شعر و ادبیات در این قسمت شعر داستان و سایر موارد ادبی دیگر به بحث و گفت و گو گذاشته میشود |
10-02-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
كاريكاتورهاي خنده دار و طنز
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|
10-02-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
تعریف اقتصاد چیست؟
دیوید فریدمن،
مترجم: یاسر میرزایی،
منبع: کتاب نظریه قیمت
اغلب فکر میکنند که اقتصاد پاسخ مجموعهای خاص از سوالات است(چطور جلوی بیکاری را بگیریم؟ چرا قیمتها بالا میرود؟ نظام بانکی چطور کار میکند؟ آیا بازار سرمایه رشد میکند؟) یا روشی است که با آن میتوان به پاسخ این سوالات دست یافت. هیچ کدام از این دو توصیف، به درستی اقتصاد را تعریف نمیکند، زیرا اولا روشهای دیگری برای پاسخ به آن سوالات وجود دارد (مثلا ممکن است ستارهشناسی بتواند پاسخ برخی از سوالات بالا را بدهد، هر چند ضرورتا پاسخهایش صحیح نیست) و دوما اقتصاددانان، از اقتصاد برای پاسخ به بسیاری سوالات دیگری که معمولا «اقتصادی» شمرده نمیشوند نیز استفاده میکنند (چه چیزی مشخص میکند که مردم چند بچه خواهند داشت؟ چطور میتوان جرائم را کنترل کرد؟ دولتها چطور عمل میکنند؟).
من ترجیح میدهم اقتصاد را روشی خاص برای فهم رفتار تعریف کنم؛ آنچه عموما سوالات اقتصادی به حساب میآیند، سوالاتی است که در مورد آنها در گذشته این روش فهم رفتار به کار رفته و مفید بودنش اثبات شده است: اقتصاد روشی برای فهم رفتار با شروع از این فرض است که مردم اهدافی دارند و تمایل دارند روشی درست برای رسیدن به آن اهداف انتخاب کنند.
بخش دوم فرض که مردم تمایل دارند روشی درست برای رسیدن به اهدافشان بیابند، عقلانیت نامیده میشود. این اصطلاح اندکی گولزننده است زیرا این حدس را پیش میآورد که روشی که مردم با آن مسیر درست دسترسی به اهدافشان را مییابند، تحلیل عقلانی است (همان تحلیل منطقی یعنی استفاده از منطق صوری برای استخراج نتایج از فرضیات). چنین فرضی برای اینکه مردم چطور ابزارهای مناسب برای رسیدن به اهدافشان را مییابند، ضروری نیست.
میتوان گسترهای از توضیحات دیگر را نیز برای رفتار عقلانی تصور کرد. مثالی لوس این است که ما برای اینکه به بسیاری از اهدافمان دست یابیم باید گهگاه غذا بخوریم تا از گرسنگی نمیریم (البته به استثنای وقتی که هدف ما خاک شدن باشد). چه مردم این حقیقت را با تحلیل منطقی به دست آورده باشند و چه خیر، آنهایی که غذا خوردن را انتخاب نمیکنند باقی نمیمانند تا رفتارشان توسط اقتصاددانان تحلیل شود. کلیتر آنکه ممکن است تکامل، انسانها را چنان پرورده باشد که عقلانی رفتار کنند بیآنکه بدانند چرا. همین نتیجه میتواند از یک فرآیند آزمون و خطا حاصل شود؛ اگر شما هر روز تا محل کارتان قدم بزنید، احتمالا به تجربه کوتاهترین مسیر را خواهید یافت حتی اگر آنقدر هندسه ندانید تا آن را محاسبه کنید. عقلانیت در این معنا هیچ نیاز ضروری به اندیشه ندارد.
نیمی از فرض نهفته در تعریف من از اقتصاد، عقلانیت بود؛ نیم دیگر این بود که مردم اهدافی دارند. برای اینکه بتوان در علم اقتصاد پیش رفت، باید این فرض دوم را تا حدی با فرضی دیگر تقویت کرد: مردم اهداف ساده عقلانی دارند؛ اگر هیچ راجع به اهداف مردم ندانیم، غیرممکن است بتوانیم آنچه قصد انجام دادنش را دارند، پیشگویی کنیم. هر رفتاری، هرچه قدر هم عجیب و غریب باشد، میتواند با این فرض توضیح داده شود که خود رفتار، هدف شخصی بوده است. (چرا من به میز زل زدم، در حالی که یک چک 1000 دلاری لای انگشتانم داشت میسوخت؟ چون من میخواستم به میز زل بزنم وقتی چک 1000 دلاری لای انگشتانم داشت میسوخت).
برای اینکه مثال محتملتری از اینکه چگونه هدفی پیچیده ظاهرا میتواند منجر به رفتاری غیرعقلانی شود، کسی را در نظر بگیرید که در معرض انتخاب میان دو محصول یکسان با قیمتهای متفاوت قرار دارد. به نظر میرسد که او اگر تقریبا هر هدفی داشته باشد، میتوانیم فرض کنیم که ترجیح میدهد، گزینه ارزانتر را بخرد. اگر هدف او کمک به فقیر باشد، میتواند آنچه پسانداز میکند را به فقیر بدهد. اگر هدفش کمک به بچههایش باشد، میتواند پول پسانداز کرده را به آنها بدهد. اگر هدفش یک زندگی همراه با رفاه و تجمل باشد، میتواند به دریای کارائیب برود و خاویار بخورد.
اما فرض کنید شما برای رفتن به سینما با کسی قرار دارید. شما میدانید که قصد دارید آبنبات بخرید که در سالن سینما 1 دلار و در بقالی سر راه 5/0 دلار است. آیا شما سر راه میایستید و آبنبات میخرید؟ آیا میخواهید رفیقتان فکر کند که شما آدم خسیسی هستید؟ شما آبنبات را در سالن سینما میخرید و (امیدوارید) به رفیقتان نشان دهید که شما از آن دسته از آدمها هستید که راحت پول خرج میکنند.
میتوان این مساله را این طور حل کرد که دو آبنبات واقعا یکی نیستند؛ آبنبات توی سالن سینما این ویژگی اضافی را دارد که میتواند رفیقتان را متاثر کند، اما اگر شما این مسیر استدلال را پیش بگیرید، هیچ دو گزینهای همسان نخواهند بود و این ادعا که شما بین دو گزینه همسان، گزینه با قیمت پایینتر را انتخاب میکنید، هیچ مصداقی نخواهد یافت (ادعا از معنا تهی میشود). من ترجیح میدهم بگویم که این دو گزینه به اندازه کافی برای هدف ما همسان هستند، اما در این مثال خاص هدف شما آن قدر پیچیده است که پیشگویی ما (که مبتنی بر فرض اهداف ساده عقلانی است) غلط از آب در میآید.
چرا اقتصاد کار میکند؟
اقتصاد مبتنی بر این فرض است که مردم اهداف ساده عقلانی دارند و ابزارهای مناسب برای رسیدن به آنها را انتخاب میکنند. هر دو نیمه فرض غلط است؛ مردم گاهی اهدافی بسیار پیچیده دارند و گاهی اشتباه میکنند. پس چرا این فرض همچنان مفید است؟
فرض کنید ما هدف کسی را میدانیم و همچنین میدانیم که او در نیمی از اوقات به درستی تشخیص میدهد که چطور به هدفش برسد و در نیمی از اوقات به صورت تصادفی عمل میکند. از آنجا که عموما مسیر صحیح انجام یک کار یکتا است (یا مسیرهای صحیح خیلی قلیلاند) اما مسیرهای غلط کثیرند، رفتار «عقلایی» میتواند پیشبینی شود، اما رفتار «غیرعقلایی» قابل پیشبینی نیست. اگر ما بنا به این فرض که فرد عقلانی است پیشبینی کنیم که رفتار او چیست، در نیمی از اوقات پیشبینی درستی داریم. اگر فرض کنیم که او غیرعقلانی است، تقریبا هرگز نمیتوانیم رفتار او را پیشبینی کنیم چون مجبوریم حدس بزنیم کدام رفتار غیرعقلانی را او قرار است انجام دهد؛ بنابراین بهتر است ما فرض کنیم که او عقلانی رفتار میکند و متوجه باشیم که گاهی اشتباه میکنیم. استدلال کلیتر این طور میشود که تمایل به عقلانی بودن عنصری مستدام (در این جا قابل پیشبینی) در رفتار آدمی است. تنها بدیل فرض عقلانیت، نظریهای درباره رفتار غیرعقلانی است(اگر نخواهیم کلا صورت مساله را پاک کنیم و بگوییم که رفتار آدمی قابل فهم و پیشبینی نیست). نظریهای که نه تنها به ما بگوید انسان همیشه رفتار عقلانی ندارد، بلکه بگوید کدام رفتار غیرعقلانی خاص را دارد. تا جایی که من میدانم، هیچ نظریه قانعکنندهای از این دست وجود ندارد.
دلایلی وجود دارد که فرض عقلانیت حتی بهتر از آنچه در ابتدا به نظر میرسد، کار میکند. یکی این است که ما اغلب با رفتار یک فرد تنها سر و کار نداریم بلکه با اثر تراکمی رفتار تعدادی از مردم مواجهیم. از آنجا که بخش غیرعقلانی رفتار آدمها تصادفی است، اثراتش در وضعیت تراکمی متمایل به حذف شدن است.
برای مثال فرض کنید که رفتار عقلانی این باشد که هرچه قیمت همبرگر پایینتر باشد، مقدار بیشتری از آن خریده شود. مردم تصمیم میگیرند که اول انتخابی عقلانی داشته باشند و پس از آن یک سکه بیندازند. اگر سکه شیر آمد آنها یک پوند بیشتر از آن چه قصد داشتند، خرید میکنند و اگر سکه خط آمد آنها یک پوند کمتر خرید میکنند. رفتار فرد فرد آدمها قابل پیشبینی نیست، اما تقاضای کل برای همبرگر تقریبا برابر با حالتی است که اصلا سکه نمیانداختند، زیرا سکه به احتمال یک دوم شیر و به همین احتمال خط میآید.
دومین دلیل برای اینکه فرض بهتر از آنی که ما انتظار داریم کار میکند این است که ما اغلب با مجموعه تصادفی از آدمها سر و کار نداریم بل که با مردمی سر و کار داریم که به خاطر نقش خاصی که بازی میکنند، انتخاب شدهاند. روسای شرکتها را در نظر بگیرید. اگر شما افرادی را به صورت تصادفی برای این کار در نظر بگیرید، این فرض که آنها در پی حداکثر کردن منافع شرکت هستند و میدانند چطور چنین کاری کنند، فرضی چندان پذیرفتنی نیست، اما کسانی که در پی حداکثر کردن منافع نیستند یا بلد نیستند به این هدف برسند، اغلب برای این کار انتخاب نمیشوند؛ اگر انتخاب شوند، به نظر نمیرسد که بتوانند آن را نگه دارند؛ اگر بمانند، به نظر میرسد که آن شرکت دائما اعتبارش را در اقتصاد از دست میدهد تا اینکه نهایتا از بازار خارج میشود؛ بنابراین فرض ساده حداکثرسازی منافع به علاوه عقلانیت، مسیر صحیح را برای پیشبینی رفتار شرکتها به دست میدهد.
استدلالی مشابه در مورد بازار سرمایه به کار میرود. ما احتمالا خیلی منطقی انتظار داریم که متوسط سرمایهگذاری توسط یک فرد با این دقت شکل میگیرد که کدام شرکتها ثروتمندترند؛ هرچند متوسط آمریکاییها و حتی متوسط سرمایهگذاران بسیار در این امور کماطلاع هستند. سرمایهگذارانی که به طور مدام در بازارهای سرمایه غلطی سرمایهگذاری کنند، به زودی دیگر چیزی برای سرمایهگذاری نخواهند داشت. سرمایهگذارانی که در جای درست سرمایهگذاری کنند، مقدار دائما رو به افزایشی از پول خود برای خطر کردن خواهند داشت و اغلب پول دیگران نیز. این جا سرمایهگذاران مطلع اثری بر بازار میگذارند که متناسب با تعداد آنها از نظر جمعیتی نیست. اگر ما کارکرد بازار را بر اساس این فرض تحلیل کنیم که همه سرمایهگذاران مطلعاند، پیشبینیهای نسبتا دقیقی خواهیم داشت، بهرغم فرضی که نادرست است. در این جا نیز مثل هر جای دیگر، آزمون نهایی یک روش، این است که آیا پیشبینیهایش از پس توصیف واقع بر میآیند یا خیر. اینکه آیا سوالی اقتصادی هست یا خیر، چیزی نیست که ما از پیش بدانیم. این چیزی است که ما با به کارگیری اقتصاد برای پاسخگویی آن، کشفش میکنیم.
منبع: دنیای اقتصاد
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
10-02-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
چرا پشت سر مسافر آب میریزند؟
پس از اینكه تازیها هرمزان را وارد مدینه كردند، ... لباس رسمی هرمزان را كه ردائی از دیبای زربفت بود كه تازیها تا آن زمان به چشم ندیده بودند، به او پوشاندند و تاج جواهرنشان او را....
هرمزان در سمت فرمانداری خوزستان انجام وظیفه میكرد. هرمزان كه یكی از فرمانداران جنگ قادسیه بود. بعد از نبردی در شهر شوشتر و زمانی كه هرمزان در نتیجه خیانت یك نفر با وضعی ناامید كننده روبرو شد، نخست در قلعهای پناه گرفت و به ابوموسی اشعری، فرمانده تازیها آگاهی داد كه هر گاه او را امان دهد، خود را تسلیم وی خواهد كرد. ابوموسی اشعری نیز موافقت كرد از كشتن او بگذرد و ویرا به مدینه نزد عمربن الخطاب بفرستد تا خلیفه درباره او تصمیم بگیرد. با این وجود، ابوموسی اشعری دستور داد، تمام 900 نفر سربازان هرمزان را كه در آن قلعه اسیر شده بودند، گردن بزنند . ( البلاذری، فتوح البُلدان، به تصحیح دكتر صلاحالدین المُنَجَّذ (قاهره: 1956)، صفحه 468)
پس از اینكه تازیها هرمزان را وارد مدینه كردند، ... لباس رسمی هرمزان را كه ردائی از دیبای زربفت بود كه تازیها تا آن زمان به چشم ندیده بودند، به او پوشاندند و تاج جواهرنشان او را كه «آذین» نام داشت بر سرش گذاشتند و وی را به مسجدی كه عمر در آن خفته بود، بردند تا عمر تكلیف هرمزان را تعیین سازد. عمر در گوشهای از مسجد خفته و تازیانهای زیر سر خود گذاشته بود . هرمزان، پس از ورود به مسجد، نگاهی به اطراف انداخت و پرسش كرد: «پس امیرالمؤمنین كجاست؟» تازیهای نگهبان به عمر اشارهای كردند و پاسخ دادند: «مگر نمیبینی، آن امیرالمؤمنین است.»
... سپس عمر از خواب برخاست. عمر نخست كمی با هرمزان گفتگو كرد و سپس فرمان داد، او را بكشند.
هرمزان درخواست كرد، پیش از كشته شدن به او كمی آب آشامیدنی بدهند. عمر با درخواست هرمزان موافقت كرد و هنگامی كه ظرف آب را به دست هرمزان دادند، او در آشامیدن آب درنگ كرد. عمر سبب این كار را پرسش نمود. هرمزان پاسخ داد، بیم دارد، در هنگام نوشیدن آب، او را بكشند. عمر قول داد تا آن آب را ننوشد، كشته نخواهد شد. پس از اینكه هرمزان از عمر این قول را گرفت، آب را بر زمین ریخت. عمر نیز ناچار به قول خود وفا كرد و از كشتن او درگذشت. این باعث بوجود آمدن فلسفه ای شد که با ریختن آب بر زمین، یعنی زندگی دوباره به شخصی داده می شود تا مسافر برود و سالم بماند.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
10-02-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
یارانه از کجا آمده است؟
این روزها که واژه یارانه در هر کوی و برزنی به گوش میرسد خیلیها نمیدانند که این واژه را نخستین بار چه کسی در برابر واژه سوبسید قرار داد؟
به گزارش سایت تکناز به نقل از همشهریآنلاین در یک جست و جوی تخصصیی مشخص شد که دکتر بهاء الدین خرمشاهی، واژهپرداز نامی قرآن و حافظ پژوه بزرگ این واژه را در برابر لغت انگلیسی سوبسید آورده و جالب توجه اینکه به اعتقاد منوچهر انور این لغت کاربردیتر از واژه سوبسید است و توانست آن واژه را به نوعی به حاشیه براند.
آقای خرمشاهی در این خصوص گفت که علاوه بر این واژه لغتهایی چون، راهبرد، وحیانی(منسوب به وحی)، و قلمرنجه (بر وزن قدم رنجه) هم از ابداعات او در واژه سازی است.
خرمشاهی ضمن تاکید بر توانایی و ظرفیت زبان فارسی در معادل سازی گفت که شخص او نزدیک به 500 واژه را به زبان فارسی اضافه کرده است که همه این واژهها را در دو مقاله از کتاب «از واژه تا فرهنگ» که چند سال قبل توسط انتشارات ناهید به بازار کتاب عرضه شده، آورده است.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
10-06-2011
|
|
ناظر و مدیر تالارهای آزاد
|
|
تاریخ عضویت: Dec 2010
محل سکونت: هرسین
نوشته ها: 5,439
سپاسها: : 7,641
11,675 سپاس در 3,736 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
دوغ؛ سالمترین نوشیدنی بعد از آب
همشهری آنلاین:
یک دکترای شیمی مواد غذایی در دانشکده داروسازی زنجان با بیان اینکه قند بالای نوشابهها موجب سیری زودهنگام در موقع غذا خوردن میشود، دوغ را بهترین جایگزین مصرف نوشابه و سالمترین نوشیدنی بعد از آب عنوان کرد.
دکتر مهران محسنی در گفت وگو با ایسنا، افزود: میزان بالای قند نوشابهها همچنین موجب تغییر رژیم غذایی به سمت مصرف بیشتر مواد قندی میشود.
وی ترکیبات فسفات موجود در نوشابهها را بزرگترین آسیب این نوشیدنی پرطرفدار دانست و افزود: مصرف نوشابه به همراه غذا، موجب دفع کلسیم میشود که در بلند مدت به بافت استخوانی آسیب میزند.
وی دوغ را بهترین جایگزین مصرف نوشابه و سالمترین نوشیدنی بعد از آب عنوان کرد و اظهار داشت: این نوشیدنی مغذی و پرفایده، دارای مقادیر بالایی از کلسیم است.
این عضو هیات علمی گروه کنترل غذا و داروی دانشکده داروسازی کاهش هیجان و آرامش را از حالتهای مفید بعد از مصرف دوغ نام برد و تصریح کرد: نوشیدن دوغ موجب ورود آب فراوان و همچنین انتقال املاح و ویتامینهای شیر به بدن میشود.
محسنی، ماءالشعیرها و دلسترها را به عنوان نوشیدنیهای مفید عنوان کرد و افزود: این نوشیدنیها حاوی مقادیر زیادی ویتامین و املاح هستند.
وی نوشیدن ماءالشعیر و دلستر را برای افراد مبتلا به انواع سنگهای کلیه توصیه و اظهار کرد: نوشیدن این مایعات موجب دفع مکرر مایعات از کلیه شده و این امر به خودی خود مانع از تشکیل سنگ کلیه میشود.
__________________
. . . . .
|
کاربران زیر از ترنم به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
10-07-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
توبه جوان فاسق
گروهى در دريا گرفتار طوفان شدند، كشتى ايشان شكست و همه غرق شدند، جز زنى كه بر روى تخته شكسته اى قرار گرفت و نجات يافت ، و خود را به جزيره اى رساند. در آن جزيره جوان راهزن فاسقى بود. چون آن زن را بديد، گفت : تو انسانى يا پرى ؟
گفت : انسان هستم .
هنگامى كه آن فاسق به قصد كامجوئى به آن زن نزديك شد و دست تجاوز به سوى او دراز كرد، زن مضطرب گشت و بر خود لرزيد.
جوان پرسيد: چرا مضطرب شدى ، و وحشت كردى ؟
زن با ايمان گفت : از خداى خويش بر اين عمل مى ترسم .
جوان فاسق پرسيد: آيا تا كنون چنين گناهى مرتكب گشته اى ؟
گفت : هرگز.
جوان فاسق يك لحظه به خود آمد، و خطاب به آن زن پاكدامن گفت : تو هرگز در تمام مدت عمر، چنين گناهى نكرده اى ، و چنين از خداى خويش مى ترسى ، و حال آنكه ارتكاب اين عمل به اختيار تونيست و من تو را مجبور ساخته ام . پس من به ترس از خدا سزاوارترم كه تاكنون بارها مرتكب چنين عمل زشتى شده ام .
پس از قصد خود منصرف شد و از نزد آن زن برخاست ، و از اعمال زشت گذشته خويش پشيمان گشت و توبه نمود، و به سوى خانه خود برگشت .
در ميان راه به راهبى بر خورد. با او همراه شد. آفتاب سوزان بر آنها مى تابيد.
راهب : آفتاب خيلى گرم است . دعا كن خدا ابرى بفرستد تا بر ما سايه افكند.
جوان : من بواسطه اعمال زشتى كه انجام داده ام و هيچ كار نيكى نكرده ام ، نزد خدا آبروئى ندارم كه دعايم مستجاب شود.
راهب : پس من دعامى كنم ، تو آمين بگوى . چنين كردند.
پس از مدت كوتاهى ابرى ظاهر شد و بر سر آنها سايه افكند و آن دو در سايه ابر مسافتى طولانى راه پيمودند، تا اينكه به دو راهى رسيدند.جوان از راهى ، و راهب به راهى ديگر رفت . و آن ابر در مسير حركت جوان قرار گرفت و راهب در آفتاب سوزان ماند.
راهب : اى جوان ، تو از من بهتر بودى ، زيرا دعاى تو مستجاب شد. بگوچه كرده اى كه مستحق اين كرامت شده اى ؟
جوان قصه خود را براى راهب نقل كرد.
راهب گفت : اى جوان ، چون تو از خوف خدا ترك معصيت نمودى و توبه كردى ، خداوند گناهان گذشته ترا آمرزيده است ، و بايد سعى كنى در آينده خوب باشى و هرگز مرتكب گناه نشوى.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
10-07-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
فضولى موقوف
پيرزنى بيمار شد. پسرش او را نزد پزشك برد. دكتر مشاهده كرد پيرزن خود را آرايش كرده و لباس نيكو پوشيده است . پس حال او بدانست و گفت : اين زن چقدر به شوهر احتياج دارد.
پسر با تعجب گفت : آقاى دكتر، چه مى گوئيد، او خيلى پير است .
زن نگاه تندى به پسركرد و گفت : فضولى موقوف ، آقاى دكتر بهتر از تو تشخيص مى دهد.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
10-07-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
زنى با هفت شوهر
مردى با زنى ازدواج كرد كه پنج شوهر قبلى او همگى مرده بودند.
پس از چندى شوهر ششم نيز بيمار، و مشرف به موت شد.
زن با اشك و آه گفت : عزيزم مرا پس از خود به كه مى سپارى ؟
شوهر با خونسردى جواب داد: به هفتمى !
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
10-07-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
آیا می دانید ؟؟؟
آیا میدانیدکه در برج ایفل 2 میلیون و نیم پیچ بکار رفته است ؟
آیا میدانید که همه نوزادانمیگو نر متولد میشوند و بعد از چند هفته بخشی از آنها به ماده تبدیل میشوند؟
آیا میدانید که هشت پا با وجود داشتن بدنی بزرگ میتواند از سوراخی به قطر 5سانتی متر عبور کند ؟
آیا میدانید که طول رگهای بدن انسان 560هزار کیلومتر است؟
آیا میدانید که یک قطره آب دارای 100 میلیارد اتم است ؟
آیا میدانید کهتعداد افرادی که سالانه از نیش زنبور میمیرند بیشتر از کسانی است که سالانه از نیشمار میمیرند ؟
آیا میدانید که فیل بالغ در روز بطور متوسط 220 کیلوگرم غذا و 20لیتر آب مصرف میکند ؟
آیا میدانید که تنها موجودی که میتواند به پشت بخوابد ،انسان است ؟
آیا میدانید که اگر زنی به کوررنگی مبتلا باشد ، فرزندان پسر اوکوررنگ میشوند ؟
آیا میدانید که کوههای آلپ هر سال حدود 1 سانتی متر بلند میشوند؟
آیا میدانید که چشم سالم انسان میتواند 10 میلیون رنگ مختلف را ببیند و آنهارا از یکدیگر تمییز دهد ؟
آیا میدانید که خورشید روزانه معادل 126 هزار میلیارداسب بخار انرژی به زمین میفرستد ؟
آیا میدانید که حس بویایی انسان قادر بهدریافت و تشخیص 10 هزار بوی متفاوت است ؟
آیا میدانید که وزن یک کوه یخی 20میلیون تن است ؟
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
10-07-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
دست عشق از دامن دل دور باد
می توان آیا به دل دستور داد
می توان آیا به دریا حکم کرد
که دلت را یادی از ساحل مباد؟
موج را آیا توان فرمود: ایست
باد را فرمود: باید ایستاد؟
آن که دستور زبان عشق را
بی گزاره در نهاد ما نهاد
خوب می دانست تیغ تیز را
در کف مستی نمی بایست داد
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
|
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 03:23 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|