بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1461  
قدیمی 09-13-2011
shokofe آواتار ها
shokofe shokofe آنلاین نیست.
ناظر ومدیر تالار پزشکی بهداشتی و درمان

 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 4,109
سپاسها: : 3,681

5,835 سپاس در 1,524 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

من امشب زیر باران گریه خواهم کرد ..
در این تنهایی و خلوت .. در این دشت سکوت وسرد ..
در این بیهودگی های پر از ابهام...
نمی دانی چه بی تابم ... نمی دانی چه مشتاقم ... ببینم روی ماهت را

من امشب گریه خواهم کرد ...
من امشب زیر باران ... تو را فریاد خواهم کرد ...
اگر چه گنگ و لالم من ... اگر چه ناتوانم من ....
ولی از عمق جان خود .... تو را فریاد خواهم کرد ....

من امشب زیر باران گریه خواهم کرد
اگر از آسمان سیلاب غم بارد و گر از هر طرف تیر از کمان آید
بدان ای نازنین من نمی ترسم
تو را فریاد خواهم کرد ...
من از تاریکی و ظلمت نمی ترسم ... تمام ترس من این است
فراموشم کنی ای دوست
ببار ای بارش باران ... چنان بی تاب اشکم من که می خواهم ببارم من ...

من امشب گریه خواهم کرد
من امشب بغض را در سینه خواهم کشت و بی پرواتر از دیروز تو را فریاد خواهم کرد ...
من امشب آرزوی مرگ خواهم کرد ...
چنان مشتاق مرگم من که شرح آرزوی من مثال ریشه و آب است
تو ای باران تو ای مولود ابر آه چه حسرت گونه می باری
مرا با خود ببر امشب فرو در خاک و خاکستر
مرا با خود ببر امشب به گورستان دلتنگی ...
مرا با خود ببر امشب که اینجا زندگان از عشق بیزارند و باران را نمی فهمند

من امشب گریه خواهم کرد
به گوش ابر ها امشب تو را فریاد خواهم کرد ..
بمان ای نازنین با من بمان تا لحظه اخر
بمان تا زندگی باقی است
بمان تا ابر بارانی است، بمان تا در کنارت من ، بسان غنچه بشکافم
بمان تا در نگاهت من بکارم شاخه عشقی
بمان تا روی دستانت ، ببارم شبنم اشکی
بمان تا روی لبهایت نشانم بوسه لطفی را
بمان ای نازنین با من ، بمان تا آسمان آبی است
اگر چه می روی امشب
ولی من هر سحر گاهان
تو را فریاد خواهم کرد


من امشب گریه خواهم کرد به یاد قامتت ای دوست !
میان باغ احساسم هزاران سرو می کارم ...
به یاد صورت ماهت ...میان آسمان آبی قلبم هزاران ماه می کارم ...
به یاد چشم شهلایت .. میان حوض چشمانم هزاران گریه می کارم ...

من امشب گریه خواهم کرد
تو را من با تمام حسرت و اندوه .. تو را من با تمام بغض
تو را من با تمام درد ... تو را من با تمام هرچه احساس است
تو را من با تمام هر چه دلتنگی است
تو را من با تمام هر چه امید است
تو را فریاد خواهم کرد
اگر امشب خدا گوید :
" که بنده ! ساکت امشب ساکت امشب "
ساکت امشب من نخواهم بود
تو را من با تمام عشق
تو را فریاد خواهم کرد ........
__________________
یک پاییز فقط برای من و تو

ویرایش توسط shokofe : 09-13-2011 در ساعت 05:28 PM
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از shokofe سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #1462  
قدیمی 09-14-2011
ترنم آواتار ها
ترنم ترنم آنلاین نیست.
ناظر و مدیر تالارهای آزاد

 
تاریخ عضویت: Dec 2010
محل سکونت: هرسین
نوشته ها: 5,439
سپاسها: : 7,641

11,675 سپاس در 3,736 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

زندگی گلزاریست
وتوبا قامتی چون نیلوفر
شاخه پر گل این گلزاری
گل گیسو ، گل لبها ، گل لبخند شباب
چشمان تو نیز گلزاریست

گل تقوا
گل عفت
گل صد رنگ امید
گل فردای بزرگ
گل دنیای سپید
__________________
.
.
.
.
.
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از ترنم سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #1463  
قدیمی 09-15-2011
آناهیتا الهه آبها آواتار ها
آناهیتا الهه آبها آناهیتا الهه آبها آنلاین نیست.
مدیر تالار کرمانشاه
 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 1,458
سپاسها: : 6,194

3,940 سپاس در 933 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

تو رو دوست دارم مثل حس نجیب خاک غریب
تو رو دوست دارم مثل عطر شکوفه های سیب
تو رو دوست دارمعجیب
تو رو دوست دارم زیاد
چطور پس دلت میاد منو تنهام بذاری
...
تو رو دوست دارم مثل لحظه خواب ستاره ها
تو رو دوست دارم مثل حس غروب دوباره ها
تو رو دوست دارم مثل دلتنگیهای وقت سفر
تو رو دوست دارممثل حس لطیف وقت سحر
تو رو دوست دارم عجیب
تو رو دوست دارم زیاد
نگو پس دلت میاد منو تنهام بذاری
...
..

__________________


پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از آناهیتا الهه آبها به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #1464  
قدیمی 09-15-2011
اهورا آواتار ها
اهورا اهورا آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2011
محل سکونت: شیراز
نوشته ها: 504
سپاسها: : 5,940

1,937 سپاس در 757 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

گر نیایی تا قیامت انتظارت می کشم.
منت عشق از نگاه پر شرابت می کشم.
ناز چندین ساله ی چشم خمارت می کشم.
تا نفس باقیست اینجا انتظارت می کشم.


__________________
آنان که با افکاری پاک و فطرتی زیبا در قلب دیگران جای دارند را هرگز هراسی از فراموشی نیست چرا که جاودانند


کوروش بزرگ

javad.p سابق
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از اهورا به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #1465  
قدیمی 09-15-2011
GhaZaL.Mr آواتار ها
GhaZaL.Mr GhaZaL.Mr آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: May 2011
محل سکونت: نیست. رفته است..
نوشته ها: 782
سپاسها: : 312

1,461 سپاس در 592 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

عاشق این کار فروغم ! وااااااااااای خیلی قشنگه .. معرکه ست : )

من خواب ديده ام كه كسي مي آيد ( فروغ فرخزاد )

من خواب ديده ام كه كسي مي آيد
من خواب يك ستاره ي قرمز ديده ام
و پلك چشمم هي مي پرد
و كفشهايم هي جفت ميشوند
و كور شوم
اگر دروغ بگويم
من خواب آن ستاره ي قرمز را
وقتي كه خواب نبودم ديده ام
كسي مي آيد
كسي مي آيد
كسي ديگر
كسي بهتر
كسي كه مثل هيچ كس نيست مثل پدرنيست
مثل انسي نيست
مثل يحيي نيست
مثل مادر نيست
و مثل آن كسي ست كه بايد باشد
و قدش از درختهاي خانه ي معمار هم بلندتر است
و صورتش از صورت امام زمان هم روشن تر
و از برادر سيد جواد هم كه رفته است
و رخت پاسباني پوشيده است نمي ترسد
و از خود خود سيد جواد هم كه تمام اتاقهاي منزل ما مال اوست نميترسد
و اسمش آن چنانكه مادر
در اول نماز و در آخر نماز صدايش ميكند
يا قاضي القضات است
يا حاجت الحاجات است
و ميتواند
تمام حرفهاي سخت كتاب كلاس سوم را
با چشمهاي بسته بخواند
و ميتواند حتي هزار را بي آنكه كم بياورد از روي بيست ميليون بردارد
ومي تواند از مغازه ي سيد جواد هر چه قدر جنس كه لازم دارد نسيه بگيرد
و ميتواند كاري كند كه لامپ الله
كه سبز بود مثل صبح سحر سبز بود
دوباره روي آسمان مسجد مفتاحيان روشن شود
آخ ...
چه قدر روشني خوبست
چه قدر روشني خوبست
و من چه قدر دلم مي خواهد
كه يحيي
يك چارچرخه داشته باشد
و يك چراغ زنبوري
و من چه قدر دلم ميخواهد
كه روي چارچرخه ي يحيي ميان هندوانه ها و خربزه ها بنشينم
و دور ميدان محمديه بچرخم
آخ ...
چه قدر دور ميدان چرخيدن خوبست
چه قدر روي پشت بام خوابيدن خوبست
چه قدر باغ ملي رفتن خوبست
چه قدر مزه ي پپسي خوبست
چه قدر سينماي فردين خوبست
و من چه قدر از همه ي چيزهاي خوب خوشم مي آيد
و من چه قدر دلم ميخواهد
كه گيس دختر سيد جواد را بكشم
چرا من اين همه كوچك هستم
كه در خيابانها گم ميشوم
چرا پدر كه اين همه كوچك نيست
و در خيابانها هم گم نمي شود
كاري نمي كند كه آن كسي كه بخواب من آمده ست روز آمدنش را جلو بياندازد
و مردم محله كشتارگاه كه خاك باغچه هاشان هم خونيست
و آب حوض هاشان هم خونيست
و تخت كفش هاشان هم خونيست
چرا كاري نمي كنند
چرا كاري نمي كنند
چه قدر آفتاب زمستان تنبل است
من پله هاي پشت بام را جارو كرده ام
و شيشه هاي پنجره را هم شسته ام
چرا پدر فقط بايد
در خواب خواب ببيند
من پله هاي پشت بام را جارو كرده ام
و شيشه هاي پنجره را هم شسته ام
كسي مي آيد
كسي مي آيد
كسي كه در دلش با ماست در نفسش با ماست در صدايش با ماست
كسي كه آمدنش را نمي شود
گرفت
و دستبند زد و به زندان انداخت
كسي كه زير درختهاي كهنه ي يحيي بچه كرده است
و روز به روز بزرگ ميشود
كسي از باران از صداي شر شر باران
از ميان پچ و پچ گلهاي اطلسي
كسي از آسمان توپخانه در شب آتش بازي مي آيد
و سفره را مي اندازد
و نان را قسمت ميكند
و پپسي را قسمت ميكند
و باغ ملي را قسمت ميكند
و شربت سياه سرفه را قسمت ميكند
و روز اسم نويسي را قسمت ميكند
و نمره مريضخانه را قسمت ميكند
و چكمه هاي لاستيكي را قسمت ميكند
و سينماي فردين را قسمت ميكند
درخت هاي دختر سيد جواد را قسمت ميكند
و هر چه را كه باد كرده باشد قسمت ميكند
و سهم ما را هم مي دهد
من خواب ديده ام...
__________________
آدمی شده ام ک شب ها لواشک به دست بی هدف خیابان های شهرش را راه می رود؛ گاهی می ایستد. به آدم ها .. دیوار ها .. خیابان ها .. خیره می شود وُ دوباره راه می رود وَ نمی داند چرا راه می رود!
غزل/.

ویرایش توسط GhaZaL.Mr : 09-15-2011 در ساعت 03:33 PM
پاسخ با نقل قول
4 کاربر زیر از GhaZaL.Mr سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #1466  
قدیمی 09-15-2011
اهورا آواتار ها
اهورا اهورا آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2011
محل سکونت: شیراز
نوشته ها: 504
سپاسها: : 5,940

1,937 سپاس در 757 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

گاهی نفس به تیزی شمشیر می شود

از هرچه زندگیست دلت سیر می شود

گویی به خواب بود جوانیمان گذشت

گاهی چه زود فرصتمان دیر می شود

کاری ندارم آنکه کجایی چه می کنی

بی عشق سر مکن که دلت پیر می شود
__________________
آنان که با افکاری پاک و فطرتی زیبا در قلب دیگران جای دارند را هرگز هراسی از فراموشی نیست چرا که جاودانند


کوروش بزرگ

javad.p سابق
پاسخ با نقل قول
  #1467  
قدیمی 09-15-2011
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض سیمین غانم آسمون آبی البوم سیب - متن ترانه و دانلود

چقدر قشنگ بود این شعر فروغ .
شاید باورتون نشه که تا حالا یه شعرم از فروغ نخوندم ...
چقدر بچگی خوبه و چقدر خوبه از بچگی بنویسی و هی بزرگ نشی .
مرسی که این شعر قشنگ رو به من شناسوندین .

اصفهان بودم توی تاکسی یه اقای باحال (راننده) یه اهنگ گذاشته بود که من بسیار خوشم اومد و تعجب کردم عجب کار قوی و زیباییه و من تا حالا نشنیدم و چقدر به جونم چسبید اون اهنگ اون شعر و اون صدا
پرسیدم اقا این زویا ثابته ؟ که گفت نه سیمین غانمه ...
سیمین با این سیب و اسمان ابیش چرا بیشتر به گل گلدون معروفه
اسمان ابیش که معرکه س
خواهرمم تایید کرد که خانم غانمه ...
حیف نیست غانم بیشتر از این شناخته شده نباشه برای علاقمندان به موسیقی ؟



