ضرب المثلهای فقط کرمانشاهی

[سام67]

سلام این ضرب المثل هم از طرف من داشته باشید
شو قلای مرده یعنی چی؟

[لاوین]

87.دار برز بو سر خفنید
یعنی درخت بلند سر فرود میاورد

تواضع کند هوشمند گزین
نهد شاخ پر میوه سر بر زمین (سعدی)

************************************
88. و دس خوم آگر نامه غژ خوم
یعنی با دست خودم موهامو آتیش زدم

کنون آتش ز جانم که نشاند
کنون خود کرده را درمان که داند (امثال الحکم)

************************************
89.و دوسی دوسی کنیه پوسی
یعنی از راه دوستی پوستش را کند

گفت از ما با تو هرکس گشت دوست
تو به دست دوستی کندیش پوست (پروین اعتصامی)

[مهرگان]

ضرب المثل های کردی - ضرب المثل های کرمانشاهی

مفتخرم که شماره ی 90 رو مینویسم!

90. دایک کراس کوه نه مردیه..
ترجمه ش: (مادر اونکه لباسش آبیه، نمرده )

من اینو شنیدم اما کاربردش رو نمیدونم..

[مهرگان]

چند تا ضرب المثل حاوی "گاو!"

91. گای ناو گوران!

92. گای بی گاوان!

93. گاوانی! ( این رو اساتید حیطه هلپرکی باید خوب بدانن )

[آناهیتا الهه آبها]

مهرگان
گای بی گاوان:معنیش گاو بی صاحبه حالا دیگه برای چه به کار میره نااااااااااااازاااااااااااااان م ...
گاوان مثل شوان کسی که گاوها را راهنمایی میکنه....
البته شوان چوپانه ....

هرچند از اساتید حیطه هلپرکی نیستم ولی در رده های پایین تر فعالت شایانی داشتم ولی متاسفانه گاوانی رو تاحالا نشنیدم
حالا یه چیزی به ذهنم رسیده ولی نمیشه بگم........اوا خاک عالم

[مهرگان]

آناهیتا

روله گاوانی به شخص یا اشخاصی گفته میشه که جز نفرات آخر صف هلپرکی محسوب میشن! منم مثل تو دقیقا اما با اساتید این حرفه نشست و برخاست زیادی دارم

"گاماسیاب" میدانی یعنی چه؟

گای بی گاوان یعنی مثن کسی که تک و تنیاس! نمیدانه به کدام طرف بره. میگن: "وسه گای بی گاون!" مانند گاو بی چوپان است!

گای ناو گوران .... کسی نبود معنیشو بدونه؟ بگم؟ نگم؟

[پریشان]

گای ناو گوران!: فکر کنم کسی که از لحاظ قد و هیکل از دیگران بزرگتر باشه

[رزیتا]

گاوانی!
فکر میکنم به معنی سرچوپی باشه (البته با توجه به توضیحات مهرگان اینو گفتم)

[آناهیتا الهه آبها]

پس فکرم در مورد گاوانی درست بود
اونایی که ته صفن و هی صفه بهم میریزن آدم بره دست اونایه بگیره سرش ازش میتوچه
والا اساتید حق دارن والا
خاله رزی سرچوپی از آخر ....که میشه ته چوپی

گاماسیاب چجو نمیدانم یعنی چه؟ یعنی رودخانه گاماسیاب
خاله پریشان گیان فک کنم درست اشاره کردین آفرین
از اونجایی که: گور<گاو => یعنی آدم بزرگی که تو جمعیت کوچیکه و زورش بیشتره ...

[مهرگان]

جالب شد مرسی خاله پری و خاله رزیتای عزیز

خودم هم از "گای ناو گوران" همون برداشت رو دارم .


آنا آره صف به هم زنن

اما "گاماسیاو" تشکیل شده از سه جزء: گا + ماسی + آو

یعنی آبی که ماهی هاش مثل گاو بزرگن! معلم جغرافیامان برامان گفت هرجا هس تنش سالم، همیشه سعی میکردن هر پدیده ی طبیی رو به زبان کوردی هم بگن. مثلا "بهمن= ری بندان" یا "سیل=لافآو"

خوشت هات؟