بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 07-27-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

روش عاشق کردن






برخـی افراد ممکن است با خواندن این مقاله پیشنهادات من را غیر اخلاقی و غیر منـصـفانـه تلقی کنـنـد. بـه بـازی گرفتن احساسات دیگران کار نـا پـسـندی است بـخـصوص کسانی که بسیار دوستتان دارند. اما متاسفانه دنیای واقعی همیشه اینگونه عمل نـمـیکند.بعضی وقتها شما به امید بدست آوردن فرد خاصی ماهها خود را به آب و آتش میزنید به عشق او زنـدگی میکنـید و حسرت داشتنش را میکشید و عاقبت بدون ثمر و نتـیجـه ناکام می مانید. و آنـجاسـت کـه راهـکـارهـای ذیل ناگهان همچون موهبتی آسمـانـی جـلـوه گـر خـواهند شد. البته توصیه های من سحر و جادو نبوده و آنگونه نیز نمیـبـاشـد که شخصی را برغم خواست و میل باطنی و با بکارگیری این تکنیکها وادار بـه آن کند که دلباخته و عاشق شما گردد. کاری که این تکنـیـکها انجام می دهند شـانـس و اقـبـال را بمقدار زیادی به سود شما افزایش می دهند. آیا این کار شرورانه و نادرست است؟ من اینطور فکر نمیکنم بنابراین به مطالعه خود ادامه دهید.زیاد معاشرت کنید… سپس غیر قابل دسترس گردیدهـر چه بیشتر با شخصی ارتباط داشته باشید آن شخص بیشتر شما را دوست خواهد داشت. این را دیوید لیدمن متخصص رفتار انسانها بیان می کند. در واقع حق با اوسـت. چندین مطالعه دیگر نشان داده کـه در مـعـرض قـرار گـرفـتن مکرر با هر محرک خاص ما را نسبت به آن محرک علاقه مند تر می گرداند. (تنها زمانی این نظریه صدق نمی کنـد کـه واکنش اولیه ما به آن محرک منفی باشد). بنابراین در ابتدای آشنایی از آنکه کناره گیـر، گریزان و غیر قابل دسترس باشید، پرهیز کنید. در عوض به دنبـال بهانه های فراوان برای آنکه وقت خود را با وی بگذرانید باشید.اکنون حواستان را کاملا جمع کنید چون این مرحله زیرکانه بوده و احتیاج به مهارت دارد. درست زمانی که مطمئن شدید که او را مجذوب خود کرده و محبوب گشته اید به تدریج معاشرت خود را کاهش داده و کمتر در دسترس قرار گیرید و این کـار را تـا زمانی کـه وی دیگر شما را دیگر ملاقات نکرده و نبینـد ادامه دهید. شـما هم اکنون ”قانون کمـیابی” را بطور مؤثر بکار گماردید. همه ما واقف هستیم که: مردم خـواهـان چیزهایی هستـند که نمیتوانند داشته باشند. و همیشه در دسترس بودن شـما سبب کاهـش ارزش و شـان شما می گردد. برای مثال هـرگـاه پـایتان را از در خانه بیرون بگذارید و با توده عظیمی از الماس بروی زمین روبرو گردید، کم کم برایتان عادی شده و دیگر آنها را بچشم سنگهای گرانبها و ارزشمند نخواهید نگریست. این قانون کمیابی است که سبب میشـود بـیشتر طالب آنها گردید. با آنان باشید و سپس کمیاب گردید و مشاهده خواهید کرد محبوب تر می شوید. ما مرتبا در مورد مسایلی چون شور و اشتیاق، جـاذبـه جـنـسـی و عـشـق صحبت به میان میاوریم اما به ”شباهت ها” اشاره ای نمیکنیم . بـایـد آگـاه باشیم افراد با خصوصیات متضاد در بلـنـد مـدت جـذب یـکدیـگر نـمی شوند. ما همواره در جستجوی شباهتها میان خود و شریک زندگیمان می بـاشیم. اغـلب ما بـا گـشـتـن و مـعـاشرت با دوستانی که مورد علاقه امان نمی باشند ترس داریـم پس چـرا با مـعشـوق خود چنین کنیم؟ علاقمند بودن و دوست داشتن کسی بسیار مهم تر از آن است که ما عاشق آن فرد باشیم. تنـها شباهت های اخلاقی و شخصیتی ما نیست که حائز اهمیت میباشد. هرگاه شما با فردی کـه از لـحاظ ظاهـر شبـیـه شـما باشد آشنا گردید، احتمال آنکه وی شیفته و دلباخته شما گردد ۴ برابر بیشتر میباشد.کار دلپسندی برایش انجام ندهید…. بـگذاریـد او برایتان کارهای دلپسندی انجام دهدهرگاه شما کار پـسـنـدیـده ای بـرای شـخـصی انجام دهید، از دو جهت احساس خوبی خواهید داشت: احـساس خـوشـنودی از خـودتان و صمیمیت با فردی که شما اندکی با عملتان لوسش کرده اید. ما معمولا بمنظور توجیه زحمات و یا هزینه هایی که صرف فرد مورد نظر کرده ایم در شایستگی و استحقاق وی مبالغه وخیالپردازی میکنیم. سـرانجام آنکه:ما آن فرد را بیشتر دوست خواهیم داشت.هرگاه شخصی برای ما کار پسندیده ای انجام میدهد، خوشنود میگردیم. اما در کنار آن احساسات ناخوشایند دیگری نیز تظاهر خواهند کرد. گاه غرق در هیجانات میشویم. در تـنگنا قرار می گیریم که مانند همان فرد بامعرفت که آن لطف را در حق شما کرده عمل نماییم یعنی آنکه لطفش را جبران کنیم. و حتی زمانیکه آن عمـل نـیک از سوی شخصی صورت می گـیـرد کـه شـما علاقه وافری به وی داشته اما نسبت به احساسش نسبت به خودتان مردد هستید، مسئله بسیار بغرنج تر میگردد. متوجه منظورم می شـوید؟ هنگامی که ما شیفته و شیدای شخصی می شویم، ناگزیریم برای او کارهای لطف آمیزی انجام دهیم.اما بهتر آنست اجازه دهید او شما را لوس کند.به او نگاه کنید…زیـک روبیـن روانـشـنـاس دانشگاه هاروارد مطالعه ای را صورت داد تا دریابد آیا قادر است عشق را بطور علمی توسط ضبط مدت زمانی که دو عاشق بیکدیگر چشم دوختـه انـد، مورد اندازه گیری قرار دهد. وی دریافت که دو فردی که عمیقا عاشق یکدیگر می بـاشند ۷۵ درصد از زمانی را که گفتگو می کنند، به همدیگر نگاه می کنند. و هـنـگـامی که فرد ناخوانده ای به میان صحبتشان وارد میگردد آهسته تر روی از یکدیگر برمی گـردانـنـد. در گـفـتـگوهـای معمولی افراد ۳۰ تا ۶۰ درصد از وقت را به نگاه کردن به یـکدیـگر اخـتـصـاص می دهند. اهمیت مقیاس روبین واضح میباشد: احتمال آنکه بگوییم دو فرد تا چه میزان عاشـق و دلبـاخته یـکدیـگر هستند را می تـوان بـا انـدازه گیـری مـدت زمـانـی کـه آن دو عاشقانه به یکدیگر زل می زنند تخمین زد. برخـی روانـکاوان از آن در حین مشاوره برای آنکه دریابند تا چه اندازه زوجین به یکدیگر علاقه و عشق دارند سود می برند. هـمچنین این موضوع اطلاعات سودمند زیادی را بـرای آنـکه بـخواهید شخصی دلباخته شما گردد در اختیارتان قرار میدهد. اینگونه که: هرگاه به شخصی که دوسـتـش می دارید در حین گفتگو ۷۵ درصد از زمان به وی نگاه کنید. با این کار مغز آن فرد را فریب میـدهید. مـغز آن شخص آخرین باری که فردی تا این اندازه به او نـگـاه کـرده را بـخاطر آورده و تـحلـیـلش از این نگاه طولانی، وجود عشق و علاقه خواهد بود. در نتیجه این طـور مـی انـدیـشد که عاشق شما است و مغزش شروع به ترشح فنیل اتیلامین (PEA) می کند. ایـن مـاده از خانواده آمفی تامین ها میباشند که توسط سیستم عصبی ترشح میگردد.هنگامی که ما عاشق میشویم PEA همان عاملی است که سبب تعریق کف دستان، احساس دل آشوبی، و افزایش ضربان قلب میشود.هر چه شخصی که شما خواهانش میباشد PEA بیشتری بدرون جریان خونش جاری گردد احتمال آنکه او دلـبـاخـتـه شـمـا گـردد افـزایـش میـیابد. زمانی که شما نمی توانید صادقانه فردی فرد بی رغبـتـی را وابسته خود کنید، بکارگیری این تکنیک تولید PEA را کاملا میسر خواهد نمود. امتحان کنید.مطمئن هستم از نتیجه کار خود شگفت زده خواهید شد. زمـانـی کـه بـا شخصی هستید به وی حس عاشق بودن را القا کنید و اینکه او سـرانـجـام بـاورش شـود که عاشق شما است، زیاد بطول نخواهد انجامید.روی برنگردانید…دیـگر یـافته های تعیین کننده در تحقیقات روبین: اگر فردی بـه زن و شوهری که در حـال گفتگو هستند، ملحق گردد، مدت زمان زیادی طول می کـشـد تـا نگاه آن زوج از یکدیگر منحرف شده و به نفر سوم برگردانده شود. باز هرگاه این عمل را با شـخصـی کـه هنوز دلباخته شما نگشته بکار بندید، به او طوری القا میکنید کـه گویی دلبـاخته شماست و باعث سرازیر گشتن مقدار بـیـشـتـری PEA داخـل جریان خونش می شـوید. لئیل لونـز، مـتخصص روابط انسانها، این تکنیک را ”چشمان آب نباتی” نـام نـهـاده. چشمانتان را به چشمان فردی که دوستش می دارید قفل نموده و ثابت در همان حالت نگه دارید. حتی زمانی که او صحبتـش پـایـان یـافـت و یا آنکه شخص دیـگـری به شما مـلـحـق شد، روی برنگردانید. وقتی سرانجام خـواسـتـیـد چشمانتان را از چشمانش برگردانید (پس از ۴-۳ ثانیه) آن کار را با بی میلی و آهستگی انجام دهید دقیقا مانند آنکه توسط یک آب نبات به یکدیگر چسبیده اید. شاید این تکنیک زیاد سودمند به نظر نرسد ولی باور کنید هرگاه بطور صحیح صورت گیرد از تعجب نفس شما را بند خواهد آورد. اگرآنقدر کمرو و خجالتی می باشید که قادر نیستید مستقیما به چشمها خیره شـویـد از تکنیک آب نـبـات صـرف نظر کرده و از این روش استفاده نمایید.بفردی که وارد گفتگوی شما شده روی برگردانده اما به محض آنکه سخنان آن فرد پایان یافت، بـه سرعت چشمانتان را به سمت شخص مورد علاقه خود بازگردانید. این یک حرکت بررسی کنـنده است. شما میـخواهید واکنش وی را از آنچه گوینده بیان داشته مورد بررسی قرار داده و بـه وی تفهیم کنید که بیش از آن فرد به او علاقه مند هستید.از علم مردمک سنجی کمک بگیرید…ما هـمگی با حالت چشمها پیش از خواب آشنا هستیم وقتی بـه آنها مینگریم نگاهـی خمارآلود است. شما تنها به یک چیز برای ایجاد حالت چشمان پیش از خواب نیاز دارید: مردمک های بزرگ و متسع. بر طبق علم مردمک سنجی این عاملی اسـت کـه هـمه ما به آن پاسخ می دهیـم. شـما قادر نیستید مردمک چشم خود را آگاهانه کنترل کنید (به همین خاطر است که می گویند چشمها هیچگاه دروغ نمیگویند). اما شما میتوانـیـد با ایجاد شرایط مناسب حالت مردمک منبسط را پدید آورده و به نتیجه دلخواه بـرسید. ابتدا نور را کاهش دهید. هـرگاه میـزان روشـنـایـی و نـور مـحیـط کاهـش یابد مردمک چشمها متسع میگردند. به همین خاطر است که استفاده از نور شمع و یا کلیدهای کاهنده نور چراغها در رستورانهای رمانتیک ضروری میباشد. تنها با ملایم کردن و کاهش نور نیست که چهره ما جذاب تر بنظر میرسند، مردمکهای منبسط نیز سودمند هستند.دانشمندان ۲ تصویر از یک زن را به مردان نشان دادند. هر دو تصویر یکسان و مشابه بود یکی از دو تصویر طوری دستکاری شده بود که مـردمک چشـمـها بـزرگـتـر بـنـظر بـرسنـد. زمانی که تصویر دستکاری شده را نشان مردان دادند، آنهـا زن را در تـصـویـر دسـتـکاری شده، ۲ برابر جذابتر از تصویر واقـعـیـش تـشـخیـص دادنـد. بـروی چهره مردان نیز آزمایش مـشـابـهـی صـورت گـرفـت و بـه زنـان نـشـان داده شـد و نـتایج مشابهی حاصل گشت. همچنین هنگامی که ما به چیزی علاقه داریم و دوستش می داریم می نگریم، مـردمک چشمانمان باز بزرگتر و متسع می شوند. این را نیز می تـوان تـوسـط تـصـاویـر به اثبات رساند. این بار پژوهشگران تصویر یک زن زیبا را میـان تـعداد زیـادی از تـصـاویر معمولی و پیش پا افتاده قرار دادند سپس تغییر اندازه مـردمـک چـشمهای مردان حین مشاهده آن تصاویر را مورد بررسی قرار دادند. بدون اسـتـثـنـا مـردمـک چـشـمهـای مردان بروی تصویر مورد نظر منبسط می گشت. این یعنی که هرگـاه شـمـا شـدیدا مجذوب شخصی شده باشید باید تا حالا مردمک چشمانتان مانند حفره های سیاه متسع و بزرگ شده باشد!
پاسخ با نقل قول
  #2  
قدیمی 07-27-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

دخترها هم عاشق می‌شوند

- هنوز دقیقا معلوم نیست که چه اتفاقی افتاده است. ساده‌اش این که چند سریال در سه چهار سال اخیر پخش شده که موازنه سنتی رابطه عشق‌ورزی در آن‌ها به هم خورده است، دخترها عاشق پسرها شده‌اند. اولش قضیه چندان مهم نبود. یک داستانک فرعی بود که در یکی دو سریال که معمولا طنز هم بودند خیلی کمرنگ به آن اشاره می‌شد. فکر می‌کنم در پاورچین مهران مدیری بود که اول بار نقش خواهر خودش عاشق نقش سیامک انصاری می‌شد. چند بار دیگری هم در همین طنزهای روتین این اتفاق افتاد. عاشق شدن دخترهای یکی دو تا از طنزهای ماه رمضانی رضا عطاران نمونه‌های نزدیک‌تری است که احتمالا به یادتان مانده است. اما قضیه جدی نبود. مهم هم نبود. یعنی قرار بود در کنار همه طنازی‌های طنزهای شبانه بخندیم به اینکه دختری هم عاشق پسری شده است. خنده‌دار هم بود. درست‌تر بگویم آن جوری که نشانمان می‌دادند خنده‌دار بود، و البته حقارت‌آمیز برای دخترانی که خود را به آب و آتش می‌زنند تا معشوق پسر متوجه شود که دوستش دارند و باید بیاید خواستگاری‌شان! تا اینکه یک دفعه شوخی و جدی تعداد سریال‌هایی که حتی موضوع اصلی سریال‌شان همین بود زیاد شد، قضیه مهم شد. چند تایی سریال مهم و پرطرفدار که چند تایی‌شان طنز هم نبودند در داستان‌هایشان نشان دادند که دخترها هم عاشق می‌شوند. در آرزوهای شیرین سریال ظهرهای برنامه خانواده یکی از دخترها سعی وافری دارد تا عشقش را یک جورهایی به پسر برساند، غیرمحرمانه شبکه پنج یکی از برادرزاده‌های عموی مخترع چشمش به دنبال آقای مهندس بود و دنبال کنید قضیه را تا همین آخری ماه عسل، سریال نوروزی شبکه دو که باز هم یک دختر عاشق یک پسر دیگر می‌شد، و اشک‌ها و لبخندها که دختر نق‌زن نقش شهره لرستانی ظاهرا عاشق آقای لوطی شده است؛ و البته دو نمونه ویژه هم این وسط بود که باید بیشتر درباره‌شان حرف بزنیم: مهراوه شریفی‌نیای روز حسرت، عاشق پسر خوش‌تیپ ماجرا بود. و گوشه‌ای از سریال شهریار کمال تبریزی که دخترک پیرمرد صاحب خانه دوران جوانی شهریار عاشق شهریار می‌شد.

و این چیزی بود که تا قبل از آن در نمایش‌های تلویزیونی ایرانی جایی نداشت. جایگاه سنتی عاشق مرد و معشوقه زن که از پشتوانه چند هزار ساله ادبیات ایرانی برخوردار بود به قدری جای پای خودش را در رسانه‌های ایرانی محکم کرده بود که اگر چه این تغییر بسیار کند و تدریجی و کمرنگ اتفاق افتاد اما واقعا اتفاق کوچکی نبود.
در همه نمایش‌های تلویزیونی سال‌های قبل اگر عشقی از طرف دختری به پسری ابراز می‌شد معمولا در یک رابطه دو طرفه این اتفاق می‌افتاد؛ رابطه‌ای که معمولا این‌قدر نزدیک به ازدواج شده بود که می‌توانستیم آن‌ها را زن و شوهر بدانیم. اما اینجا رابطه دیگر یک طرفه شده بود؛ یا حداقل می‌توان گفت یک‌طرفه شروع می‌شد و طرف عاشق ماجرا هم یک دختر بود. در عین حال همه سریال‌هایی که در این یکی دو ساله به رابطه عاشقانه یک طرفه از جانب دخترها پرداختند، هرگز از یک خط قرمز ظاهرا توافق شده میان خودشان فراتر نرفتند. پایان خوش و فرجام عشق‌های یک طرفه با تبدیل شدنشان به عشق‌های دو طرفه. در اکثر این سریال‌ها معمولا در شرایطی ساده‌لوحانه خود آقا پسر هم از سر اتفاق عاشق دخترخانم می‌شد و قضیه به خیر و خوشی به پایان می‌رسید. تنها مورد تلخ سریال روز حسرت بود. اما داستان روز حسرت شرایطی عادی نداشت، دختر معتاد بود و پسر، زن اولش تصادف کرده بود و فلج شده بود و احساس عذاب وجدان می‌کرد و همین بود که عشق دختر را پس می‌زد.
پاسخ با نقل قول
  #3  
قدیمی 07-27-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

عشق نا سالم:

* غرق شدن در رابطه ی عشقی


* امنیت و راحتی فقط در مطابقت با فرد مقابل دیده می شود، شدت این نیاز می تواند به عنوان اثباتی برای این عشق باشد که ممکن است به ناامنی، ترس و تنهایی بینجامد.


* روابط اجتماعی بسیار محدود، فراموش کردن علایق و دوستی های سابق خود

*حسادت، احساس مالکیت، ترس از رقابت


* شیفتگی و غرق شدن در رفتارهای فرد مقابل، ترس از ایجاد تغییر

* قدرت، حق کنترل و حاکمیت در رابطه را می دهد، سرزنش کردن به خاطر كارها و اعمال گذشته


* تلاش در تغییر شخصیت فرد مقابل و شبیه کردن او به خود

* رابطه بر اساس پندارهای بیهوده و فرار از واقعیت و مسائل ناخوشایند است

* داشتن این توقع که فرد مقابل میتواند حال و هوای شما را بهبودی بخشد و شما را نجات دهد

* هم جوشی (غرق شدن در مشکلات و احساسات فرد مقابل)

* وجود فشار و سختی روی مسئله ی ****** به خاطر ترس، عدم امنیت و نیاز به لذت فوری

* ناتوانی و درماندگی به هنگام تنهایی و جدایی

* چرخه ای از نا امیدی و درد

* گفتگوها براساس سرزش و عیبجویی کردن، تسلیم شدن یا کنترل فرد


عشق سالم:


* اولیوت دادن به خود و عقاید فردی

* راهی برای رشد کردن و پیشرفت، و علاقه به رشد و پیشرفت دیگران


* علایق جداگانه و متفاوت، دوست های جدا و حفظ روابط و دوستی های دیگر در کنار این عشق


* تشویق کردن یکدیگر به پیشرفت، اطمینان به ارزش های فردی


* اعتماد صحیح (اعتماد به فرد برای رفتار کردن به صورت طبیعی و نرمال)


* سازش و مصالحه با یکدیگرف کمک و همفکری با یکدیگر برای حل مشکلات


* در نظر گرفتن فردیت و شخصیت طرف مقابل
* واقع گرایی در همه ی جنبه های رابطه


* مراقبت و توجه به خود، حالت و وضعیت روحی و روانی هر فرد به احوالات طرف مقابل وابسته نیست


* جدایی عشقی (توجه کردن و اهمیت دادن به فرد مقابل اما در عین حال رها کردن او به حال خود)


* ****** مسئله ای است که از سر دوست داشتن و توجه در رابطه به وجود می آید


* توانایی لذت بردن از تنهایی خود


* چرخه ای از آرامش و رضایت

* گفتگوها براساس درک متقابل، کمک و همدردی بنا شده است

پاسخ با نقل قول
  #4  
قدیمی 07-27-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

كلید طلایى براى گشودن در خانه عشق‏


نمى‏دانم شما كه مشغول خواندن این مطلب هستید، ازدواج كرده‏اید یا نه؛ اما از قدیم و ندیم گفته‏اند كه این شترى است كه در خانه همه مى‏خوابد (كارى به موارد استثنا نداریم). به هر حال، اگر ازدواج كرده‏اید كه تا كنون فهمیده‏اید و اگر ازدواج نكرده‏اید، در آینده خواهید فهمید كه زندگى مشترك، آن هم از نوع زناشویى و در «زیر یك سقف»،

داراى فراز و نشیب‏هایى است كه براى عبور صحیح و خوشایند از آنها، دانستن نكات مهمى، لازم و ضرورى است.



1. در عشق ورزیدن، آرامش دادن و ابراز محبت، پیش قدم باشید.

پیامبر اكرم صلى‏الله‏ علیه‏ وآله مى‏فرمایند: «شایسته‏ترین كس براى منت گذارى، كسى است كه در دوستى و محبت نسبت به طرف، خود پیشى گیرد».1

محبتى كه در دل احتكار و زندانى شود، مفید نیست. تمام شئون زندگى، باید جلوه‏گاه محبت انسان باشد.

از جلوه‏هاى بروز محبت، مى‏توان ادب در كلام و رفتار، توجه و محبت، لبخند و حسن خلق، به استقبال همسر رفتن و گشاده‏رویى به هنگام دیدار با او را نام برد.

خداوند در قرآن كریم به محبتى كه بین زن و شوهر ایجاد مى‏گردد، اشاره فرموده و آن را آیتى از آیات خود دانسته است.

خداوند، سرمایه مهر و محبت را در آغاز زندگى مشترك، بین زن و مرد قرار مى‏دهد و محافظت و نگهبانى از آن را بر عهده خود آنها نهاده است و این انسان است كه باید از این سرمایه، به نحو احسن استفاده كند. یكى از راه‏هاى نگه‏دارى و تقویت این محبت، بروز آن است.
هرگز از ابراز محبت، هراسى، به دل راه ندهید و گمان نكنید، با این كار از شخصیت شما كم مى‏شود و ضعف شما محسوب مى‏گردد. پیامبر اكرم در جایى دیگر مى‏فرماید: «ابراز محبت، نیمى از عقل است» و حضرت امام رضا علیه اسلام نیز زنانى را كه به شوهرانشان اظهار محبت و عشق مى‏كنند، براى شوهران خود، بهترین غنیمت

دانسته است.


2. هر مردى مى‏خواهد براى همسرش یك قهرمان باشد.

این احساس، زمانى در مرد ایجاد مى‏گردد كه زن از او قدردانى و تشكر كند. شما بانوان سعى كنید قدرشناسى خود را در مقابل محبت‏هاى همسرتان، آشكارا ابراز كنید و بدانید كه اگر مردها بدانند آنچه در زندگى و براى همسرشان انجام مى‏دهند، مهم و با ارزش است، بر تلاش و محبت خود نسبت به همسر مى‏افزایند. هرگز براى تشكر و

قدردانى از همسرتان، منتظر كار مهم، بزرگ و خاصى از جانب او نباشید، كارهاى كوچك و به ظاهر عادى و بى‏اهمیت او هم مى‏تواند راهى باشد تا شما به او بفهمانید كه قدرش را مى‏دانید و تلاش او را براى خوشحال كردن شما، ارج مى‏نهید. بزرگ‏ترین دارایى زندگى، سپاسگزارى است و بدترین و سخت‏ترین چیز، ناسپاسى است. زنان دوست

دارند كه دوستشان بدارند؛ ولى مردان نیاز دارند كه مورد تحسین قرار بگیرند. با تشویق، تحسین و قدردانى از شوهرتان، او را سرحال و زنده نگه دارید هر كس كه روحیه دیگران را تقویت كرده، بالا ببرد، روحیه خودش بالا مى‏رود.


3. یاد بگیرید خوب گوش كنید.

وقتى كاملاً و با دقت به حرف‏هاى كسى گوش دهید، گویى مى‏گویید الان تو مهم‏ترین چیز در دنیاى من هستى. درك نادرست، اشتباهات و مخالفت‏ها در روابط بین انسان‏ها، همه ناشى از ناتوانى در گوش سپردن به حرف‏هاى اطرافیان است و بیشترین عصبانیت‏ها، فریادى است براى جلب توجه. بنابراین، با به كار بردن یك تكنیك ساده در گوش

كردن، مى‏توان این فریاد را خاموش كرد و رفتارى صمیمانه بین طرفین ایجاد كرد. وقتى همسرت با تو در حال صحبت كردن درباره مسئله‏اى است و یا با تو در رابطه با یكى از مشكلاتش دردل مى‏كند، مشغول هر كارى هستى، از آن دست بكش. این، بدین معناست كه كارم مى‏تواند صبر كند و تو برایم مهم‏ترى و به او نگاه كن.


4. از غیر همسرت چشم بپوش.

این مطلب باید هم از سوى مرد و هم زن رعایت گردد. هم مرد باید چشم بر زنان دیگر ببندد و هم زن باید نگاهش به مرد دیگرى نباشد. این، درباره محارم نیز صدق مى‏كند؛ بدین معنا كه مرد نباید زن خود را با زنان دیگر، مانند خواهر و یا مادر خود، مقایسه كند.

حضرت على علیه‏السلام مى‏فرماید: «هر كس چشم خویش را آزاد بگذارد، همیشه اعصابش ناراحت خواهد بود و به آه و حسرت دائم گرفتار خواهد شد». 2

پیامبراكرم صلى‏الله‏علیه‏وآله نیز مى‏فرماید: «هر زن شوهردارى كه چشمش را از نگاه كردن به غیر شوهرش پر كند، مورد غضب شدید پروردگار واقع خواهد شد».2


5. بهترین همسر باش‏

ازدواج خوب این نیست كه بهترین نفر را انتخاب كرده باشید؛ بلكه این است كه خود بهترین همسر باشید. براى این كه بهترین باشید، ابتدا باید خود را بشناسید و از توانایى‏ها و نیز خواسته‏ها و وظایف خود آگاه باشید و نیز براى خود احترام قائل باشید. این موضوع، باعث مى‏شود كه داراى یك شخصیت ممتاز و دوست داشتنى شده، همسرى

دلخواه باشید. انسانى كه خود را دوست نداشته باشد، نمى‏تواند دیگران را دوست داشته، به آنها عشق بورزد و نیز اگر خودتان را دوست نداشته باشید، همسرتان نیز شما را كاملاً دوست نخواهد داشت. اگر مى‏توانید خود را تغییر دهید، حتماً این كار را انجام دهید واگر نمى‏توانید، خود را به عنوان مخلوقى از مخلوقات خداوند، بپذیرید. این

پذیرش خودتان، به شما كمك مى‏كند تا تصویر ذهنى خوبى از خودتان داشته، از اعتماد به نفس برخوردار شوید و در نتیجه، مهرتان را نثار همسرتان كنید و بهترین همراه براى او باشید.


6. محبتت را ابراز كن‏

الكساندر دوما مى‏گوید: «قلب زن، پارچه‏اى است كه زود پاره مى‏شود و زود هم رفو مى‏شود». نشاط و سرزندگى زن، به محبت مرد وابسته است. زن، عشق و احساساتش را با كلمات بیان مى‏كند و نیاز دارد كه با شنیدن كلمات، عشق و احساسات را از دیگران دریافت كند. زن، به نرمش و كلمات محبت‏آمیز، نیاز دارد؛ ولى مردان با

رفتار و عمل، عشق و احساسات خود را بیان مى‏كنند. نیاز عاطفى زن، این است كه جمله دوستت دارم را چندین و چند بار از زبان همسرش بشنود و از این طریق، به آرامش روحى و اعتماد به نفس دست یابد. یكى از خصوصیات مردان، این است كه كمتر احساسات و عواطف خود را بروز مى‏دهند و بنابراین، در ابراز محبت خود به

همسرشان، كمى با مشكل مواجه مى‏شوند؛ ولى اگر مردان به تفاوت‏هاى موجود بین زن و مرد توجه داشته باشند و بدانند كه با كمى ابراز محبت، به گرماى زندگى خود مى‏افزایند، با كمى تلاش، احساسات خود را بروز خواهند داد. امام صادق علیه‏السلام مى‏فرماید: «زن از مرد آفریده شده و تمام توجهش به مرد است؛ پس همسرانتان را

دوست بدارید»3 و در جاى دیگر مى‏فرماید: «یكى از اخلاق پیامبران، این است كه نسبت به همسران خود محبت دارند».4 همچنین پیامبر اكرم صلى‏الله‏علیه‏وآله مى‏فرماید: «این كه مرد به زن بگوید دوستت دارم، هرگز از قلب زن بیرون نمى‏رود».5


7. كارهایى كه ممكن است از سوى مرد انجام شود و باعث افسردگى زن گردد، عبارتند از:

- با او حرف نزند.

- به صحبت‏هایش گوش ندهد و نیازهایش را نادیده بگیرد.

- در مقابل او شورش كند؛ بدین معنى كه در برابر خواسته‏هاى زن، لج‏بازى به خرج دهد.

- هرگز به او آسایش و آرامش خیال ندهد.

- به زن‏هاى دیگر توجه كند.

- از او فاصله بگیرد.

- از او انتقاد بى‏جا كند و در امور غیر مهم و ناچیز، از او انتقاد كند.

- مبهم و دوپهلو با او صحبت كند.

پاسخ با نقل قول
  #5  
قدیمی 07-27-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

علم عشق: هری هارلو و طبیعت عاطفه

در خلال نیمه اوّل قرن بیستم، بسیاری از روان‌شناسان عقیده داشتند که نشان دادن عاطفه و محبت به کودکان، تنها یک حرکت احساسی است که منظور خاصی در بر ندارد.
جان‌بی‌واتسون، روان‌شناس رفتارگرا، حتی پا را از این نیز فراتر گذاشت و به پدر و مادرها هشدار داد که «هنگامی که فرزندتان را نوازش می‌کنید به یاد داشته باشید که عشق پدرانه و مادرانه، ابزار خطرناکی است.» به عقیده بسیاری از متفکران آن دوره، ابراز عاطفه به مشکلات روانی در بزرگسالی منجر می‌شود.
در آن زمان، روان‌شناسان در صدد اثبات علمی بودن رشته خود بودند. جنبش رفتارگرایی بر روان‌شناسی تسلط داشت و پژوهشگران را تشویق می‌کرد که تنها به مطالعه رفتارهای قابل مشاهده و قابل اندازه‌گیری بپردازند. امّا در این میان یک روان‌شناس آمریکایی به نام هری‌هارلو به مطالعه موضوعی علاقه‌مند شد که کمّی کردن و اندازه‌گیری آن آسان نبود: عشق.
هارلو از طریق یک سری آزمایش‌های بحث‌انگیز که در دهه 1960 انجام داد، تأثیرات قوی و نیرومند عشق را نشان داد. او با نشان دادن اثرات مخرب محرومیت از عشق مادری بر روی میمون‌های جوان، اهمیت عشق مادری را برای رشد سالم کودک آشکار کرد. آزمایش‌های هارلو با وجودی که غیراخلاقی و بیرحمانه توصیف شد امّا حقایقی را روشن ساخت که تأثیرات عمیقی بر درک ما از رشد کودک به جا گذاشت.
آزمایش مادر سیمی
هارلو اظهار داشت که توجه اندکی صرف پژوهش‌های تجربی در مورد عشق شده است. «به دلیل کمبود آزمایش و پژوهش تجربی، نظریه‌هایی که از سوی روان‌شناسان، جامعه‌شناسان، انسان‌شناسان، پزشکان یا روانکاوان درباره طبیعت واقعی عاطفه ارائه شده‌اند همگی در سطح مشاهده، شهود و یا حدس و گمان باقی مانده‌اند.» (هارلو، 1958)
بسیاری از نظریه‌های موجود درباره عشق، بر این ایده تمرکز داشتند که پیوند اولیه بین مادر و فرزند، صرفاً وسیله‌ای برای به دست آوردن غذا، رفع تشنگی و جلوگیری از درد، از سوی کودک است. امّا هارلو عقیده داشت که این دیدگاه رفتاری به پیوند مادر- فرزند، ناکافی است و همه جوانب را در نظر نمی‌گیرد.
معروف‌ترین آزمایش هارلو این بود که به میمون‌های جوان بین دو «مادر» مختلف حق انتخاب می‌داد. یکی از مادران از پارچه نرمی ساخته شده بود امّا غذا نمی‌داد. مادر دیگر، از سیم ساخته شده بود امّا از یک بطری بچه‌گانه که به آن وصل بود غذا می‌داد.
هارلو میمون‌ها را چند ساعت پس از تولّد از مادران اصلی‌شان جدا کرد و گذاشت که در کنار این مادران ساختگی «رشد» یابند. آزمایش نشان داد که بچه میمون‌ها زمان بسیار بیشتری را در کنار مادر پارچه‌ای می‌گذراندند تا مادر سیمی. «این آزمایش روشن ساخت که راحتی تماس در مقایسه با شیردهی و تغذیه از اهمیت بسیار بیشتری در رشد واکنش‌های عاطفی برخوردار است.» (هارلو، 1958)
ترس، امنیت و پیوند
هارلو در آزمایش بعدی خود نشان داد که بچه میمون‌ها علاوه بر راحتی و آسایش، به خاطر امنیت به سراغ مادر پارچه‌ای خود می‌روند. هارلو به بچه میمون‌ها اجازه داد تا در حضور و در غیاب مادر پارچه‌ای خود به کاوش در یک اتاق بپردازند. هنگامی که مادر پارچه‌ای حضور داشت، بچه میمون‌ها از آن به عنوان پناهگاه برای کاوش اتاق استفاه می‌کردند و به همین خاطر بسیار نزدیک به آن حرکت می‌کردند و یا اگر دور می‌شوند فوراً به کنارش برمی‌گشتند.
هنگامی که مادر پارچه‌ای از اتاق بیرون برده می‌شد اثر احساسی و شگفت‌انگیزی داشت. بچه میمون‌ها دیگر پناهگاه یا محل امنی برای کاوش در اتاق نداشتند و غالباً بی‌حرکت می‌ماندند، کِز می‌کردند، می‌لرزیدند، جیغ می‌زدند و زوزه می‌کشیدند.
تأثیر پژوهش هارلو
در حالی که بسیاری از خبرگان منکر اهمیت عشق و عاطفه پدری یا مادری بودند، آزمایش‌های هارلو به طرز غیرقابل انکاری اثبات کرد که عشق برای رشد طبیعی کودک جنبه حیاتی دارد. آزمایش‌های بعدی که توسط هارلو صورت گرفت آشکار ساخت که اثرات تخریبی بلند مدّت ناشی از محرومیت از عشق و عاطفه، به درماندگی هیجانی و روانی و گاهی اوقات حتی به مرگ می‌انجامد. کارهای هارلو و نیز پژوهش‌های مهمی که توسط جان باولبی و مری آینزورث صورت گرفت به تغییرات اساسی در چگونگی رویکرد پرورشگاه‌ها، بنگاه‌های فرزندخواندگی و گروه‌های خدمات اجتماعی به مسأله مراقبت از کودکان انجامید.
با وجودی که کارهای هری هارلو اعتبار فراوانی برای او به همراه آورد و گنجینه باارزشی از پژوهش‌های مربوط به عشق، عاطفه و روابط میان فردی را به جا گذاشت امّا زندگی شخصی خود او خیلی زود فرو پاشید. پس از بیماری جانکاه همسرش، او در کام اعتیاد به الکل و در پی آن افسردگی فرو رفت و سرانجام از فرزندان خود جدا شد. همکاران هارلو غالباً او را آدمی بیرحم، متعصّب، مردم‌گریز، بدذات و طعنه‌زن، توصیف کرده‌اند. با وجود این، میراث پایدار هارلو، بر اهمیت حمایت هیجانی، عاطفه و عشق در رشد فرزندان، تأکیدی جاودانه گذاشت.
پاسخ با نقل قول
  #6  
قدیمی 07-27-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

نظریه‌هایی درباره عشق


در مطالعه‌ای که درباره «نگرش به ازدواج» به عمل آمده است، مردم عشق را پدیده‌ای مرموز، اسرارآمیز، عرفانی و بادوام توصیف کرده‌اند. در طول تاریخ، شاعران، نویسندگان، هنرمندان، فیلسوفان و دانشمندان تلاش کرده‌اند که مفهوم واقعی عشق را دریابند. البته روان‌شناسان هم به نوبه خود نظریه‌هایی برای تشریح طبیعت عشق ارائه نموده‌اند، امّا باید توجه داشت که هر فرد، تفسیر و تعبیر خاص خودش را در این زمینه دارد. در این مقاله با چهار نظریه معروف که برای توضیح و توصیف دوست داشتن، عشق و دلبستگی عاطفی ارائه شده آشنا می‌شویم.
1- دوست داشتن در مقابل عشق (نظریه رابین)
زیک رابین، روان‌شناس، عشق را متشکل از سه عنصر می‌داند:
  • دلبستگی- شرط محبت کردن و بودن با فردی دیگر.
  • محبت- ارزش‌گذاری نیازها و خوشی‌های دیگران به قدر نیازها و خوشی‌های خود.
  • تعلّق- به اشتراک گذاشتن افکار، احساسات و تمایلات خصوصی خود با فردی دیگر.
رابین در کنار مطرح ساختن دیدگاه فوق، دو پرسشنامه نیز برای اندازه‌گیری این متغیرها به وجود آورده است. او درابتدا در حدود 80 پرسش برای به دست آوردن نگرشی که یک فرد درباره عشق دارد طراحی کرد. این پرسش‌ها بر حسب این که منعکس‌کننده احساس دوست داشتن یا احساس عشق بودند، مرتب شده بودند. این دو مجموعه پرسش بین 198 دانشجوی دوره کارشناسی توزیع شد و تحلیل‌های آماری بر روی پاسخ‌ها به عمل آمد.
نتیجه به دست آمده به رابین اجازه داد تا 13 پرسش برای «دوست داشتن» و 13 پرسش برای «عشق» را که معیارهای قابل اطمینانی برای این دو متغیر بودند، تعیین کند.
نمونه‌های زیر، مشابه برخی از پرسش‌هایی است که در «مقیاس دوست داشتن و عشق» رابین وجود دارد:
اندازه‌گیری «دوست داشتن»
1- من احساس می‌کنم که ........... آدم محکم و استواری است.

2- من به نظرات و عقاید ........... اطمینان دارم.
اندازه‌گیری «عشق»
1- در من یک حس قوّی انحصارگری نسبت به ........... وجود دارد.


2- خیلی دوست دارم که ........... با من محرمانه صحبت کند. 3- من برای ........... تقریباً هر کاری خواهم کرد.
مقیاس‌هایی که رابین برای اندازه‌گیری دوست داشتن و عشق ارائه کرد، مؤید نظریه او درباره عشق بودند. رابین در مطالعه دیگری برای تعیین این که آیا این مقیاس‌ها واقعاً دوست داشتن را از عشق متمایز می‌سازد یا نه، به این نتیجه رسید که دوستان خوب، امتیاز بالایی در مقیاس «دوست داشتن» به دست می‌آورند امّا فقط افراد خاصی می‌توانند در مقیاس «عشق»، امتیاز بالا کسب کنند.
عشق یک مفهوم عینی نیست و بدین خاطر اندازه‌گیری آن دشوار است. «مقیاس دوست داشتن و عشق» رابین، روشی را برای اندازه‌گیری احساس پیچیده عشق پیشنهاد می کند.
2- عشق دلسوزانه در مقابل عشق شهوانی (نظریه هاتفیلد)
به عقیده الین هاتفیلد، روان‌شناس، عشق دو نوع اصلی بیشتر ندارد: عشق دلسوزانه و عشق شهوانی. عشق دلسوزانه، مشخصه‌اش احترام متقابل، دلبستگی، عاطفه و اعتماد است. عشق دلسوزانه معمولاً در فضایی از احساس درک متقابل و احترام مشترک برای یکدیگر، رشد می‌یابد.
مشخصه عشق شهوانی، هیجان شدید، جاذبه جنسی، اضطراب و عاطفه است. هنگامی که به این هیجانات شدید از سوی مقابل نیز پاسخ داده شود، فرد احساس خوشحالی و ارضاء می‌کند. امّا عشق یک سویه به احساس یأس و نومیدی و افسردگی می‌انجامد. به عقیده هاتفیلد، عشق شهوانی، عشقی گذرا است و معمولاً بین 6 تا 30 ماه بیشتر دوام نمی‌آورد.
به گفته هاتفیلد، عشق شهوانی هنگامی که انتظارات فرهنگی مشوّق عاشق شدن باشد، یا هنگامی که فردی با ایده‌های پیش پنداشته شما در مورد معشوق ایده‌آل مطابقت داشته باشد و یا هنگامی که حضور فرد دیگری باعث افزایش تحریک فیزیولوژیکی شما گردد، برانگیخته می‌شود.
عشق شهوانی ایده‌آل، سپس به عشق دلسوزانه که بسیار بادوام‌تر است منجر می‌گردد. با وجودی که اغلب مردم در جستجوی رابطه‌ای هستند که امنیت و پایداری عشق دلسوزانه و شدّت و حدّت عشق شهوانی را یکجا در خود داشته باشد، امّا به عقیده هاتفیلد چنین رابطه‌ای بسیار نادر است.
3- مدل رنگ‌های اصلی (نظریه جان‌لی)
جان لی در کتاب خود به نام «رنگ‌های عشق» که در سال 1973 منتشر شد، انواع عشق را با رنگ‌های اصلی مقایسه کرده است. درست همان گونه که سه رنگ اصلی وجود دارد، جان لی سه سبک اصلی هم برای عشق قائل شده است. این سه سبک عبارتند از: 1) عشق به یک فرد ایده‌آل، 2) عشق به عنوان یک بازی و 3) عشق به عنوان دوستی.
جان لی درادامه تشبیه خود می‌گوید که همان گونه که سه رنگ اصلی با یکدیگر ترکیب شده و رنگ‌های مکمل را به وجود می‌آورند، این سه سبک اصلی عشق نیز می‌توانند با یکدیگر ترکیب شده و 9 سبک متفاوت و ثانویه عشق را به وجود آورند. برای مثال، ترکیبی از سبک‌های اول و دوم به عشق شیدایی یا عشق وسواسی می‌انجامد.
6 سبک عشق از دید جان لی
  • سه سبک اصلی
    1- عشق به یک فرد ایده‌آل


    2- عشق به عنوان یک بازی 3- عشق به عنوان دوستی
  • سه سبک ثانویه
    1- عشق شیدایی- وسواسی (ترکیب 1 و 2 اصلی)


    2- عشق واقع‌گرایانه و عملی (ترکیب 2 و 3 اصلی) 3- عشق فداکارانه (ترکیب 1 و 3 اصلی)
4- نظریه مثلثی عشق (نظریه اشترنبرگ)
رابرت اشترنبرگ، روان‌شناس، نظریه مثلثی عشق را ارائه کرده است. او سه مؤلفه را برای عشق در نظر گرفته است: صمیمیت (رابطه نزدیک)، میل جنسی و تعهد. ترکیبات مختلف از این سه مؤلفه به انواع مختلفی از عشق می‌انجامد. برای مثال، ترکیب صمیمیت (رابطه نزدیک) و تعهد به عشق دلسوزانه و ترکیب میل جنسی و رابطه نزدیک به عشق شهوانی می‌انجامد.
به گفته اشترنبرگ، رابطه‌ای که بر مبنای دو یا بیشتر از این عناصر بنا شده باشد، بادوام‌تر از عشقی است که تنها بر اساس یکی از این مؤلفه‌ها باشد. اشترنبرگ از واژه «عشق کامل» برای توصیف عشقی که از ترکیب هر سه مؤلفه، یعنی رابطه نزدیک، میل جنسی و تعهد به وجود آمده باشد، استفاده کرده است. به عقیده اشترنبرگ، هر چند این نوع عشق، قویترین و بادوام‌ترین نوع عشق است ولی بسیار نادر می‌باشد.
پاسخ با نقل قول
  #7  
قدیمی 07-27-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

سنجش عشق و دوستی
در این مطلب یک تست جالب روانشناسی مطرح می شود که ارتباط شما را با دوست داشتن تا حدی مشخص می کند. پاسخ دادن و مشاهده نتیجهء این تست خالی از لطف نیست.
سوال اول:
شما به طرف خانه كسي كه دوست داريد مي رويد.
دو راه براي رسيدن به انجا وجود دارد:
ـ يكي كوتاه و مستقيم است كه شما را سريع به مقصد مي رساند ولي خيلي ساده و خسته كننده است
ـ اما راه دوم به طور قابل ملاحظه اي طولاني تر است ولي پر از مناظر زيبا و جالب است.
حال شما كدام راه را براي رسيدن به خانه محبوبتان انتخاب مي كنيد؟راه كوتاه يا بلند؟



سوال دوم:
در راه دو بوته گل رز مي بينيد. يكي پر از رزهاي قرمز و ديگري پر از رزهاي سفيد. شما تصميم مي گيريد 20 شاخه از رزها را براي او بچينيد. چند تا را سفيد و چند تا را قرمز انتخاب مي كنيد
(شما مي توانيد يا همه را يا از تركيب دو رنگ انتخاب كنيد)



سوال سوم:
با لاخره شما به خانه دوست یا معشوقتان مي رسيد و يكي از افراد خانوادهء او در را بر روي شما باز مي كند.
شما مي توانيد از او بخواهيد كه دوستتان را صدا بزند یا اینکه خودتان او را خبر كنيد.
حالا چكار مي كنيد؟



سوال چهارم:

شما وارد منزل شده به اتاق دوستتان مي رويد ولي كسي آنجا نيست. پس تصميم مي گيريد رزها را همان جا بگذاريد.
ترجيح مي دهيد آنها را لب پنجره بگذاريد يا روي تخت؟



سوال پنجم:
شب مي شود شما و او هر كدام در اتاقهاي جداگانه اي مي خوابيد. صبح زماني كه بيدار شديد به اتاق او مي رويد: دوست دارید شما وقتي كه آنجا مي رويد او خواب باشد يا بيدار؟

سوال آخر:
وقت برگشتن به خانه است آيا راه كوتاه و ساده را انتخاب مي كنيد؟ يا ترجيح مي دهيد از راه طولاني و جالب تر بويد؟

.

.
.
جواب ها

جواب سوال اول:

جاده نشان دهنده عشق است اگر راه كوتاه را انتخاب كرده ايد. زود و آسان عاشق مي شويد.
ولي اگر راه طولاني را انتخاب كرده ايد به آساني عاشق نمي شويد.



جواب سوال دوم:

تعداد رز هاي قرمز نشان دهنده آن است كه در يك رابطه چقدر از خودتان مايه مي گذاريد و تعداد رزهاي سفيد برعكس نشان مي دهد كه شما چقدر در ان رابطه از طرف مقابلتان انتظار محبت داريد.

به طور مثال اگر 18 رز قرمز و 2 عدد رز سفيد انتخاب كرده ايد به معناست كه شما 90% محبت مي كنيد و 10% انتظار محبت از طرف مقابل داريد.


جواب سوال سوم:

سوال سوم نشان دهنده طرز برخورد شما با مشكلات در يك رابطه است. اگر شما از اعضاي خانواده درخواست كرده ايد كه محبوبتان را صدا بزند به اين معناست كه شما از مواجه شدن با مشكلات مي ترسيد و اميدوار هستيد كه مشكلات به خودي خود حل شوند. ولي اگر خودتان به اتاق رفته ايد كه او را از حظور خود مطلع كنيد اين نشان مي دهد كه شما با مشكلات روبرو مي شويد و دوست داريد آنها را هر چه زودتر حل كنيد.



جواب سوال چهارم:

محل قرار دادن رزها نشان دهنده اشتياق شما براي ديدن محبوبتان است. اگر آنها را بر روي تخت بگذاريد نشان مي دهد كه دوست داريد او را زياد ببينيد و اگر انها را لب پنجره قرار مي دهيد يعني اگر او را زياد هم نبينيد تحمل مي كنيد.



جواب سوال پنجم:

سوال پنجم نشان دهنده تفكر و طرز فكر شما در بارهء شخصيت فرد محبوبتان است. اگر شما او را در حالي كه خوابيده است در اتاق مي بينيد. اين به اين معني است كه شما او را همانطور كه است دوست داريد و اگر او را بيدار ديده ايد يعني انتظار داريد او مطابق ميل شما بشود.



جواب سوال آخر:

راه بازگشت به خانه نشان دهنده دوام عشق شماست. اگر راه كوتاه را انتخاب كرده ايد مدت عاشق بودن و دوست داشتن شما كوتاه است و اگر راه بلند را انتخاب كرده ايد مدت زيادي در عشق خود پايدار خواهيد بود.

پاسخ با نقل قول
  #8  
قدیمی 07-27-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

تحقیقات نشان داد: عشق کافی هست یا نیست؟!
تحقیقات جدید دانشمند‌ان استرالیایی نشان از این موضوع دارد كه عشق برای ازدواج كردن و داشتن یك زندگی موفق كافی نیست و عوامل دیگری نیز در این امر دخیل هستند.
دكتر «ربكا كیپن» و پروفسور «بروس چاپمن» از محققان دانشكده ملی استرالیا هستند كه در تحقیقات خود بر روی دو هزار و 500 زوج بین سال‌های 2001 میلادی تا 2007 میلادی به این نتیجه دست یافتند كه عشق برای ازدواج و داشتن یك زندگی خوب، كافی نیست.
در این تحقیق آمده است: احتمال طلاق در بین زوج‌هایی كه شوهر 9 سال بزرگتر از همسر خود باشد و یا آن كه بیش از 25 سالگی ازدواج كرده باشند، دو برابر بیشتر از دیگر زوج‌ها است.
عشق و محبت دو طرفه، پول و سرمایه‌ مالی مناسب، اخلاق صحیح و درست از دیگر عوامل مرتبط با زندگی پایدار در میان زوج‌ها است.
گفته می‌شود، زوج‌هایی كه در زندگی خود پایدار باشند تنها قادرند زندگی خوب و در خور توجهی برای فرزندان خود فراهم كنند و به آنان نیز درست زندگی كردن را بیاموزند.
دكتر «پنگ یو» یكی دیگر از محققان دانشكده ملی استرالیا معتقد است، حدود 90 درصد زوج‌ها در استرالیا و برخی از كشورهای اروپایی و امریكایی به دلیل آن كه اكثرا دور از هم زندگی می‌كنند و یا به عبارتی با كار خود ازدواج كرده‌اند، خیلی زود از یكدیگر طلاق گرفته و به فكر زندگی جداگانه می‌افتند.
پاسخ با نقل قول
  #9  
قدیمی 07-27-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

::::تفاوت عشق و دوست داشتن از دیدگاه دکتر شریعتی::::
عشق يك جوشش كور است و پيوندي از سر نابينايي. اما دوست داشتن پيوندي خود آگاه و از روي بصيرت روشن و زلال .


عشق بيشتر از غريزه آب مي خورد و هر چه از غريزه سر زند بي ارزش است و دوست داشتن از روح طلوع مي كند و تا هر جا كه يك روح ارتفاع دارد ، دوست داشتن نیز هنگام با او اوج می گیرد.



عشق در غالب دل ها ، در شكل ها و رنگهاي تقريبا مشابهي متجلي مي شود و داراي صفات و حالات و مظاهر مشتركي است ،اما دوست داشتن در هر روحي جلوه اي خاص خويش دارد و از روح رنگ مي گيرد و چون روح ها بر خلاف غريزه هاهر كدام رنگي و ارتفاعي و بعدي و طعم و عطري ويژه خويش را دارد مي توان گفت :

كه به شماره هر روحي ، دوست داشتني هست .


عشق با شناسنامه بي ارتباط نيست و گذر فصل ها و عبور سال ها بر آن اثر مي گذارد ،

اما دوست داشتن در وراي سن و زمان و مزاج زندگي مي كند و بر آشيانه بلندش روز و روزگار را دستي نيست .


عشق ، در هر رنگي و سطحي ، با زيبايي محسوس ، در نهان يا آشكار رابطه دارد . چنانچه شوپنهاور مي گويد:

شما بيست سال سن بر سن معشوقتان بيفزائيد ، آنگاه تاثير مستقيم آنرا بر روي احساستان مطالعه كنيد .
اما دوست داشتن چنان در روح غرق است و گيج وجذب زيبايي هاي روح كه زيبايي هاي محسوس را بگونه اي ديگر مي بيند .


عشق طوفاني و متلاطم و بوقلمون صفت است ، اما دوست داشتن آرام و استوار و پر وقار و سرشار از نجابت .



عشق با دوري و نزديكي در نوسان است . اگر دوري بطول انجامد ضعيف مي شود ، اگر تماس دوام يابد به ابتذال مي كشد . و تنها با بيم و اميد و اضطراب و ديدار وپرهيززنده و نيرومند مي ماند،

اما دوست داشتن با اين حالات نا آشنا است ، دنيايش دنياي ديگري است .


عشق جوششي يكجانبه است . به معشوق نمي انديشد كه كيست يك خود جوششي ذاتي است ، و از ين رو هميشه اشتباه مي كند و در انتخاب بسختي مي لغزد و يا همواره يكجانبه مي ماند و گاه ، ميان دو بيگانه نا همانند ، عشقي جرقه مي زند و چون در تاريكي است و يكديگر را نمي بينند ، پس از انفجار اين صاعقه است كه در پرتو رو شنايي آن ، چهره يكديگر را مي توانند ديد و در اينجا است كه گاه ، پس جرقه زدن عشق ، عاشق و معشوق كه در چهره هم مي نگرند ، احساس مي كنند كه هم را نمي شناسند و بيگانگي و نا آشنا يي پس از عشق درد كوچكي نيست .


اما دوست داشتن در روشنايي ريشه مي بندد و در زير نور سبز مي شود و رشد مي كند و ازين رو است كه همواره پس از آشنايي پديد مي آيد ، و در حقيقت در آغاز دو روح خطوط آشنايي را در سيما و نگاه يكديگر مي خوانند ، و پس از آشنا شدن است كه خودماني مي شوند .

دو روح ، نه دو نفر ، كه ممكن است دو نفر با هم در عين رو در بايستي ها احساس خودماني بودن كنند و اين حالت بقدري ظريف و فرار است كه بسادگي از زير دست احساس و فهم مي گريزد و سپس طعم خويشاوندي و بوي خويشاوندي و گرماي خويشاوندي از سخن و رفتار و آهنگ كلام يكديگر احساس مي شود و از اين منزل است كه ناگهان ، خودبخود ،دو همسفر به چشم مي بينند كه به پهندشت بي كرانه مهرباني رسيده اند و آسمان صاف و بي لك دوست داشتن بر بالاي سرشان خيمه گسترده است و افقهاي روشن و پاك و صميمي ايمان در برابرشان باز مي شود و نسيمي نرم و لطيف همچون روح يك معبد متروك كه در محراب پنهاني آن ، خيال راهبي بزرگ نقش بر زمين شده و زمزمه درد آلود نيايش مناره تنها و غريب آنرا بلرزه مي آورد .
دوست داشتن هر لحظه پيام الهام هاي تازه آسمانهاي ديگر و سرزمين هاي ديگر و عطر گلهاي مرموز و جانبخش بوستانهاي ديگر را بهمراه دارد و خود را ، به مهر و عشوه اي بازيگر و شيرين و شوخ هر لحظه ، بر سر و روي اين دو ميزند .


عشق ، جنون است و جنون چيزي جز خرابي و پريشاني فهميدن و انديشيدن نيست .

اما دوست داشتن ، در اوج معراجش ، از سر حد عقل فراتر مي رود و فهميدن و انديشيدن را نيز از زمين مي كند و با خود به قله بلند اشراق مي برد
دکتر علی شریعتی

پاسخ با نقل قول
  #10  
قدیمی 07-27-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

نشانه های عاشقی
*عشق شتاب نمي کند چرا که تا بي نهايت فرصت دارد . هروقت براي ايجاد رابطه عجله کردي بدان که از تنهايي مي ترسي . احساس بي پناهي با ديگران از بين نمي رود ، با تنهايي و بي پناهي ات رو به رو شو و آنها را ببين . عشق در تو بود و تو بي خبر بودي ، خسته شدي از تنهايي ناگه به عشق رسيدي .

*اگر به تصوير خيالي معشوق بچسبي ، عشق را عقب خواهي راند . ذهن سعي مي کند آنچه معشوق «هست» را به آنچه بايد باشد تبديل کند و اين «بايد »،عشق را مسدود مي کند . تصوير خيالي اش نقش روي آب است ؛ خودش را عاشق شو!

*عشق را نمي تواني در خود از بين ببري ! عشق نابود نمي شود . تو فقط مي تواني بر آن سرپوش بگذاري . چند لحظه از زندگيت گذشت و عشق در آن دست نخورده باقي ماند ؟!

*اگر به دنبال آن هستي که با ديگران خلا دروني خود را پر کني ؛ عاشق نيستي ! هر نيازي تنها مي تواند از درون تو سيراب شود . نخواه که عشق کاستي هايت را پرکند براي او راهي به درون تو نيست .

*عشق وابستگي نيست، رها شدن است . وقتي به ديگري وابسته مي شوي بدان که مي ترسي و مي خواهي از احساس ناامني خلاص شوي ، در حالي که هيچ کس نمي تواند ناامني و ترس را در تو از بين ببرد . تنها خودت مي تواني با ترس هايت روبه رو شوي . تنها با نيروي عشقي که از درونت مي جوشد احساس ايمني خواهي کرد و ترس هايت فروخواهد ريخت . هرچه بيشتر بخواهي نگهش داري از دستش مي دهي وقتي مي ماند که بخواهد .

*به سرچشمه اصلي وجودت بازگرد ؛ تو خود عشقي !اعمال و حرفهايت تو نيستند . اگر بتواني دوست داشتني بودنت را دريابي اعمال و حرفهايت را از خود جدا خواهي ديد . بدان که ؛ تو ريشه در خدا داري پس ؛ به سرچشمه ات بازگرد .

*فقط کافيست که عشق را باور داشته باشي ! هرقدر عشق را باور داشته باشي قدرت داري . هرقدر عشق را باور داشته باشي آرامش داري و هرقدر باورش داشته باشي ؛ ايمن هستي .

*هنگام عاشقي ؛ همچون درخت برگهاي کهنه گذشته را رها کن و دوباره جوانه بزن . براي «هست »خود ارزش قائل باش نه براي آن چه در گذشته انجام داده اي ؛ و عشق را محدود نکن .

*با سنگ شيشه قلبت را نشانه گرفت ؛ اما عشق نشکست . عشق شکست نمي خورد اين تو هستي که در برابر آن سد مي سازي . عشق همواره جاري است تو بر سر راه آن سنگ مي اندازي .

*عشق هرگز نمي ميرد و هميشه با طراوت و شاداب مي ماند . از عشق کم نمي شود . عشق مثل رود بهاري همواره پر آب و خروشان است . هرلحظه حس تازه اي خواهي داشت هنگام عاشقي .

پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 12:43 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها