورین گلوبال شست‌وشوی مغزی‌شان می‌دهند و ̎تراشه‌های کنترل ذهن̎ای در مغزشان کار می‌گذارند. خاطراتی دروغین در باب دلاوری‌های ̎شا̎ به ذهنش پیوند زده می‌شود و ̎شا̎ به‌عنوان قهرمان جنگی آمریکا برمی‌گردد. واشینگتن، زمان حال. ̎شا̎ پس از دخالت‌های قلدرمآبانه مادرِ سناتورش، ̎الینور پرنتیس̎ (استریپ)، خود را کاندیدای معاونت ریاست جمهوری می‌کند (̎الینور پرنتیس،پیوندی با شرکت ̎منچورین گلوبال̎ برقرار کرده). ̎مارکو̎ و افراد باقی‌ماندهٔ جوخه‌اش شب‌ها کابوس‌های وحشتناکی می‌بینند که اعمال قهرمانانهٔ ̎شا̎ را زیر سئوال می‌برد. ̎مارکو̎ در برخوردی خشن با ̎شا̎، تراشه‌های ظریف را که در پشت ̎شا̎ کار گذاشته‌اند، کشف می‌کند. ̎ریچارد دلپا̎ی متخصص (گانتس) آن را مورد بررسی قرار می‌دهد و به کمک شوک برقی، به ̎مارکو̎ کمک می‌کند تا آن‌چه را که واقعاً در جریان جنگ کویت اتفاق افتاده به یاد بیاورد. بالادست‌های ̎مارکو̎ مشکوک و مردّدند ولی ̎رُزی̎ (الیز)، مأمور FBI، روایت ̎شا̎ را می‌پذیرد و به محرمش تبدیل می‌شود. ̎شا̎ که شست‌وشوی مغزی داده شده، به جرقه‌های ناخودآگاهی که از سوی منچورین گلوبال در ذهنش زده می‌شود واکنش نشان می‌دهد و چند نفری را که جاه‌طلبی‌های سیاسی‌اش را به خطر می‌اندازند، به قتل می‌رساند. در نیویورک، ̎مارکو̎ و ̎رُزی̎ سعی می‌کنند او را سر عقل بیاورند. ̎الینور پرنتیس̎، مغز متفکر این توطئه، از همان جرقه‌های ناخودآگاه، برای کنترل ̎مارکو̎ استفاده می‌کند و به او دستور می‌دهد تا در مهمانی روز انتخاباتش شرکت کند. ̎مارکو̎ برنامه‌ریزی شده تا پرزیدنتِ جدید را بکشد تا بدین ترتیب ریاست جمهوری به معاونش، ̎شا̎ برسد. اما ̎شا̎ که با شست‌وشوی مغزی‌اش کلنجار می‌رود، موفق می‌شود کاری کند که ̎مارکو̎، او و مادرش، هر دو را بکشد و بدین ترتیب توطئهٔ کودتای شرکت عقیم بماند.
● فیلم جان فرانکن هایمر (۱۹۶۲) ̎کلاسیک̎ سینمای آمریکا و به نوعی یادگاری تاریخی شده است (و تصویری غیرعادی از عصر کندی). نسخهٔ به‌روز شدهٔ دمی در ابتدا شک‌برانگیز بود (یک بازسازی زائد) اما هنگامی که به نمایش درآمد، تفاوت‌هایش را نشان داد. این یکی از آن گستاخی شریرانه و شوخ نشانی ندارد. داستان قاتل برنامه‌ریزی شده، توطئه سیاسی و عملیات انتخاباتی برخلاف نسخهٔ فرانکن هایمر در وهلهٔ اول کمدی سیاه نیست، بلکه به جنونی خشونت‌بار اشاره و گرایش دارد (اصولاً فیلم، حس و حالی کاملاً جدی دارد و با جنبه‌های هجوآمیز نسخهٔ اصل بیگانه است). این‌جا عوام‌فریبی در ذات اجزاء حکومت رسانه‌ها پخش شده است. دشمنان کمونیست جای خود را به شرکت بزرگ ̎منچورین گلوبال̎ داده‌اند و اصولاً مالکیت دولت هم‌چون یک کالا، موضوع دعواست. بازی‌های فیلم در میان آثار دمی شاخص هستند: استریپ از آزادی عمل‌اش به خوبی بهره‌برداری می‌کند. واشینگتن و شرایبر بازی‌هائی ظریف‌تر و عصبی‌تر از فرانک سیناترا یا لارنس هاروی دارند (گرچه شرایبر از لحاظ القای بدذاتی به گرد هاروی نمی‌رسد) و الیز نقش زائد جانت لی در فیلم فرانکن هایمر را بالاخره توجیه می‌کند. این بهترین فیلم داستانی دمی از زمان سکوت بره‌ها (۱۹۹۱) است.

__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #122  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

سه گروهبان - Sergeants 3





سال تولید : ۱۹۶۲
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : فرانک سیناترا
کارگردان : جان استرجس
فیلمنامه‌نویس : و. ر. برنت
فیلمبردار : وینتن هوچ.
آهنگساز(موسیقی متن) : بیلی می‌.
هنرپیشگان : سیناترا، دین مارتین، سامی دیویس جونیر، پیتر لافورد، جوی بیشاپ، هنری سیلوا، روتا لی، بادی لستر، فیل کرازبی و هنک هنری.
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۲ دقیقه.


سال ۱۸۷۰. "مایک مری" (سیناترا)، "چیپ دیل" (مارتین) و "لاری بارت" (لافورد) سه گروهبان پرشروشور سواره‌نظام آمریکا هستند که در قلمروی سرخ‌پوستان مستقر شده‌اند. "لاری" قصد دارد پس از تمام شدن مأموریت فعلی‌اش، ارتش را ترک کند تا با "املیا پرنت" (لی) ازدواج کند، و "مایک" و "چیپ" مصمم‌اند جلویش را بگیرند. یک شب، این سه هم‌قطار با "جونا ویلیامز" (دیویس جونیر) دوست می‌شوند، که قبلاً برده بوده، حالا ترومپت می‌نوازد، و آرزو می‌کند که روزی به سواره‌نظام بپیوندد. قبیله‌ای از سرخ‌پوستان متعصب، امنیت منطقه را تهدید می‌کنند، و "جیپ" یک‌دنده تصمیم می‌گیرد رئیس قبیله را به دام بیندازد. او همراه "جونا"، پنهانی به محل ملاقات مخفی سرخ‌پوستان می‌رود که در حال انجام یکی از آئین‌های مرموزشان هستند، ولی اسیر می‌شود. "جونا" می‌گریزد و "مایک" مجبورش می‌کند که برگه ورود مجدد به خدمت ارتش را امضا کند ("فقط برای این‌که کمکش رسمی باشد") و قول می‌دهد که پس از مأموریت برگه را پاره کند. "مایک" و "لاری" همراه "جونا" به محل استقرار سرخ‌پوستان می‌روند، اما این دو هم اسیر می‌شوند...
٭ نسخه وسترن گونگا دین رودیارد کیپلینگ که این‌جا چندان ‌هیجان‌انگیز به‌نظر نمی‌رسد. استرجس که در آن سال‌ها متخصص فیلم‌های اکشن شناخته می‌شد، کوشش بسیاری به خرج می‌دهد تا با در حرکت‌ نگه‌داشتن صحنه‌ها به کارش هیجان ببخشد؛ اما اغلب ناکام می‌ماند و تقصیرش به گردن سیناتراست که در نقش ستاره و، اضافه بر آن، تهیه کننده می‌خواسته همه چیز را با هم داشته باشد؛ از جمله کمدی بزن‌بکوب را در کنار کشت و کشتار. تنها امتیاز فیلم، مناظر طبیعی "پارک ملی بریس" و اطراف کاناب در ایالت یوتاست.


__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
  #123  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

آپالوسا - The Appaloosa





سال تولید : ۱۹۶۶
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : آلن میلر
کارگردان : سیدنی ج. فیوری
فیلمنامه‌نویس : جیمز بریجز و رولند کیبی، برمبنای رمانی نوشته رابرت مک‌لیود.
فیلمبردار : راسل متی.
آهنگساز(موسیقی متن) : فرانک اسکینر.
هنرپیشگان : مارلون براندو، آن جانت کومر، جان ساکسن، امیلیو فرناندز، الکس مونتویا، رافائل کامپوس، فرانک سیلورا و میریام کولون.
نوع فیلم : رنگی، ۹۸ دقیقه.


یک شکارچی بوفالو به‌نام "مت‌فلچر" (براندو)، وارد کلیسای شهرکی مرزی می‌شود. او قصد دارد با استفاده از اسب‌نر نژاد آپالوسایش، با دوست قدیمی‌اش "پاکو" (کامپوس) یک مزرعه پرورش اسب به راه بیندازد و زندگی تازه‌ای را شروع کند. اما "ترینی" (کومر) ـ دختر جوانی که پدر و مادرش او را به یک راهزن مکزیکی به‌نام "مدینا" (ساکسن) فروخته‌اند ـ به "مدینا" می‌گوید که "مت" در کلیسا به او هتک حرمت کرده، و وقتی "مدینا" به کلیسا می‌آید، "ترینی" سوار بر آپالوسا فرار می‌کند؛ اما مردان "مدینا" برش می‌گردانند. "مدینا" اسب را تصاحب می‌کند و "مت" را با طناب روز زمینی سنگلاخ می‌کشاند. "مت" پس از بهبود سراغ "مدینا" می‌آید، اما در یک مبارزه مچ‌اندازی ـ که عقرب‌هائی روز میز، زیر دست هر کدام هست ـ شکست می‌خودر و "ترینی" از او پرستاری و در مزرعه "راموس" (سیلورا) پنهانش می‌کند. "راموس" جای "مت" را لو نمی‌دهد و به دست یکی از افراد "مدینا" کشته می‌ود، اما "مت" انتقام او را می‌گیرد و با پس گرفتن آپالوسا هم‌راه "ترینی" به سوی مرز می‌گریزد. در حالی‌که "مدینا" تعقیب‌شان می‌کند،"مت" او را می‌کشد و بعد همراه "ترینی" و آپالوسا از مرز می‌گذرد تا زندگی تازه‌ای را آغاز کند.
٭ وسترنی خسته کننده و کشدار که فیلم‌برداری خوب متی و حضور پرقدرت براندو نیز نتوانسته آن را نجات بخشد. فیلم‌نام بدون کشش و پر از تکرار، بازی اغراق‌آمیز ساکسن، باد دندان‌های کلید شده، در نقش مرد خبیث فیلم و بازی بی‌حس و حال کومر پری‌رو، بطری‌های تکیلای بی‌شمار و... دست به دست هم داده و فیلمی را به کارنامه براندو اضافه کرده که در خور شأن او نیست.
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
  #124  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

تب خط سفید جاده - White Line Fever





سال تولید : ۱۹۷۵
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : جان کِمِنی
کارگردان : جاناتان کاپلان
فیلمنامه‌نویس : کن فریدمن و کاپلان
فیلمبردار : فرد کوئن کمپ
آهنگساز(موسیقی متن) : دیوید نیچترن
هنرپیشگان : جان مایکل وینسنت، کی‌لنز، اسلیم پیکنز، ل. ک. جونز، لی فرنچ، دان پورتر، دیک میلر، سام لاوز و ران نیکس.
نوع فیلم : رنگی، ۹۲ دقیقه.


