شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد |
10-21-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
شراب روي يار
ساقي به جامي امشب لطفي نما خمــــارم
جامي از آن شـــــــــــراب گلگــــون روي يارم
يا مست كن بســــوزان اين جامـــه بر تنم را
يا طاقتم بيفــــــــــــــزا ، راهي دگــــر ندارم
مائيم ودردعشق وچشمــــي كه هردم از آن
چون ابر نوبهــــــــــــــــاران خــــون جگر ببارم
اي باد صبحگـــــــــاهان از كــــوي او گذر كن
احوال ديده ام را برخـــــــــــــــــــوان بر نگارم
من ارچه با خيالش مست و خــرابم امشب
گو كـز غم فراقش تا صبـــــــــــح جان سپارم
رازي كه از دهانش آيد به گــــوش جــــــــانم
چون مردگان ز صورش مستانه ســــــــربرآرم
آنگه دوباره ميـــرم تا از تنـــــم بســـــــــــازم
خاكي به راه كـــوي آن شــــــــــاه تاجـــدارم
در چشمم از خيالش خوابي گـــــــــــذر ندارد
شايد به خواب بينــم آن ماه در كنـــــــــــــارم
يا جامي از سبويش ، يا حلقه اي ز مــــويش
ساقي نزديك صبح شد ، نمانده است قرارم
عبدالله حبيبي
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
2 کاربر زیر از behnam5555 سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|
10-21-2011
|
|
مدیر بخش موبایل
|
|
تاریخ عضویت: Dec 2009
محل سکونت: شیراز
نوشته ها: 3,181
سپاسها: : 7,693
7,279 سپاس در 3,383 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
]
یك سبد پر ز ستاره با ماست
روی یك سفره احساس
كه بین من و تو پیداست
قلب من سخت اسیر احساس
عشق تو
قطره اشكی است
كه از گوشه چشمت پیداست
روح تو یك گل سرخ تنهاست
حس من
چون یك موج
در تب و تاب دریاست
دستم از دوری دستت تنهاست
چشم تو
رنگ قشنگی است
كه در برگ درختان پیداست.
__________________
گاهی حس میكنم
گذشته و آینده آنچنان سخت از دو طرف فشار وارد میكنند
كه دیگر جایی برای حال باقی نمی ماند...
|
کاربران زیر از hossein به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
10-21-2011
|
|
مدیر بخش موبایل
|
|
تاریخ عضویت: Dec 2009
محل سکونت: شیراز
نوشته ها: 3,181
سپاسها: : 7,693
7,279 سپاس در 3,383 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
شب فرا می رسد با سكوتی سرد
باز فكرم به سوی تو است ای مرد
كی به سوی من می آیی نمی دانم
این شده است برای من غصه و یك درد
__________________
گاهی حس میكنم
گذشته و آینده آنچنان سخت از دو طرف فشار وارد میكنند
كه دیگر جایی برای حال باقی نمی ماند...
|
کاربران زیر از hossein به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
10-21-2011
|
مدیر روانشناسی
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2007
نوشته ها: 2,834
سپاسها: : 1,221
2,009 سپاس در 660 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
من با صدای ستار این اهنگ گوش کردم
هنوز میشه تو چشات خیلی چیزا رو تازه کرد
میشه با گرگر دستای تو خیلی کارا کرد
میشه تو چشمای تو گم شدو مرد
میشه دریا رو به بغض تو سپرد
میشه با چشم تو رنگا رو شناخت
میشه بهترین ترانه ها رو ساخت
نگو دیره من از این فاصله ها بدجوری گریم می گیره
نگو دیره من از این بی خودیا بدجوری گریم می گیره
آره گریم می گیره
میشه هر قصیده رو با چشم تو اندازه کرد
میشه تو چشمای تو قدیمی ها رو تازه کرد
همه کاشی کاریا ،خرابه ها
همه ماشین دودیا، مثنویا
میشه فریاد زد رفت تا ته دشت
میشه دریا شد و از خشکی گذشت
نگو دیره من از این فاصله ها بدجوری گریم می گیره
نگو دیره من از این بی خودیا بدجوری گریم می گیره
آره گریم می گیره...
|
4 کاربر زیر از GolBarg سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
10-22-2011
|
|
کاربر بسیار فعال بخش کرمانشاه
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: سرپل ذهاب
نوشته ها: 712
سپاسها: : 1,370
1,384 سپاس در 473 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
تونبودي
در زد کسي از سمت خيابان ، تونبودي
برخاستم از خواب هراسان ، تونبودي
در هشتي تاريک صدايي به زمين خورد
مانند ترک خوردن انسان ، تونبودي
پاشويه پر از برگ شد و ماه فرو رفت
در شاخه ي تاريک درختان ، تونبودي
اي قصه ي شرقي! ندميدي و شبم ماند
در اين شب تاريک و هراسان ، تو نبودي
اي رايحه ي سوره ي يوسف ، نوزيدي
اي عطر غزل هاي سليمان ، تونبودي
اي عشق من اي غنچه ي نارس ، نشکفتي
اي روح من اي نيمه ي پنهان ، تو نبودي
عبدلجبار کاکایی
__________________
چای داغی که دلم بود به دستت دادم...آنقدر سرد شدم ...از دهنت افتادم
ویرایش توسط مهبا : 10-22-2011 در ساعت 12:53 AM
|
3 کاربر زیر از مهبا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
10-22-2011
|
|
کاربر خيلی فعال
|
|
تاریخ عضویت: May 2011
محل سکونت: نیست. رفته است..
نوشته ها: 782
سپاسها: : 312
1,461 سپاس در 592 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
در خانه ي من هميشه چراغ ها
به خاموشي فکر مي کنند
و تلفن ها
به پيغام هاي بي جواب
در خانه ي من تنهايي
پر از گلدان هاي پر حرف است
از خواب که بيدار مي شوم
به لب هايم دست مي کشم
مطمئن مي شوم ديشب
کسي را نبوسيده ام
کسي را خواب نديده ام
اما هميشه اينطور نيست
روزهايي هست که در آن
شبيه پيرمردي هستم
که عصايش را دور انداخته و
مانند کودکي
دنبال باد مي دود ...
احسان موحد
__________________
آدمی شده ام ک شب ها لواشک به دست بی هدف خیابان های شهرش را راه می رود؛ گاهی می ایستد. به آدم ها .. دیوار ها .. خیابان ها .. خیره می شود وُ دوباره راه می رود وَ نمی داند چرا راه می رود!
غزل/.
|
3 کاربر زیر از GhaZaL.Mr سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
10-22-2011
|
|
مدیر بخش موبایل
|
|
تاریخ عضویت: Dec 2009
محل سکونت: شیراز
نوشته ها: 3,181
سپاسها: : 7,693
7,279 سپاس در 3,383 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
ای خوشا سودای دل از دیده پنهان داشتن
مبحث تحقیق را در دفتر جان داشتن
دیبهها بی کارگاه و دوک و جولا بافتن
گنجها بی پاسبان و بی نگهبان داشتن
بنده فرمان خود کردن همه آفاق را
دیو بستن، قدرت دست سلیمان داشتن
در ره ویران دل، اقلیم دانش ساختن
در ره سیل قضا، بنیاد و بنیان داشتن
دیده را دریا نمودن، مردمک را غوصگر
اشک را مانند مروارید غلطان داشتن
از تکلف دور گشتن، ساده و خوش زیستن
ملک دهقانی خریدن، کار دهقان داشتن
رنجبر بودن، ولی در کشتزار خویشتن
وقت حاصل خرمن خود را بدامان داشتن
روز را با کشت و زرع و شخم آوردن بشب
شامگاهان در تنور خویشتن نان داشتن
سربلندی خواستن در عین پستی، ذرهوار
آرزوی صحبت خورشید رخشان داشتن
پروین اعتصامی
__________________
گاهی حس میكنم
گذشته و آینده آنچنان سخت از دو طرف فشار وارد میكنند
كه دیگر جایی برای حال باقی نمی ماند...
|
2 کاربر زیر از hossein سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
10-24-2011
|
|
کاربر خيلی فعال
|
|
تاریخ عضویت: May 2011
محل سکونت: نیست. رفته است..
نوشته ها: 782
سپاسها: : 312
1,461 سپاس در 592 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
تنها دلیلی که
با خدا دوست نیستم
به گذشته های دور بر می گردد
اینکه
خانواده شش نفره ما در اتاق کوچکی
زندگی می کرد
و خدا که تنها بود
خانه اش از خانه ی ما بزرگ تر بود !
.
.
سابیر هاکا
__________________
آدمی شده ام ک شب ها لواشک به دست بی هدف خیابان های شهرش را راه می رود؛ گاهی می ایستد. به آدم ها .. دیوار ها .. خیابان ها .. خیره می شود وُ دوباره راه می رود وَ نمی داند چرا راه می رود!
غزل/.
|
2 کاربر زیر از GhaZaL.Mr سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
10-24-2011
|
|
ناظر ومدیر تالار پزشکی بهداشتی و درمان
|
|
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 4,109
سپاسها: : 3,681
5,835 سپاس در 1,524 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
امشب هوس یار به سر دارم و از او خبری نیست
هر چند بهار است ولی بی دل و دلبر ثمری نیست
فردا که روم من به سراغش به کجا سر بگذارم
افسوس که از آن آغوش گرم وسر زلفش خبری نیست
چند است هوای رخ دلبر به دل افتاد خدایا
اما چه رخی کز غم دوریش برایم بصری نیست
به هوای رخ دلدار دلم را پر شادی کنمو راه پر از گل
اما چه کنم کاین صنمم را ز گناه و زدیارم گذری نیست
گفتم بروی می شکنم می گریم می روم از هوش
او را زشکستن زگسستن ز بریدن حذری نیست
دارم به سرم تا غزلی از لب لعلش بسرایم
صد حیف و صد افسوس که از قافیه سازم خبری نیست.....
__________________
یک پاییز فقط برای من و تو
|
کاربران زیر از shokofe به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
10-24-2011
|
|
ناظر ومدیر تالار پزشکی بهداشتی و درمان
|
|
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 4,109
سپاسها: : 3,681
5,835 سپاس در 1,524 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
امشب هوس یار به سر دارم و از او خبری نیست
هر چند بهار است ولی بی دل و دلبر ثمری نیست
فردا که روم من به سراغش به کجا سر بگذارم
افسوس که از آن آغوش گرم وسر زلفش خبری نیست
چند است هوای رخ دلبر به دل افتاد خدایا
اما چه رخی کز غم دوریش برایم بصری نیست
به هوای رخ دلدار دلم را پر شادی کنمو راه پر از گل
اما چه کنم کاین صنمم را ز گناه و زدیارم گذری نیست
گفتم بروی می شکنم می گریم می روم از هوش
او را زشکستن زگسستن ز بریدن حذری نیست
دارم به سرم تا غزلی از لب لعلش بسرایم
صد حیف و صد افسوس که از قافیه سازم خبری نیست.....
__________________
یک پاییز فقط برای من و تو
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
|
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 10:44 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|