جانا ز فراق تو اين محنت جان تا كي
دل در غم عشق تو رسواي جهان تا كي
چون جان و دلم خون شد در درد فراق تو
بر بوي وصال تو دل بر سر جان تا كي
نامد گه آن آخر كز پرده برون آيي
آن روي بدان خوبي در پرده نهان تا كي
بشكن به سر زلفت اين بند گران از دل
بر پاي دل مسكين اين بند گران تا كي
دل بردن مشتاقان از غيرت خود تا چند
خون خوردن و خاموشي زين دلشدگان تا كي
گر عاشق دلداري ور سوختة ياري
بي نام و نشان مي رو زين نام و نشان تا كي
شجریان بزرگ اینو به زیبایی مخونه....