«کارول جو هامر» (وینسنت) که از نیروی هوائی اخراج شده، با نامزدش، «جری» (لنز) ازدواج می‌کند و پس‌اندازش را از بانک بیرون می‌کشد تا با خریدن یک کامیون دیزلی، کار حمل با پدرش را ادامه دهد. دوست قدیمی‌اش، «بردی» (میلر) به او می‌گوید که این روزها همه در کار قاچاق هستند، ولی «هامر» چنین پیشنهادی را از «دوئین هالر» (پیکنز)، دوست قدیمی خانوادگی و مدیر کمپانی حمل بار، نمی‌پذیرد و بعدتر به شدت از افراد او کتک می‌خورد. «هامر» دنبال کار می‌گردد، ولی همه او را بایکوت کرده‌اند. بالاخره به زور، مردان «هالر» را وادار می‌کند که باری به او بدهند و به کمک کارگر سیاه‌پوست پدرش (لاوز) آن را می‌برد. این کارش احترام «بردی» و هم ردیف‌هایش، رئیسِ «هالر» و «جاش کاتلر» (پورتر)، رئیس کمپانی معظم گلاس هاوس را جلب می‌کند. اما «هالر» راه دیگری برای انتقام می‌یابد و او را با بار میوه‌های فاسد شده به مسیری بسیار طولانی می‌فرستد و «هامر» هم او را تهدید به مرگ می‌کند. به همین دلیل هم وقتی «هالر» (به‌دستور رئیسش) به قتل می‌رسد، او متهم به قتل می‌شود و تنها با پشتیبانی «جری» در دادگاه تبرئه می‌شود. «کاتلر» که موفق نمی‌شود «هامر» را با پول بخرد، تبهکاری را به‌سراغش می‌فرستد که همسرش را کتک می‌زند و خانه‌شان را به آتش می‌کشد. «جری» بچه‌اش را سقط می‌کند و «هامر» در اوج خشم به کمپانی گلاس هاوس حمله می‌کند، ولی مردان مسلح «کاتلر» جلوی او را می‌گیرند. سرانجام در بیمارستان، جمع انبوهی از کارگران که «هامر» را قهرمان خود می‌دانند، به عیادتش می‌آیند.
* تب خط سفید جاده بیش از آنکه در پی حس آزادی و آرامش فیلم‌های جاده‌ای باشد، قصه فردی است که با تمام وجود در برابر سرمایه‌داران می‌ایستد و عدالت را می‌جوید. اینکه داستان بر محور تقابل کارگر و کارفرماست، باعث می‌شود تمام اعمال قهرمان فیلم به‌عنوان نماینده اکثریتی خاموش ولی ناراضی و تحت فشار تأئید شود (اکثریتی که در پایان در برابر منجی‌شان واقعاً خاموش‌اند). فیلم صرفاً مجموعه‌ای از بدلکاری‌های تکراری است که در آن اصلاً برای پیوستگی داستانی تدبیری اندیشه نشده است. وینسنت در نقش سوپرمن شهرستانی، به‌طرزی قابل پیش‌بینی باورناپذیر.
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
  #125  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

بیست و چهار هفت - twenty four seven





سال تولید : ۱۹۹۷
کشور تولیدکننده : انگلستان
محصول : ایموجن وست
کارگردان : شین میدوز
فیلمنامه‌نویس : پل فریزر و میدوز
فیلمبردار : اشلی رو
آهنگساز(موسیقی متن) : نیل مکول و بو هیوردین
هنرپیشگان : دانی نوسبام، تونی، باب هاسکینز، بروس جونز، آنت بدلند، جاستین بریدی و جیمز هوتن
نوع فیلم : سیاه و سفید، ۹۶ دقیقه


̎آلن دارسی̎ (هاسکینز)، بوکسور بی‌کار و بازنشسته، از یک گنگستر مبلغی قرض می‌گیرد تا در شهر کوچک محل اقامت خود یک باشگاه مشت‌زنی راه‌اندازی کند. او به بزرگان شهر توصیه می‌کند تا از بوکس به‌عنوان حربه‌ای برای مقابله با گنگسترها استفاده کنند. او جوانان بدون آیندهٔ شهر را به سمت ورزش ترغیب می‌کند تا انرپی خود را از این راه صرف کنند. او ابتدا با آنان فوتبال بازی می‌کند و کم‌کم علاقه‌شان را به سمت بوکس سوق می‌دهد. سپس، با ترتیب دادن مسابقات مشت‌زنی با بوکسورهائی از شهرهای مجاور، به این ورزش بال و پر می‌دهد و تیم بوکس شهر را ایجاد می‌کند. اما در اوج کار، پدر یکی از بهترین بوکسورهایش مانع از مسابقهٔ او می‌شود...
‌● نخستین فیلم میدوزِ بیست و پنج ساله، جمع و جور و دل‌پذیر است. در حالی‌که مایهٔ روایتی آن اصیل نیست و نگاهی کلیشه‌ای دارد به ̎سرخوردگی، یأس و رستگاری̎ در شهری کوچک (از شهرهائی که به قول گروه‌ مانتی‌پایتن از مناطق بهترین جهان سومی انگلستان به شمار می‌آیند!). امتیاز فیلم بازی هاسکینز است که یکی از بهترین نقش‌های خود را عرضه می‌کند. او شخصیتی را می‌سازد که می‌تواند هم‌دردی تماشاگر را جلب کند. شخصیت ̎دارسی̎، اگرچه که قرار است خشن باشد، اما هاسکینز از طنز نیز استفاده می‌کند و به طبیعی جلوه دادن او کمک می‌کند. عنوان فیلم کوتاه شدهٔ ̎بیست و چهار ساعتِ روز و هفت روزِ هفته̎ است.

__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
  #126  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

زیر آتش - Under Fire





سال تولید : ۱۹۸۳
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : جاناتان تپلین
کارگردان : راجر اسپاتیس‌وود.
فیلمنامه‌نویس : ران شلتن و کلیتن فرومن، برمبنای داستانی نوشته فرومن.
فیلمبردار : جان آلکوت
آهنگساز(موسیقی متن) : جری گُلداسمیت.
هنرپیشگان : نیک نولتی، جین هاکمن، جوآنا کسیدی، ژان لوئی ترنتینیان، اد هریس، ریچارد میسور، رنه انریکز، هامیلتن کمپ، آلما مارتینز و هالی پالانس.
نوع فیلم : رنگی، ۱۲۸ دقیقه.


سال 1979. عکاس جبهه‌های جنگ، «راسل پرایس» (نولتی) از چاد به نیکاراگوئه می‌رود و در آنجا با «الکس گرازی‌یر» (هاکمن)، خبرنگار قدیمی «تایم» و محبوبه او، خبرنگار رادیو، «کلر استرایدر» (کسیدی) تجدید دیدار میکند. «راسل» در پی خادثه انفجار بمب دستگیر و پس از مدت کوتاهی با وساطت «مارسل ژازی» (ترنتینیان)، که تصور می‌شود مأمور سازمان «سیا»ست، آزاد می‌شود. «راسل»، که به «رافائل» رهبر ساندینیست‌ها، علاقه‌مند شده‌فرصتی می‌یابد تا با او ملاقات کند، اما «رافائل» مرده است و «راسل» فقط می‌تواند چند عکس از او بگیرد تا وانمود شود که زنده است. پس از آنکه «الکس» به دست نیروهای «دیکتاتور سوموزا» (انریکز) کشته می‌شود و «راسل» از این صحنه عکس می‌گیرد، «سوموزا» اعلام می‌کند که «الکس» به دست ساندینیست‌ها کشته شده، اما «راسل» با کمک «کلر»، عکس‌های قتل «الکس» را از کشور خارج می‌کند و در پی پخش آنها از تلویزیون، «سوموزا» از کشور فرار می‌کند...
* هرچند که همگام و موازی با طرح و درون مایه اصلی فیلم، روند ایجاد علاقه متقابل میان «راسل» و «کلر» نیز به‌عنوان طرحی فرعی پی گرفته می‌شود، اما اسپاتیس‌وود هرگز اجازه نمی‌دهد فیلمشش به ورطه ژانر رمانس‌های جنگی‌ پُرسوزوگداز یا سیاست‌زدگی پراگماتیک فروافتد. برعکس او تلاش می‌کند تا روایتش نمودی از برخورد دیالکتیک ابزارها و هدف‌ها باشد و از طریق آن، دیدگاه‌هائی مثل حرفه‌ای‌گری، پیوندهای عمیق دوستی، و اومانیسم رادیکال را مطرح کند. موفق می‌شود یک تریلر سیاسی درجه یک را روانه پرده کند؛ از نادر فیلم‌هائی که مسائل سیاسی جاری و واقعی را با ماجرائی عاشقانه و در حین حال رآلیستی در بسیر یک داستان باورپذیر درهم می‌میزد و با برخورداری از بازی‌های چشم‌گیر سه ستاره اول خود، اعتباری شایان برای سازندگانش رقم می‌زند.
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
  #127  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

روباه صحرا - The Desert Fox





سال تولید : ۱۹۵۱
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : نانالی جانسن
کارگردان : هنری هاتاوی
فیلمنامه‌نویس : جانسن، برمبنای کتاب رومل نوشته دزموند یانگ.
فیلمبردار : نوربرت برودین.
آهنگساز(موسیقی متن) : دانیل آمفیتیتروف.
هنرپیشگان : جیمز میسن، جسیکا تندی، سدریک هاردویک، لوتر آدلر، اورت اسلوان، جرج مک‌ریدی و ریچارد بون.
نوع فیلم : سیاه و سفید، ۸۸ دقیقه.


"فیلد مارشال رومل" (میسن)، ملقب به روباه صحرا، یکی از برجسته‌ترین فرمان‌های آلمان نازی در جنگ جهانی دوم است. فیلم با یک حمله کاماندوئی نیروی انگلیسی به مقر فرماندهی "رومل" آغاز می‌شود و دوره‌ای از زندگی او را در بر می‌گیرد که طی آن از طرف "هیتلر" (آدلر) مأمور بود تا با نیروهای متفقین در آفریقا بجنگد؛ پیروزی‌های اولیه و سپ شکست سختی که در نبرد العلمین از "ژنرال مونتگامری" می‌خورد و نیز بیماری بعدی او و نقشی که در طرح توطئه علیه جان "هیتلر" به‌عهده می‌گیرد....
٭ نخستین فیلمی که در آن کوشیده شد تصویری "انسانی" از یک فرمانده آلمانی جنگ جهانی دوم به دست داده شود. سبک نیمه ـ مستند هاتاوی به صحنه‌ها طراوت خاصی بخشیده است. اما امتیاز عمده کار، بازی با صلابت و مؤثر میسن به‌شمار می‌آید (او یک‌بار دیگر در فلم موش‌های صحرا، ساخته رابرت وایز، ۱۹۵۳، نقش "رومل" را بازی می‌کند). آدلر نیز در نقش کوتاه "هیتلر" به یادماندنی است.
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
  #128  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

ماه بالای پارادور - Moon Over Parador





سال تولید : ۱۹۸۸
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : یونیورسال
کارگردان : پل مازورسکی
فیلمنامه‌نویس : لیون کیپتانوس و مازورسکی، برمبنای داستانی نوشته چارلز بوت
فیلمبردار : دانلد مک‌آلپاین.
آهنگساز(موسیقی متن) : موریس ژار
هنرپیشگان : ریچارد دریفوس، رائول جولیا، سونیا براگا، جاناتان وینترز، فرناندو ری، سامی دیویس جونیر، مایکل گرین، پالی هالیدی، چارو و ریچارد راسل راموس.
نوع فیلم : رنگی، ۱۰۵ دقیقه.


بازیگری به نام «جک‌نوآ» (دریفوس)، برای بازی در فیلم تازه‌اش به کشور پارادور در سواحل کارائیب می‌رود. پس از پایان فیلم‌برداری، «جک» تصمیم می‌گیرد برای تماشای کارناوال سالانه پارادور چند روز دیگر هم بماند. در حین کارناوال، رئیس‌جمهور پارادور بر اثر سکته قلبی می‌میرد و «جک» را می‌ربایند و نزد «روبرتو استراسمان» (جولیا)، دست راست رئیس‌جمهور، می‌برند. «استراسمان» که به توانائی‌های «جک» برای تقلید از دیگران پی بردهف او را وادار می‌کند تا برای جلوگیری از هرج و مرج، نقش دیکتاتور فقید را بازی کند. اطرافیان گرچه متوجه تفاوت میان دو رئیس‌جمهور می‌شوند، ولی سکوت می‌کنند؛ از طرفی، «جک» با تماشای نوارهای ویدئویی، آنقدر در ایفای نقشش خبره می‌شود که برای جمعیت سخنرانی می‌کند. او چیزهای زیادی هم از محبوبه دیکتاتور، «مادونا» (براگا) یاد می‌گیرد، و وقتی کلاه گیس «جک» از سرش می‌افتدف «مادونا» هم با کشف واقعیت به این فریبکاری ملحق می‌شود. در بازدید از محله‌ای فقیرنشین، «جک» گرفتار حمله کمونیست‌ها می‌شود؛ «استراسمان» در پاسخ دستور سوزاندن خانه‌های دهقانان را می‌دهد. در برنامه‌ای تلویزیونی، «جک» عهد می‌کند که به فقرای کشورش کمک کند، و نامزدی‌اش را با «مادونا» اعلام می‌کند. اما پس از یک سال نقش بازی کردن، کم‌کم بی‌طاقت می‌شود. در کارناوالی دیگر، «استراسمان» در عملیات سیا برای براندازی حکومت کشته می‌شود. «جک» هم هدف گلوله قرار می‌گیرد و وقتی به هوش می‌آید و می‌فهمد که این نقشه دوستش، «کلینت» (گرین) برای نجات او بوده. «جک» با هواپیما می‌گریزد و «مادونا» می‌ماند.در نیویورک، اخبار تلویزیون از وقوع انقلابی در پارادور می‌گوید؛ «مادونا» خودش را رئیس‌جمهور خوانده و قصد دارد با اجرای برنامه‌های «جک»، به مردمش آزادی ببخشد.
* به‌رغم فکر اولیه بامزه، و بازی‌های خوب دریفوس و براگا، انرژی پتانسیل فیلم (فیلم‌برداری شده در آمریکای جنوبی)، به انرژی جنبشی بدل نمی‌شود! و از این رو در حد یک کمدی متوسط سیاسی باقی می‌ماند. فیلم همچنین آخرین حضور دیویس جونر بر پرده سینما - در نقش خودش - است.‌
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
  #129  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

کینگ‌کُنگ - King Kong





سال تولید : ۱۹۷۶
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : دینو دِ لورنتیس
کارگردان : جان گیلرمین
فیلمنامه‌نویس : لورنزو سمپل جونیر، بر مبنای فیلم‌نامه‌ای نوشته جیمز کریلمن، روت رُز از طرح مریان ک. کوپر و ادگار والاس.
فیلمبردار : ریچارد ه_ . کلاین.
آهنگساز(موسیقی متن) : جان باری.
هنرپیشگان : جف بریجز، چارلز گرودین، جسیکا لانگ، جان راندولف، رنه اوبرژونوآ، جولیوس هریس، جک اوهالوران، اد لاتر جان لون، جان ایگار و کنی لانگ.
نوع فیلم : رنگی، ۱۳۵ دقیقه.


کمپانی نفتی پتراکس، یک گروه تحقیقاتی را با کشتی به میکرونزیا می‌فرستد، با این امید که بتوانند در جزیره ناشناخته اسکول به ذخایر نفتی دست پیدا کنند. سرپرست گروه، «فرد ویلسن» (گرودین) و «بگلیِ» دانشمند (اوبرژونوآ) معتقدند که بخار اطراف جزیره ممکن است ناشی از نفت باشد، اما «جک پرسکات» (بریجز)، فسیل‌شناس دانشگاه پرینستن که مسافر قاچاق کشتی است، به چنین چیزی اعتقاد ندارد و در عوض از حکایتی باستانی درباره «کُنگ»، هیولائی ماقبل تاریخی می‌گوید. «دوآن» (لانگ)، نوستاره سینما، تنها بازمانده انفجاری که کشتی تهیه کننده یک فیلم را در راه هنگ‌کنگ از بین برده، پیش از رسیدن به جزیره، توسط گروه اکتشافی نجات پیدا می‌کند. در ساحل، «ویلسن»، «بگلی»، «جک» و «دوآن» شاهد مراسم بومی قربانی کردن یک دختر هستند. همان شب «دوآن» که با «جک» قراری دارد، به دست بومی‌ها ربوده و به‌عنوان هدیه تقدیم «کُنگ» می‌شود؛ گوریلی دوازده متری که می‌آید و «دوآن» را با خود می‌برد. زمانی که «جک» با گروه نجات جنگل را می‌گردد، «ویلسن» از «بگلی» می‌شنود که منابع نفتی جزیره تا ده‌هزار سال دیگر قابل استفاده نیست. او در اینجا به فکر استفاده تبلیغاتی از «کُنگ» برای کمپانی پتراکس می‌افتد. «کنگ» تقریباً همه افراد گروه نجات را می‌کشد اما وقتی با یک مار غول‌پیکر می‌جنگد، «جک»، «دوآن» را که حالا گوریل کاملاً دل‌باخته‌اش شده، فراری می‌دهد. «کُنگ» به تله می‌افتد، و با تزریق خواب‌آور، به درون یک تانکر غول‌پیکر برده می‌شود. در راه بازگشت، «ویلسن»، «دوآن» و «جک» را برای ازدواج با هم و ظاهر شدن با «کُنگ» در نیویورک ترغیب می‌کند. اما «جک» این پیشنهاد را رد می‌کند. در فری جنوبی، «کُنگ» که از جمعیت عکاسان پیرامون «دوآن» عصبانی شده، غل و زنجیرش را می‌شکند، «ویلسن» و دیگران را می‌کشد و خسارت زیادی به بار می‌آورد. «جک» و «دوآن» فرار می‌کنند، اما «کُنگ» پیدای‌شان می‌کند و «دوآن» را می‌رباید. در اینجا، «جک» متوجه می‌شود که ساختمان مرکز تجارت جهانی بسیار شبیه یک صخره سنگی در جزیره اسکول است و از مسئولان می‌خواهد که اجازه دهند «کُنگ» به آنجا برود؛ با این قول که به او آسیبی نرسانند. اما در بالای ساختمان، از سوی ارتش به گوریل حمله می‌شود، «کُنگ» برای حمایت از «دوآن»، به‌شدت مجروح و از بالای ساختمان واژگون می‌شود. حالا «دوآن» به‌دنبال «جک» می‌گردد، اما جمعیت عظیم عکاسان و تماشاگران آن دو را از هم جدا می‌کنند.
* کینگ‌کُنگ نسخه دیگر یکی از معروف‌ترین فیلم‌های تاریخ هالیوود (فیلمی به همین نام ساخته مریان ک. کوپر و ارنست ب. شودساک، 1933) است؛ اما از حیث خلق هیجان و ماجراهای فانتزی به پای نسخه اصلی نمی‌رسد. شخصیت «ویلسن» اشاره‌هائی به تاجران سودجو و نمایندگان امپریالیسم دارد، ولی این اشاره‌ها به‌دلیل ماهیت تجاری خود فیلم جا نمی‌افتد. در واقع کار بیش از ساختار روائی، در بند ایجاد صحنه‌های باشکوه و محیرالعقول است و امکان فکر کردن به چیزهای دیگر را نمی‌دهد.
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
  #130  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

هلز مینجز - HELL'S HINGES





سال تولید : ۱۹۱۶
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : توماس هارپر اینس
کارگردان : ویلیام ش. هارت و چارلز سوییکارد
فیلمنامه‌نویس : چ. گاردنر سالی‌ون
فیلمبردار : جوزف آگوست
هنرپیشگان : هارت، کلارا ویلیامز، جک استندینگ و آلفرد هالینگزوورت
نوع فیلم : سیاه و سفید، ۵ حلقه. صامت


ـ یاغی هفت‌‌تیرکشی به‌نام "بلیز تریسی" (هارت) به "فیت" (ویلیامز)، خواهر کشیش شهر هلز هینجز علاقه‌مند می‌شود. کشیش (استندینگ) را زنی از راه به در می‌کند. او آن قدر رو به انحطاط می‌گذارد که با همراهی خلافکاران شهر، کلیسای نوساز خود را به آتش می‌کشد و البته سرانجام به قتل می‌رسد. "تریسی" و "فیت" نیز پس از به آتش کشیدن شهر و دفن جسد کشیش، به‌سوی دیار دیگری می‌روند.
ـ وسترنی به تمام معنا کلاسیک. هارت از نخستین ستاره‌های سینمای وسترن (در کنار برانکو بیلی آندرسن و تام میکس) به‌شمار می‌آمد. او که خود در دوره نوجوانی، غرب وحشی را "درک" کرده بود، در فیلم‌هایش نوعی از اصالت را به نمایش می‌گذاشت که امروز به‌نظر بسیار غریب می‌آید. از جمله، همیشه نقش ضدقهرمانی را به‌عهده می‌گرفت که به لطف عشق به راه راست می‌آیند. با این همه، وجه مشخصهٔ هلز هینجز رویکرد فیلم به ناتورالیسم است: غربر فیلم اغلب خشک و خاکی و پرگرد و غبار و شخصیت‌های آن (حتی خبیث‌ها) درمانده تصویر شده‌اند.
__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 06:25 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها