مشاعره سنتی

[abadani]

تا كي به تمناي وصال تو يگانه
اشكم شود از هر مژه چون سيل روانه

[ساقي]

هر کز گران جانان بود چون درد در پایان بود
آنگه رود بالای خم کان درد او یابد صفا

[abadani]

اي اميري كه اميران جهان خاصه و عام
بنده و چاكر و مولاي و سگ بند و غلام

[deltang]

من و دل گر فنا شویم چه باک

غرض اندر میان سلامت اوست

[بابا علی]

سلام دوستان بعد از مدتها اومدیم.
تا کی از سیم و زرت کیسه تهی خواهد بود
بنده من شو و برخور ز همه سیمتنان

[mary.f]

خوش اومدید...

نه هر که جهره بر افروخت دلبری داند
نه هر که آینه سازد سکندری داند

[mojtaba-j]

سلامي گرم همراه با بوسه هاي دوست داشتني.از اينكه درجمع شماهستم خوشحال هستم/ اميدوارم هميشه شاد وسربلند باشيد

[mojtaba-j]

بوي عطرخوش بهاري
عطرگل وسبزه ها
فرصت رو ازدست نديد
عمردر گذر لحظه هاست

[deltang]

توانا بود هركه دانا بود

زدانش دل پير برنا بود

[abadani]

دير بماندم در اين سراي كهن من
تا كنهنم كرد صحبت دي و بهمن