|
 |
 |
 |
 |
 |
 |
 |
04-19-2012
|
||||
|
||||
نقل قول:
مي‌زني پُستـي به نامِ ما رقـم:
«شاعـري گمنام امّا محتـرم!» تا اميرعبّاس انصاري و عشــق باشد و يك پنجِ وارونه، چه غم! .................................... فرشته: فرشته آمدی من را ز تکرار ازین تنهایی و غربت رهاندی فرشته قلب من آکنده از توست یقین در قلب من عشقی نشاندی
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری 
|
| جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید | |
|
|
|
|
04-19-2012
|
||||
|
||||
|
امیرعباس انصاری نشان از یار داری
نشان ازبوذر ومقداد و یا عمار داری ......... خوب بید؟ 
|
| 3 کاربر زیر از yad سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش: | ||
|
04-19-2012
|
||||
|
||||
|
نقل قول:
خودت سرودی رزی جان؟  نقل قول:
بله خیلی هم خوب بید دعوا که نداریم  یاد باد آن که سر کوی توام منزل بود دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود
__________________
یک پاییز فقط برای من و تو
|
| 5 کاربر زیر از shokofe سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش: | ||
|
04-19-2012
|
||||
|
||||
|
به کجا چنین شتابان؟
به هر آن کجا که باشد بجز این سرا سرایم سفرت به خیر اما تو دوستی خدا را چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی به شکوفه ها به باران برسان سلام ما را
__________________
شیشه ای میشکند... یک نفر میپرسد که چرا شیشه شکست آن یکی میگوید شاید این رفع بلاست ! دل من سخت شکست ... هیچ کس هیچ نگفت .... غصه ام را نشنید ! از خودم میپرسم : ارزش قلب من از شیشه ی یک پنجره هم کمتر بود ؟ ویرایش توسط kiana : 04-19-2012 در ساعت 08:57 PM
|
|
04-19-2012
|
||||
|
||||
|
خداییش شعر درباره کیانا از کجا برم پیدا کنم
از خاکیان ز صافی طینت جدا شدم از دست روزگار برون چون دعا شدم
__________________
|
|
04-19-2012
|
||||
|
||||
|
تا مرا عشق تو تعلیم سخن گفتن کرد
خلق را ورد زبان مدحت و تحسین من است
__________________
یک پاییز فقط برای من و تو
|
| 4 کاربر زیر از shokofe سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش: | ||
|
04-19-2012
|
||||
|
||||
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری
|
| 3 کاربر زیر از رزیتا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش: | ||
|
04-19-2012
|
||||
|
||||
|
ساقیا دیوانه‌ای چون من کجا دربر کشد
دختر رزی را که نقد عقل کابین کرده‌اند
__________________
یک پاییز فقط برای من و تو
|
| 4 کاربر زیر از shokofe سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش: | ||
|
04-20-2012
|
||||
|
||||
سلام دوستان
لازم شد درباره شعری که اسم بنده درش هست و توسط آقای علی بداغی سروده شده یه مطلبی اینجا درج کنم من چند سال پیش با کتاب شعری دستنویس از دوستان آشنا شدم که توش شعرهای آقای علی بداغی هم بود شیفته نوع اشعار کوتاه و کاربردی ایشون شدم وقتی این فروم آغاز به کار کرد ناخودآگاه یاد معروفترین شعر ایشون "پنج وارونه چه معنا دارد" افتادم که بی نهایت جالبه چرخیدم تو نت این شعرو زدم با یه وبلاگ هم که خیلی شهر از این شاعر معاصر گرامی جناب بداغی داشت تماس گرفتم نگو با خود شاعر تماس گرفتم!!  خوب معمولا تو ایران کسی تو زنده بودنش جزو مشاهیر نیست... زبانم لال البته ولی آقای بداغی حقیقتا جزو مشتهیر و اساتید معظم هستند اولین تیتر تاپیک این بود علی بداغی شاعری گمنام اما بسیار قابل احترام که بعد تغییرش دادم اون شعر این حکایت رو داشت شکوفه: خواهم که صد شکوفه ریزم بر آستانت هم زیر دست و پایت هم روی گیسوانت
__________________
This city is afraid of me
I have seen its true face
|
| 4 کاربر زیر از امیر عباس انصاری سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش: | ||
 |
| کاربران در حال دیدن موضوع: 5 نفر (0 عضو و 5 مهمان) | |
حالت خطی
|
|
اکنون ساعت 09:23 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.