بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 06-03-2011
! samin ! آواتار ها
! samin ! ! samin ! آنلاین نیست.
کاربر عادی
 
تاریخ عضویت: Jan 2011
محل سکونت: فعلا همدان
نوشته ها: 28
سپاسها: : 23

45 سپاس در 25 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

]
در آرزوي بوس و كنارت مردم

وز حسرت لعل آبدارت مردم

قصه نكنم دراز كوتاه كنم

بازا بازا كز انتظارت مردم
پاسخ با نقل قول
  #2  
قدیمی 06-06-2011
shokofe آواتار ها
shokofe shokofe آنلاین نیست.
ناظر ومدیر تالار پزشکی بهداشتی و درمان

 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 4,109
سپاسها: : 3,681

5,835 سپاس در 1,524 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

امروز امروز است

امروز صبح اگر از خواب بیدار شدی و دیدی ستاره ها

در آسمان نمی تابند ناراحت نشو حتما دارند با تو قایم باشک بازی می کنند

پس با آنها بازی کن

امروز هر چه قدر بخندی و هر چه قدر عاشق باشی از محبت دنیا کم نمیشه پس بخند و عاشق باش

...امروز هر چه قدر دلها را شاد کنی کسی به تو خورده نمی گیره پس شادی بخش باش

امروز هر چه قدر نفس بکشی جهان با مشکل کمبود اکسیژن رو به رو نمیشه پس از اعماق وجودت نفس بکش

امروز هر چه قدر آرزو کنی چشمه های آرزوهات خشک نمیشه پس آرزو کن

امروز هر چه قدر خــــدا را صدا کنی خــــدا خسته نمیشه پس صدایش کن او منتظر توست

او منتظر آرزوهایت خنده هایت گریه هایت

ستاره شمردن هایت و عاشق بودن هایت است

امروز امروز است

امروز جاودانه است

و امروز زیبا ترین روز دنیاست


__________________
یک پاییز فقط برای من و تو
پاسخ با نقل قول
  #3  
قدیمی 06-07-2011
ترنم آواتار ها
ترنم ترنم آنلاین نیست.
ناظر و مدیر تالارهای آزاد

 
تاریخ عضویت: Dec 2010
محل سکونت: هرسین
نوشته ها: 5,439
سپاسها: : 7,641

11,675 سپاس در 3,736 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

امواج نگـــــاهت اعتیاد آور بود
زیبـــــایی تو فــــراتر از بـــاور بود

در قاب- نگاه چشم من لبخندت

لبخند ژوکـوند ، بلکه زیبــاتر بود
__________________
.
.
.
.
.
پاسخ با نقل قول
  #4  
قدیمی 06-07-2011
GhaZaL.Mr آواتار ها
GhaZaL.Mr GhaZaL.Mr آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: May 2011
محل سکونت: نیست. رفته است..
نوشته ها: 782
سپاسها: : 312

1,461 سپاس در 592 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض پری کوچک غمگین

[IMG]http://*****************/images/jpkqg6bh9jq7q7of91f0.jpg[/IMG]
.
.
من پری کوچک غمگینی را می شناسم
که در اقیانوسی
مسکن دارد
و
دلش را
در نی لبک چوبین می نوازد آرام آرام
پری کوچک غمگینی که
شب از یک بوسه
میمیرد و سحرگاه
از یک بوسه بدنیا خواهد آمد
.
.
.
فروغ
__________________
آدمی شده ام ک شب ها لواشک به دست بی هدف خیابان های شهرش را راه می رود؛ گاهی می ایستد. به آدم ها .. دیوار ها .. خیابان ها .. خیره می شود وُ دوباره راه می رود وَ نمی داند چرا راه می رود!
غزل/.
پاسخ با نقل قول
  #5  
قدیمی 06-09-2011
سادات آواتار ها
سادات سادات آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Jul 2009
محل سکونت: وتمدن ازاین شهربه پاخواسته...
نوشته ها: 329
سپاسها: : 16

37 سپاس در 25 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

تقدیم به مینا(sonbol)جونم:
بخوای نخوای همه وجودم شدی
مهرنمازبراسجودم شدی
بخوای نخوای توشب ارزوهام
توبهترین خواسته بودی ازخدام
بخوای نخوای توبهترین همدمی
دواواسه این دل بی مرهمی.
__________________
یکی می پرسد اندوه تو از چیست؟سبب ساز سکوت مبهمت کیست ؟
برایش صادقانه می نویسم :برای آنکه باید باشد ونیست!!!!!!!!!!!!!!!!

ویرایش توسط سادات : 06-11-2011 در ساعت 02:10 PM
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از سادات به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #6  
قدیمی 06-09-2011
کنستانتین آواتار ها
کنستانتین کنستانتین آنلاین نیست.
کاربر عادی
 
تاریخ عضویت: May 2011
نوشته ها: 33
سپاسها: : 8

45 سپاس در 24 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

من و نای و نی
صورت و سیرت می
جفاو وفای دل
کجائی
بنواز ساز هی
پاسخ با نقل قول
  #7  
قدیمی 06-10-2011
GhaZaL.Mr آواتار ها
GhaZaL.Mr GhaZaL.Mr آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: May 2011
محل سکونت: نیست. رفته است..
نوشته ها: 782
سپاسها: : 312

1,461 سپاس در 592 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Exclamation هرگز ، هرگز !

.
.
.
من

تمنا کردم

که تو با من باشی

تو به من
گفتی ...

هرگز ، هرگز !


پاسخی سخت و درشت !

و مرا غصه اين

هرگز

کشت ..
.
.
.
حمید مصدق
__________________
آدمی شده ام ک شب ها لواشک به دست بی هدف خیابان های شهرش را راه می رود؛ گاهی می ایستد. به آدم ها .. دیوار ها .. خیابان ها .. خیره می شود وُ دوباره راه می رود وَ نمی داند چرا راه می رود!
غزل/.
پاسخ با نقل قول
  #8  
قدیمی 06-13-2011
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

دل من همی داد گفتی گوایی که باشد مرا روزی از تو جدایی
بلی هرچه خواهد به مردم رسیدن برآن دل دهد هرزمانی گوایی
من این روزرا داشتم چشم وزین غم نبودست با روز من روشنایی
جدایی گمان برده بودم ولیکن نه چندان که یکسو نهی آشنایی
به جرم چه راندی مرا ازدر خود؟ گناهم نبودست جز بی گناهی
بدین زودی ازمن چرا سیرگشتی نگار! بدین زودسیری چرایی؟
که دانست کزتومرا دید باید به چندان وفا اینهمه بی وفایی
سپردم به تودل ندانسته بودم بدین گونه مایل به جوروجفایی
دریغا دریغا که آگه نبودم که تو بی وفا در جفا تاکجایی
همه دشمنی ازتو دیدم. ولیکن نگویم که تو دوستی را نشایی
نگارا!من ازآزمایش بهْ آیم مرا باش تا بیش از این آزمایی
مرا خوار داری یُ بی قدر خواهی نگر تا بدین خوکه هستی نپایی
(فرخی ی سیستانی)



این شعر رو در فیلم شب های روشن شنیدم .
پر از دیالوگ های زیبا .

__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست



پاسخ با نقل قول
  #9  
قدیمی 06-21-2011
ترنم آواتار ها
ترنم ترنم آنلاین نیست.
ناظر و مدیر تالارهای آزاد

 
تاریخ عضویت: Dec 2010
محل سکونت: هرسین
نوشته ها: 5,439
سپاسها: : 7,641

11,675 سپاس در 3,736 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

امروز نه آغاز و نه انجام جهان است
ای بس غم و شادی که پس پرده نهان است
گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری
دانی که رسیدن هنر گام زمان است
تو رهرو دیرینه ی سر منزل عشقی
بنگر که ز خون تو به هر گام نشان است
آبی که بر آسود زمینش بخورد زود
دریا شود آن رود که پیوسته روان است
باشد که یکی هم به نشانی بنشیند
بس تیر که در چله ی این کهنه کمان است
از روی تو دل کندنم آموخت زمانه
این دیده از آن روست که خونابه فشان است
دردا و دریغا که در این بازی خونین
بازیچه ی ایام دل آدمیان است
دلبر گذر قافله ی لاله و گل داشت
این دشت که پامال سواران خزان است
روزی کهبجنبد نفس باد بهاری
بینی که گل و سبزه کران تا به کران است
ای کوه توفریاد من امروز شنیدی
دردی ست درین سینه که همزاد جهان است
از داد و دادآن همه گفتند و نکردند
یارب چه قدر فاصله ی دست و زبان است؟
خون می چکد ازدیده در این کنج صبوری
این صبر که من می کنم افشردن جان است
از راه مروسایه که آن گوهر مقصود
گنجی ست که اندر قدم راهروان است!


غزل سرای معاصر هوشنگ ابتهاج
__________________
.
.
.
.
.
پاسخ با نقل قول
  #10  
قدیمی 06-21-2011
ترنم آواتار ها
ترنم ترنم آنلاین نیست.
ناظر و مدیر تالارهای آزاد

 
تاریخ عضویت: Dec 2010
محل سکونت: هرسین
نوشته ها: 5,439
سپاسها: : 7,641

11,675 سپاس در 3,736 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

ای مهربان تر از برگ در بوسه های باران

ای مهربان تر از برگ در بوسه های باران

بیداری ستاره در چشم جویباران

آینه نگاهت پیوند صبح و ساحل

لبخند گاه گاهت صبح ستاره باران

باز آ که در هوایت خاموشی جنونم

فریادها برانگیخت از سنگ کوهساران

ای جویبار جاری زین سایه برگ مگریز

کاینگونه فرصت از کف دادند بیشماران

گفتی به روزگاری مهری نشسته گفتم

بیرون نمیتوان کرد حتی به روزگاران

بیگانگی ز حد رفت ای آشنا مپرهیز

زین عاشق پشیمان سرخیل شرمساران

پیش از من و تو بسیار بودند و نقش بستند

دیوار زندگی را زینگونه یادگاران

وین نغمه محبت بعد از من و تو ماند

تا در زمانه باقیست آواز باد و باران
شفیعی کدکنی
__________________
.
.
.
.
.
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 2 نفر (0 عضو و 2 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 12:44 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها