|
 |
 |
 |
 |
 |
 |
 |
|
#1761
01-11-2010
|
||||
|
||||
در مقامی که صدارت به فقیران بخشند
چشم دارم که به جاه از همه افزون باشی
__________________
یادمان باشد اگر خاطرمان تنها شد
طلب عشق ز هر بی سر و پایی نکنیم . . . 
|
| جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید | |
|
|
|
|
#1762
01-12-2010
|
||||
|
||||
|
جاه و جلال من تویی ملکت و مال من تویی
آب زلال من تویی بی تو به سر نمی شود
__________________
تو همه راز راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت آسمان صاف و شب آرام بخت خندان و زمان آرام خوشه ی ماه فرو ریخته در آب شاخه ها دست برآورده به مهتاب شب و صحرا و گل و سنگ همه دل داده به آواز شباهنگ
|
|
#1763
01-12-2010
|
||||
|
||||
|
بي همگان به سر شود بي تو به سر نمي‌شود
داغ تو دارد اين دلم جاي دگر نمي‌شود
|
|
#1764
01-12-2010
|
||||
|
||||
|
این تن اگر کم تندی راه دلم کم زندی
راه شدی تا نبدی این همه گفتار مرا
__________________
تو همه راز راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت آسمان صاف و شب آرام بخت خندان و زمان آرام خوشه ی ماه فرو ریخته در آب شاخه ها دست برآورده به مهتاب شب و صحرا و گل و سنگ همه دل داده به آواز شباهنگ
|
|
#1765
01-12-2010
|
||||
|
||||
|
آن که در طرز غزل نکته به حافظ آموخت
یار شیرین سخن نادره گفتار من است
__________________
یادمان باشد اگر خاطرمان تنها شد
طلب عشق ز هر بی سر و پایی نکنیم . . . ویرایش توسط مجتب : 01-12-2010 در ساعت 08:13 PM
|
|
#1766
01-12-2010
|
||||
|
||||
|
شبی چون چاه بیژن تنگ وتاریک
چو بیژن در میان چاه و او من ثریا چون منیژه بر سر چاه دو چشم من بدو چون چشم بیزن
__________________
تو همه راز راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت آسمان صاف و شب آرام بخت خندان و زمان آرام خوشه ی ماه فرو ریخته در آب شاخه ها دست برآورده به مهتاب شب و صحرا و گل و سنگ همه دل داده به آواز شباهنگ
|
|
#1768
01-12-2010
|
||||
|
||||
|
سنگ در برکه می اندازم و می پندارم
به همین سنگ زدن ماه به هم می ریزد
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم شعر را... ماه را.... و تو را ... امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم هنوز اولین سطر را نخوانده تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را... ولی نه...!! باید ترک کنم هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم... ====================================== مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
|
|
#1770
01-12-2010
|
||||
|
||||
|
در شب هجران مرا پروانه وصلی فرست
ورنه از سوزت جهانی را بسوزانم چو شمع
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم شعر را... ماه را.... و تو را ... امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم هنوز اولین سطر را نخوانده تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را... ولی نه...!! باید ترک کنم هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم... ====================================== مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
|
 |
| کاربران در حال دیدن موضوع: 4 نفر (0 عضو و 4 مهمان) | |
حالت خطی
|
|
اکنون ساعت 10:31 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.