سیمین غانم آسمان آبی البوم سیب - متن ترانه و دانلود


سیب ( آسمون آبی)

ترانه سرا: فرهاد شیبانی
آهنگساز: فریبرز لاچینی
خواننده: سیمین غانم

من از اون آسمون ِ آبی می خوام
من از اون شب های ِ مهتابی می خوام
دلم از خاطره های ِ بد جدا
من از اون وقتای ِ بی تابی می خوام
من می خوام یه دسته گل به آب بدم
آرزوهامو به یک حباب بدم
سیبی از شاخه ی ِ حسرت بچینم
بندازم رو آسمون و تاب بدم
گل ِ ایوون ِ بهاره دل ِ من
یه بیابون لاله زاره دل ِ من
من از اون آسمون ِ آبی می خوام
من از اون شب های ِ مهتابی می خوام
دلم از خاطره های ِ بد جدا
من از اون وقتای ِ بی تابی می خوام
مثل ِ یک دسته گل ِ اقاقیا
دلم آواز می کنه، بیا ! بیا !
تو می ری، پشت ِ علف ها گم می شی
من می مونم و گل ِ اقاقیا
گل ِ ایوون ِ بهاره دل ِ من
یه بیابون لاله زاره دل ِ من

http://www.4shared.com/get/k1r-NX8z/...nEm_-_Sib.html


دانلود نسخه تصویری آسمون آبی سیمین غانم
http://shakhegolmusic.com/video/siminghanem.rar

__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست




ویرایش توسط دانه کولانه : 09-17-2011 در ساعت 10:34 PM
پاسخ با نقل قول
4 کاربر زیر از دانه کولانه سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #1468  
قدیمی 09-15-2011
shokofe آواتار ها
shokofe shokofe آنلاین نیست.
ناظر ومدیر تالار پزشکی بهداشتی و درمان

 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 4,109
سپاسها: : 3,681

5,835 سپاس در 1,524 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

سیمین غانم یکی از بهترین صداها رو داره و شعرهایی هم که خونده زیباست
من 4سال پیش رفتم کنسرتش در تالار وحدت هنوز هم یادم نمیره بی نطیر بود همین آهنگی که گذاشتی رو به درخواست تماشاچی ها 2 بار خوند
ی شخصیت بی نظیر داره و صداش واقعا دیوونه کنندست
مرسی که دانلودش و گذاشتی
و دارم گوش میدم و رفتم به .............خیلی دورا......

__________________
یک پاییز فقط برای من و تو

ویرایش توسط shokofe : 09-15-2011 در ساعت 10:43 PM
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از shokofe سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #1469  
قدیمی 09-15-2011
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

تصویریش رو دانلود کن شکوفه خانم و وقار و ابهت این خانم رو ببین .

حتما یادم بندازین یکی دو روز اینده اهنگی بسیار زیبا از مرحوم عبدالعلی وزیری براتون بذارم که اون هم فوق العاده گیرا و جذابه ....
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست



پاسخ با نقل قول
  #1470  
قدیمی 09-17-2011
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض نمیدونی وقتی چشمات پر خوابه هما میر افشار


ترانه «نمي دوني» و بيستمين سالگرد خاموشي عبدالعلي وزيري

نمی‌دونی، نمی‌دونی
وقتی چشمات پر خوابه،
به چه رنگه، به چه حاله
مثل یک جام شرابه
نمی‌دونی، نمی‌دونی
چه عمیقه، چه سخنگو
مثل اشعار مسیحایی حافظ
یه کتابه یه کتابه
مثل یک جام شرابه
نمی‌دونی، نمی‌دونی
که چه رنگه، چه قشنگه
رنگ آفتاب بهاره
مثل یک جام بلوره
شایدم چشمه‌ی نوره
مثل یک جام شرابه
نمی‌دونی که دل من
توی اون چشمای شوخت
روی اون برکه‌ی آروم
یه حبابه یه حبابه
مثل یک جام شرابه
نمی‌دونی و به جز من
دگری هم نمی‌دونه
که یه دنیا توی اون چشم سیاهه
هرکی گفته، هرکی می‌گه
همه حرفه تو رو می‌خواد بفریبه
جز دل من که پر از عشق و جنونه
حرف اون چشم سیاهو
دل دیگه نمی‌دونه
چشم دیگه نمی‌خونه
نمی‌دونی، نمی‌دونی
وقتی چشمات پر خوابه
به چه رنگه، به چه حاله
مثل یک جام شراب
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست



پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 10:12 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها