|
 |
 |
 |
 |
 |
 |
 |
|
|||||||
| استان کرمانشاه در این تالار به بحث و بررسی مطالب مرتبط به استان کرمانشاه میپردازیم. |
 |
|
|
ابزارهای موضوع | نحوه نمایش |
|
#121
09-29-2009
|
||||
|
||||
4کریم برو بچه ها ..
جاری فرگل و فریما کجان دیارشان نیست ؟ یه رزیتا خانم هم بود او کجاست ؟ بابا برای چه ایجو میکنین خو ؟ باشین بیایین باشیم/.... بساط هماهنگی و استقبالو اینایه راه بندازین تا میتینگی بنازیم راه داش میتی بر میگرده... برنامه شو خودتون بچیینین مکان و ... من پایه م هستم.. .اول شما دست به کار بشین هماهنگی ها رو در این جا یا در نامه خصوصی بکنین اگه دیدین ساختش نمیاد تا منم هماهنگیهای لازمه بکنم.. .اخه من تا حالا با کسی قرار نذاشتم ! نمیدانم در چه سطحی باید پذیرایی بکنی اون دفعه 2سال پیشکه قرار گذاشتیم یه عده ارازل بودیم که خیلی عجیب نبود بریم پارک نوبهار (هرچند احتمالا به مهدی خوش نگذشت) ولی الان اگه قرار باشه 4 تا ادم متشخص مثل شماها بیان من نمیدونم چطور قرار بذارم پس دردسرش و فکرش و مکان و ایناشو شما بزرگترها بکنین من هم پایه گی خودم رو علام میکنم... بعدم انفولانزای کاوررری اومده اناهیتا نمیتونم کاور بخرم ...
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست 
|
| جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید | |
|
|
|
|
#122
09-30-2009
|
||||
|
||||
|
سلام به همگي
روژ باش والا نميدانم، هرجور شما تصميم ميگيرين.سعادتي باشه دوستانه ميبينيم و اگر نشد، كه همه سالم سرحال باشين.
__________________
هـمیشه از همه نزدیک تر به ما سنگ است ! نگاه کن ، نگاه ها همه سنگ است و قلب ها همه سنگ! چه سنگبارانی... گیرم گریختی همه عمر،کجا پناه بری ؟! " خانه خدا سنگ است "
|
|
#123
09-30-2009
|
||||
|
||||
|
سلام به بچه های گل کرمانشاهی
خوبین سلامتین چه خبرا؟ کجایین؟ 
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
|
#125
09-30-2009
|
||||
|
||||
|
سلام
چرا که نه خیلی خوش اومدی همشهری 
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
|
#126
10-03-2009
|
||||
|
||||
|
سلام
من کرمانشاهی نیستم ولی همسرم کرمانشاهیه ما الهیه میشینیم میخواستم ادرسه یه گفتار درمانی خوب را از شما همشهریای کرمانشاییم بگیرم هر کی مدونه لطف کنه واسم بفرسته اخه من تو شهر شما غریبم جایی رو بلد نیستم مرسی
|
|
#127
10-03-2009
|
||||
|
||||
|
نقل قول:
البته من تهرانم دوستان كرمانشاني بهتر ميدونن
|
|
#128
10-03-2009
|
||||
|
||||
|
سلام
من بعد از يه غيبت 5 روزه اومدم / مسافرت بودم / اي بد نبود و خوش گذشت / رفته بودم شهر آريانا ولي دلم همش با شماها بود و خيلي يادتون كردم ممنون ادمين كه به يادمون بودين فكر ميكنم فريما هم خيلي مشغوله ....
|
|
#129
10-03-2009
|
|||
|
|||
|
سلام به روي ماهت
فرگل جان باز كه از شما يادي شد ما چي بگيبم كه هي ياد كه نه يادواره هم نبود اي وروووووووووووووووووووووووووووو وووووو تاري گيان باوه براگم چني غريبييييييييييييييييي
__________________
ميدانستم ، ميدانستم روزي خورشيد نيز خاموش خواهد شد خدايا آيا او نيز فراموش خواهد شد .... رويايم را ببين خداوند در آن گوشه زيز سايه سار درخت لطف خويش با لبخند نفسهايت را سپاس ميگويد پس بر تو چه گذشته كه اينچنين آرزوي مرگ ميكني ......  ببين فرصت نيست فرصت براي بودن نيست پس سعي كن تا درخت را احساس كني سبزه رابشنوي و بوسه دادن را از گل سرخ بياموزي تا روزي شايد درخت را تا مرز انار تعقيب كني (تاري)
|
|
| کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان) | |
حالت خطی
|
|
اکنون ساعت 03:53 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.