شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد |
12-09-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Oct 2012
محل سکونت: همین دور و برا
نوشته ها: 1,517
سپاسها: : 2,207
2,346 سپاس در 1,420 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
نگاه کن
چقدر زیباست
تو میدوی اما عقب عقب
تا نگاهت را ازمن بر نگیری
و من می دوم به سویت
با سر
که نه با پا
زیبا نیست؟؟
|
2 کاربر زیر از مستور سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|
12-10-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
مدتهاستــــ
چتـــ ــر منطق را بر ســـ ــر گرفتـــــ ـه ام!
تا باران " عشــــ ـق" را
تجربــــ ـه نکنم!
دیگر توان مقابلــــ ـه با
تبـــ و لرز
برایـــ ــم باقیـــ نمانـــ ـده استـــ!!!
|
3 کاربر زیر از افسون 13 سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
12-10-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Oct 2012
محل سکونت: همین دور و برا
نوشته ها: 1,517
سپاسها: : 2,207
2,346 سپاس در 1,420 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
مـــن هنـوز غـــرق گذشتــه ای هســتم
کــه نمـی گــذرد و تو به آینده ای که
نمیــــــــــایـنــــد
|
2 کاربر زیر از مستور سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
12-11-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
شب گریه های زار امانم نمی دهد
نفرین روزگار امانم نمی دهد
گفتم ز سوز دل بنویسم برای تو
یکدم به چشم خسته من خواب ره نیافت
سودای انتظار امانم نمی دهد
هر صبح وشام زخم زبان ها و طعنه ی
پنهان وآشکار ، امانم نمی دهد
دلتنگ پرسه های غروب خزان شدم
افسوس ... این بهار امانم نمی دهد
صدبارتوبه کردم وصدره شکستمش
چون نفس نابکار امانم نمی دهد
گفتم زیاد می برمش بعد از این ، ولی
این قلب بی قرار امانم نمی دهد
|
2 کاربر زیر از افسون 13 سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
12-11-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Oct 2012
محل سکونت: همین دور و برا
نوشته ها: 1,517
سپاسها: : 2,207
2,346 سپاس در 1,420 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
بی تو بودن را معنا می کنم
با تنهایی و آسمان گرفته
آسمان پر باران چشم هایم
بی تو بودن را معنا می کنم با شمع
با سوزش ناگریز شمعی بی پروانه
بی تو بودن را چگونه میتوان تفسیر کرد
وقتی که بی تو بودن خیلی دشوار است
|
2 کاربر زیر از مستور سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
12-12-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
با من بگو :
"وقتی که صد ها صد هزاران سال بگذشت ، آنگاه"
اما مگو "هرگز"
هرگز چه دور است ، آه
هرگز چه وحشتناک
هرگز چه بی رحم است ...
|
2 کاربر زیر از افسون 13 سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
12-13-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Oct 2012
محل سکونت: همین دور و برا
نوشته ها: 1,517
سپاسها: : 2,207
2,346 سپاس در 1,420 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
آنگاه که خنده بر لبت می میرد
چون جمعه ی پاییز دلم می کیرد
دیروز به چشمان تو گفتم که برو
امروز دلم بهانه ات می گیرد
|
2 کاربر زیر از مستور سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
12-14-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
می رسد روزی كه تو یادم كنی
از حصار غصه آزادم كنی
همچو شیرین بازگردی سوی دل
آتشی بر جان فرهادم كنی
این خراب خسته از صد عشق را
بازیابی یا كه آبادم كنی
باز می جویم شبی این وصل تو
آید آیا لحظه ای شادم كنی؟
این عجب عشقی است می پیچد به جان
شور تو خواهم كه بنیادم كنی
با تو می گوید امید از سوز دل
تا بسوزانی و بربادم كنی
|
کاربران زیر از افسون 13 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
12-14-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Oct 2012
محل سکونت: همین دور و برا
نوشته ها: 1,517
سپاسها: : 2,207
2,346 سپاس در 1,420 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
ای کاش هیچ گاه نگاهمان با هم آشنا نشده بود ای کاش هرگز ندیده بودمت
و دل به تو دل شکن نمی بستم ای کاش از همان ابتدا،
بی وفایی و ریا کاری تو را باور داشتم
انتظار باز آمدنت، بهانه ای برای های های گریه های شبانه ام شد
و علتی برای چشم به راه دوختن و از آتش غم سوختن
و دیده به درد دوختنم امّا می نویسم تا تو بدانی که دیگر
با یادآوری اولین دیدارمان
چشمانم پر از اشک نمی شود چون بی رحمی آن قلب سنگین را باور دارم.
|
2 کاربر زیر از مستور سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
12-15-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
ریگی اگر به کفشت نبود ...
این همه شنزار ...
پیش پایم چه میکند ؟!
این بار اگر آمدی ...
کفشهایت را بتکان !!
|
کاربران زیر از افسون 13 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
|
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 10:25 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|