بچه های کرماشان - گفتگوی کرمانشاهی -کلوپ بچه های کرمانشاه

[Hiwa]

نوشته اصلی توسط younes

چاکر داش مهدی. یه نگا به صفحات قبلی بندازی می بینی حسابی به یادت بودیم. مه دو بار سراغت گرفتم. به کوروشم گفتم اتفاقا. شماره تلفنته گویا عوض کردی.
بیا بیشتر بشمان سر بزن.

یونس جان سلام
عزیزی براگم!
لطف دیری.
متاسفانه دو تا گوشیامو از تو ماشین آقا دزده برد.آره شماره م عوض شده بید.
کی بریم چهار راه نوبهار لای او رفیقت؟

[Younes]

نوشته اصلی توسط hiwa

یونس جان سلام
عزیزی براگم!
لطف دیری.
متاسفانه دو تا گوشیامو از تو ماشین آقا دزده برد.آره شماره م عوض شده بید.
کی بریم چهار راه نوبهار لای او رفیقت؟

نوکرتم مهدی جان. ما که حسابی مشتاق دیدارتیم ولی یه کم دیر رسیدی. من یکی دو روز دیگه راهیه اهوازم. ایشالا برگشتم ببینمتون.

[رزیتا]

یکی از آشناها که چندوقتی بود کرمانشاه نیامده بود، میگفت انصافا خیلی شهرتان تغییر کرده
و بهتر شده، جا داره که بهترم بشه
به این فکر می کردم که از دست ما چه کاری ساخته س؟
میشه کاری کرد؟ حتما باید منتظر شد که کاری انجام بشه؟ اگه دوست دارین بیاین پیشنهاد بدین، حداقل میشه پیشنهادات خوب و سازنده مانه به گوش مسئولین برسانیم

[دانه کولانه]

یکی از بزرگترین مشکلات ما کرماشانیا اینه که

"راضیم" همیشه راضیم !
تو خانه ی خودمان آگر میسوزانیم برای زن و بچه مان اما اگه رفتیم فلان شرکت و فلان اداره زدن تو سرمانم هیچ نمیگیم
م دعوا زیادی مکنم با کسایی که پشت میزن و با بی احترامی با ادم برخورد مکنن
مثلا حضرات اقایان توی شرکت حسابگر
اما تا صد سال دیه من یه نفر نمیتانم کاری بکنم
هزار تا مشتری داره م بگم اقا خطمه قطع کنین خوشم از نورتان نمیاد
باید همه حقشانه بخوان
بگم اقایی که پشت او میز نشستی تو پول میگیری که کار منه راه بندازی نه حتی جواب سلامم ندی...

ای مشکله داریم که مردممان راضین
دنگشان در نمیاد
اگه همسایه ای اشغالشه او جوری که بقیه میذارن توی سطل نمیذاره بشش چپ چپ نگا نمکنن
نمیگم چاقو دست بگیر برو بکو تو شکمش
ولی توی سلام علیک صبانه-ت دخیلش کن
وقتی یه ادم قانون شکن که با بقیه همراه نیست توسط اطرافیانش با نوع دیگه از لحن صحبت و برخورد و نگاه مواجه بشه خودشو عوض مکنه
ولی وقتی هیچکی هیچی نگه خو تا صد سال دیه هی ایجو مکنه
م خودمم به همسایه چیزی نمیگم
ولی با مغازه دار راننده تاکسی هر کی که پشت میزه بد مردم حرف بزنه بی احترامی بکنه یا کارشانه راه نندازه و سر کار بذاره تذکر میدم بششان.
ای اولین دردمانه که "راضیم" و هیچ نمیگیم
مسئولین باید کارشانه بکنن شهره بسازن پول خرج بکنن مام وظیفه داریم ایجوری از نظر فرهنگی خودمانه تغییبر بدیم
اقا م ناراحتم از اینکه توی خیابان راه میری همه ی جوانا با صدای بلند حرف میزنن و میخندن مثلا الان تهران ایجوره ؟
خو بابا شهر پول نداره مشکل داره بشش نرسیدن باشه منم نمیگم چرا درصد زیادی دانشگاهی نیستند
حق دارند نیستند چون امکانات نبوده
ولی همه میتانن توی خیابان ناهنجار نباشن
خو میتانیم با تمام قدرت تف نکنیم تو خیابان جلوی چش مردم
من اقای رانده تاکسی میتانم صبا که میام سر کار یه مسواک بزنم مسافرام اذیت نشن
بچه مثبت بازی در نمیارم نمیخوام بگم م خودم مسواک میزنم و تف نمکنم
نه م هزار تا ایراد دیه دارم از خودم معلوم نیست
ولی اینایه که از توی عزیز میبینم میگم توم مال میبینی بگو
م راستش به طور وحشتناکی از خیلی چیزای کرماشان ناراضیم
بچه های عزیز وبا معرفتی داره
در کل هم مردمش عزیزن
ولی پریم از ناهنجاری و اشتباه و نقصان
نقصان و ناهنجاری همه جا هست نسبیه
ولی تو کرماشان واویلاست بی داد مکنه
رانندگی همه جای ایران مشکلاتی داره
اما جاهای دیگه اگه یه راننده ی معترض به اون یکی اعتراضی کرد بوقی زد از دور چار تا حرف به هم میزنن و تمام میشه
شرافتا تو کرماشان کدامتان جرات دارین اگه کسی شتباه امد و زد بشتان بشش بگین بالای چشت ابرو ؟
خو سرته میشکنن
خو چرا ای شهر باید ایجو باشه
اقا هی م اشتباه کردم م زدم به ماشینت خو داداش بیمه هست منم عذر خواهی کردم نوکرتم هستم
دیه برای چه بکنیم ؟

[esygolden]

داداش من از شرکت حسابگر اشتراک میگیرم.اگه کارتو راه ننداختن بگو تحریمشان کنم برم از یه جای دیگه اشتراک بگیرم

[دانه کولانه]

نوشته اصلی توسط esygolden

داداش من از شرکت حسابگر اشتراک میگیرم.اگه کارتو راه ننداختن بگو تحریمشان کنم برم از یه جای دیگه اشتراک بگیرم

برای بدبختی یه دانه ادمم توشانه احترام میگیره کارشه درست انجام میده
ای چیزا حالیشه فردا میری میبینی عذرشه خواستن و دیه اونجا کار نمکنه...
از انصاف نگذریم در میان خیل عظیم کارمندایی که کارشانه درس انجام نمیدن
خود خانم کرانی همسر رئیس اونجا بسیار ادم محترم و احترام بگیریه و میدانم که ایشانم کلی حرص دست این کارمندای مخوره
خانم رحیمی که حسابدارشان بود هزار تا ادم خوبی بود
و اقای مهندس منیعی که اگه باسوادی داشته باشن هی اونه.
اقا برو شاتله ببین تا بدانی چنی احترام میذارن به مشتریشان
برای من نه پول مهمه نه سرعت نه کیفیت نه هیچی
احترام مهمه
احترام به من یعنی احترام به خودشان
ای یه سیاست کلیه تو او شرکت تمام نماینده های ایرانش اینطوره
ولی وی وی وی از حسابگر
من هنوزم میگم صد بار دیگه م میگم حسابگر با او همه اسم و رسمش 4 ساله نتانسته یه دامنه ی .ir برای من ثبت کنه
این یعنی سو مدیریت
یعنی فقط به فکر پول در اوردن . این پشت سر حرف زدن نیست عین همین جمله ی به خانم کرانی و به همسرشون هم گفتم ....

[رزیتا]

شاتل جدیدا با ادارات قرارداد بسته و شنیدم به دانشجوهام کلی تخفیف میده
شاتل یا صبا نت کدوم بهتره نمیدونم؟ کسی اطلاع داره از این دو شرکت؟
میخوام اکانت جدید بگیرم، از حسابگر هرگززززززز
البته خانوم کرانی و خانم رحیمی عالی بیدن اما مهم اونایی هستن که در مواقع مشکل
با نت جوابمونو میدن که ببخشید جواب سر بالا میدن
یک بار ای دی اس ال گرفتم خورد تو ذوقمان آقا جان!

[دانه کولانه]

صبانت تنها 3 ماهه داره این خودش یعنی اجبار و تحمیل به مشتری
شاتل کرمانشاه رو بچه ها خیلی ازش راضین میگن بسیار با احترام برخورد میکنن با ادم (تو بگو احترام دروغین اما میگذارند و مهم اینه نه نیت )
روز تولدت بهت پهنای باند اضافه هدیه میکنن به فلان مناسبت مثلا عید رمضان پهنای باند اضافه داده اند
ساعت 2 صبح بهشون زنگ بزنی کارت رو راه میندازن (تهرانشو میدونم اینطوره شروین گفت)
سرعتش بیشتر از اونیه که گرفتی
اما فعلا چون تازه اومده دوستم میگه بعضی شبا قطع میشه باید دوباره کانکت کنی
و مثلا تو اگه 512 گرفته باشی قانونا باید 64 کیلوبایت دانلود کنی اما بالای 100 تاس میگیری
فقط فعلا شب ها مثلا به جای اینکه 140 بگیری 100 میگیری که باز هم از قانونی خودش بیشتره .
بنابراین توصیه بر شاتله .

[Younes]

آره کرمانشاه خیلی تغییر کرده. داره سریع میره به طرف ابر شهر ها. البته فعلا تنها چیزی که عایدمان شده ترافیک سنگین و بانک های گنده و بیل برد های غول و کثیفی و ... است. امیدوارم هر چه زود تر فرهنگ هم سطحش بره بالا. تو محله هایی مثل 22 بهمن که قبلا هم از لحاظ فرهنگی وضعیت مناسبی داشتن، من می بینم که این رشد فرهنگ داره بیشتر و بیشتر هم میشه که جای امیدواریه ولی خب نمیدونم که آیا همه ی مردم می تونن فرهنگشون رو بالا بکشن یا نه. فکر می کنم بهش که چه باید کرد.

[آناهیتا الهه آبها]

سلام بر همشهری های عزیز

گفتین مشکلات یادم بدبختی هامان افتادم منم که دلم پره تا دلتان بخواد

به قول دانه یکی از مشکلاتمان اینه که بلد نیستیم اعتراض کنیم یه مثال ساده میزنم دیگه خودتان تا آخرشه بگیرین مثلا اگه امروز یه دانه نان سی تومان باشه فردا بشه صد تومان کسی نمیگه چرا ایطوری شد علتش پرسیدم از قدیمیا میگن چون ما همش تو بمباران بودیم همش زدن تو سرمان بلد نیستیم اعتراض کنیم درسته خیلی تاثیر داره

ای یه نمونه اش یه مشکل دیگه مشکل رفت و آمد با اتوبوسای خط واحده وای خدایا یعنی خدا نکنه کسی از اتوبوس استفاده کنه اعصاب دیه براش نمیمانه دیر دیر میان هیچ اتوباسای زمان مش ممد علیه هیچ سر ایستگاهم که به دلخواه نگه میدارن اونم هیچ بدبختی بعضی ها فرهنگ سوار شدن تو اتوبوسه ندارن فقط یه روز برین سوار اتوبوسای فردوسی اگه کافر نشدین دیگه ایمانتان خیلی بالاست هرچقدرم اعتراض مکنی انگار نه انگار ولی از حق نگذریم الان یه ذره بهتر شده

قربان رفتار کارمند با ارباب رجوعم برم که او دیگه بخوام بگم یه مثنوی میشه البته ای تو همه شهری ایطوریه باز یه ذره شهرما خوبه میری روبه رو کارمنده خدا هاوار روبه روش میگه خانم برو بهت زنگ میزنیم میگم آخه قشنگ من آمدم جلوت جوابمه نمیدی پشت تلفن مخوای جواب بدی

یه چیز دیگم بگم چند وقت پیش تو پارک شاهد نمایشگاه پاییزه بود نمیدانم رفتین یا نه ولی من یه روز رفتم چقدر شلوغ بود او بمانه ما هم خسته شدم گفتیم بشینیم رو چمنا چشمتان روز بد نبینه بقدری آشغال روی زمین بود که جا برای نشستن نبود حالا خیلی هام نشسته بودن همو موقع یه پسره دیدم داره پوست پفکشه میندازه رو زمین بی رودربایسی میگم اگه کسیه ببینم صد تا حرف تو دلم بهش میزنم و دعا مکنم روزی همو آشغاله انداخته رو زمین همو آشغال پره تو خانه اش بشه منم گفتم عزیزم سطل آشغال اونجاس مادرش از او طرف میاد میگه خانم چکار داری به بچه مه ای همه آشغال حالا اینم بندازه چه میشه شما بودین چه میگفتین چقدر حرص میخوردین خداییش آدم با خانه خودشم ایطوری مکنه خودتان قضاوت کنید

مه خیلی پرحرفی کردم تازه اینا یه نمونه کوچیکش بود