شعر و ادبیات در این قسمت شعر داستان و سایر موارد ادبی دیگر به بحث و گفت و گو گذاشته میشود |
11-26-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
طالع بینی از روی حرف اول اسم
توجه :
در این روش به دلیل وجود نداشتن حروف "گ.پ.چ.ژ"باید به جای این حروف معادل فارسی آنما را قرار دهید .مثال : (ژچ گ)=ج (پ)=ب.
الف:
خوش اخلاق و خوش رفتار و در باطن میانه رو و با همه ملاحظه کند و خونگرم میباشد و با همه کس زود صمیمی میشود ودر زندگی در جنگ و جدال و گفتگو به سر میبرد و پیراهن سیاه بر او نامبارک می باشد و محنت بسیار می کشد و هر چه را طلب کند زود بیابد و مریضی وی همیشه در باد قولنج گردن وپهلو می باشد.
ب :
فردی خوش قیافه و زیبا وبا محبت و رفیق باز و همیشه مغرور و جیب او خالی و قدر مال دنیا را نداند.
ج : فردی باشد زیبا و خوش اخلاق وبا محبت و او همیشه از مریضی شکم رنج میبرد و این مریضی هر چند وقت یکبار اشکار میشود و دو وجه دارد یا سیاه چهره و قوی استخوان یا سفید پوست و بزرگ اندام و همیشه سرگردان واشفته می باشد و از کار خود حیران است.
د:
او فردی با دیانت و پر فکر وبشاش و زیبا چهره و جنگجو است و قدر مال دنیا را نمی داند و همیشه در حال ترقی می باشد.
ه :
او فردی است که همیشه اطرافیان را امر و نهی کند و زیبا چهره وتند خو و اتشی مزاج و طبع او گرم میباشد.
و:
فردی است که همیشه به دیگران کمک می کند و گاهی مغرور میشود و زبان بد پشت سر او باشد و دیگران بدی او را میگویند.
ز:
زیبا و خوش اخلاق و با محبت و خونگرم و در هر کاری مقرراتی است و در زندگی برای او سحری می کنند و در زندگی شکست بزرگی می خورد و همیشه از درد سر و زانو در عذاب میباشد و نسبت به زندگی دلسرد می گردد و حیران و سر گردان میشود.
ت:
او فردی است خوش جهره و خوش اخلاق کم خواب و هرگاه مرتکب گناه میشود سریع توبه میکند و اگر دل کسی را برنجاند بسیار نگران و در پی ان است که دلجویی کند و همیشه احساس تنهایی عجیبی در خود دارد.
ث:
فردی است ثابت قدم و پر اراده و در هر کاری ثابت قدم می باشد خوش اخلاق و پر عقل است و پیشانی او پهن میباشد و در زندگی هرگز محتاج نخواهد شد.
ح:
او فردی زیبا و خوش اخلاق و حق گو و کینه ای و حرف را در دل نگه دارد و همیشه در بحث و جدل وجنگ به سر میبرد.
خ:
فردی است زیبا چهره با چشمانی درشت با محبت و مقرراتی و هر چه سعی میکند رزقش بسیار شود موفق نمی شود و او فردی است عشقی و تنبل و کاهل در کارها و باید این کار را ترک کند تا در زندگی موفق و سر بلند شود.
ر:
او فردی است خوش اخلاق میانه رو و اتشی و همیشه اطرافیان در پشت سر او بد گویی کنند و او فردی است طمعکار و زیبا چهره وخوش گذران و اگر ایمان خود را حفظ کند به هر مقام و منزلتی که بخواهد میرسد و دست او همیشه از پول دنیا تهی است.
س :
او فردی میباشد پر استعداد و با ذوق و سلیقه و همیشه بهترین اجناس را انتخاب می کند و بسیار مغرور ومتکبر میباشد و هر کاری که میل داشت انجام میدهد و با اطرافیان خود در نزاع و لجبازی بسر میبرد فردی باشد اتشی مزاج و همیشه در چشم اهل واعیان پر هیبت به چشم میاید.
ش:
او فردی است مشفق ومهربان و جنگجو و عصبانی و خونگرم و زبان او تلخ است و هر چه در دنیا به او ضرر برسد از دست و زبان خود میخورد و اگر زبان خود را نگه دارد از بلا محفوظ میماند و بسیار لجباز است.
ص :
فردی است حرف شنو و دهن بین و هرکس هر حرفی را با او در میان بگذارد سریع باور میکند نترس و خشن و خوش اخلاق و با محبت و همیشه در حال ترقی و فکر میباشد.
ض : او فردی است خوش اخلاق و زیرک ودانا وکینه توز و همیشه نگرانی خود را در ظاهر بروز نمیدهد و پیشانی او پهن است و کمان ابرو دارد و در کارها بسیار دقیق میباشد و هرگز یاد خدا را فراموش نمی کند و به دنبال هر کار زشتی توبه می کند و فردی زرنگ است.
ط :
او فردی است پاک و خوش اخلاق و عشقی و خوش گذران و خو نگرم و پیراهن سیاه براو خوشایند نیست و دوستی بسیار میکند.
ظ :
او فردی است که ظاهر و باطنش یکی است و خشک ومقرراتی میباشد و اطرافیان پشت سر او بد گویی کنند و قدر مال دنیا را نداند و در سینه و اعضا خالی دارد که نشان اقبال است و دنبال دوست رود و خواهان ان است که با دوستان تفریح کند.
ع :
او فردی باشد بلند مرتبه و پر گذشت و خوش اخلاق و بخشنده و مقرراتی وخشک و او هرگز قدر مال دنیا را نمیداند و در دوستی با دیگران پاینده و متعصب و در اول زندگی رنج بسیار کشد و قدر مال دنیا را نداند.
غ:
زیبا چهره با گذشت و خشک و مقرراتی و احساس نا امیدی کند در فکر میرود و به گذشته واینده خود می اندیشد دانا وعالم است و زندگی را با صلح وصداقت دوست دارد.
ف :
او فردی است اتش مزاج و تند خو و جاهل و زیبا چهره و جنگ جو و خون گرم و نترس از ناحیه هر چند وقت یک بار مریض و رنج میکشد و در زندگی چند بار شکست میخورد ولی در اینده به مقام و منزلت خوبی میرسد.
ق:
فردی است قادر وتوانا و زیرک و دانا و در هر کاری نقشه بسیار میکشد و موفق میشود هم زیباست و هم خوش اخلاق و فردی است خوش گذران و قدر مال دنیا را نداند و گاه گاهی با ملایمت و یا خصومت برخورد میکند.
ک:
او فردی است زیبا وخوش اخلاق و زیرک و دانا و زیرک و خشک و مقرراتی و زبان او تلخ است و همیشه دیگران از زبان او در عذاب میباشند با یک کلمه حرف دیگران را برنجاند و همیشه در حال ترقی و فعالیت باشد.
ل:
فردی است زیبا چهره و خوش اخلاق و یکدنده و همیشه جدایی اختیار کند و غرور خاصی دارد قدر مال دنیا را نمی داند و همیشه متعصب اطرا فیان نزدیک خود میباشد.
م :
خوش اخلاق و با محبت و خون گرم ونترس و همیشه اطرافیان پشت سرش بد گویی کنند و در روبرو از او تعریف و تمجید کنند او فردی باشد خوش چهره و چشمان درشتی دارد و در کارهای خود همیشه کاهلی دارد و زود عصبانی میشود و سریع خاموش میشود عشقی میباشد و در تمام کارها تقاضای کمک کند.
ن:
او فردی است زیبا و خوش اخلاق و کینه توز و دم دمی مزاج میباشد گاهی اوقات بسیار خوب و گاهی اوقات بسیار بد و مقرراتی وخشک میشود همچون قاضی میباشد ودر حقوق خود ودیگران به میزان برخورد کند.
ی :
او فردی است پر فکر وزیبا و با هر کس در افتد بر او غالب گردد دم دمی مزاج میباشد و گاهی بسیار خوب و گاهی بسیار خشک و مقرراتی است او فردی است چهار شانه و از مریضی شکم گاه گاهی رنج میبرد .
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|
11-26-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
11-26-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
کهکشان راه شیری چیست؟
براساس فرضیهای جهان در 15 میلیارد سال قبل براثر انفجار یک ماده با جرمی بسیار زیاد معادل آنچه در هستی وجود دارد به وجود آمده است. در این فضای بیکران میلیاردها کهکشان، منظومه، ستاره، سحابی، تودههای عظیم گاز، سیاهچالهای فضایی و بسیاری اجرام ناشناخته دیگر وجود دارند. حال سئوال این است که ما در کجای این فضای بیکران هستیم؟ خانه ما در یکی از این کهکشان ها به نام راه شیری قرار گرفته است. این کهکشان از مرکز انفجار بزرگ در حدود 8 تا 10 میلیارد سال نوری فاصله دارد.
تعداد ستارگان آن بین 200 تا 400 میلیارد عدد تخمین زده شده که بیشتر آنها از زمین قابل رویت نیستند. صدها هزار منظومه، تودههای عظیم گاز و غبار در بین فواصل ستارگان راه شیری قرار دارند. کهکشان راه شیری مارپیچی بوده و جرمش تا حدود 750 تریلیون جرم نجومی است. ساختار کلی آن شامل هسته مرکزی، یک دیسک با چند بازو به دور آن و هالههای غباری اطراف آن است. قطر دیسک در حدود 80 تا 120 هزار و ضخامت آن تقریبا 3 هزار سال نوری است. جای کهکشان راه شیری در فضا در بخش مکان محلی است که شامل 3 کهکشان بزرگ و 30 عدد کوچک است.
فاصله اولین کهکشان بزرگ یعنی M31 تا آن در حدود 9/2 میلیون سال نوری ولی فاصله آن تا کهکشانهای کوچکتر مجاور کمتر است. همانگونه که اشاره شد این کهکشان دارای سه بخش است. بخش اول، مرکز کهکشان است که غبارهای کهکشانی مانع از مشاهده دقیق آن از روی زمین میشود در نتیجه تنها اطلاعات بدست آمده حاصل دریافت امواج رادیویی از آن بوده است. آنچه مشاهده
حکایت از آن دارد که بخش مرکزی متشکل از یک هسته بسیار متراکم است که قطر آن در حدود 3000 سال نوری و از سه قسمت مختلف تشکیل یافته است. در قسمت شرقی بقایای سوپرنواها و در بخش غربی هیدروژنهای یونیزه شده و غیر عادی مشاهده شده است.
قسمت مرکزی آن نیز بسیار متراکم بوده و به صورت فلکی کماندار موسوم است و در هر 10 میلیارد سال برخوردهای ستارگان در آن رخ میدهد. دریافت اشعههای ایکس و گاما از آن، نشان گر آن است که مرکز کهکشان مولد بسیار قوی این اشعهها است. این اشعه ها از نتیجه نابودی چندین ماده به وجود آمده است و نشان از وجود بسیاری از سوپر نواها در مرکز آن دارد.
مشاهدات دیگر نشانگر وجود یک سیاهچال بزرگ در بخش مرکزی است که قوه جاذبه بسیار زیاد آن توانسته بقیه ستارگان را در مدار خود نگهدارد.
اختر شناسان با تلسکوپ 10 متری، 20 عدد از ستارگان مرکز را در مدت 3 سال مورد مطالعه قرار دادند و دریافتند که سرعت این ستارگان به سمت هسته مرکزی در حدود هزار کیلومتر در ثانیه (6/3 میلیون کیلومتر در ساعت) بوده است. این امر نشان دهنده قدرت جاذبه فوقالعاده این سیاهچال است. با این سرعت فاصله تا خورشید را میتوان در دو روز طی کرد. جرم این سیاهچال در حدود 2 تا 3 میلیون برابر خورشید است. کهکشان راه شیری با سرعتی در حدود 300 کیلومتر برثانیه (یک میلیون و هشتاد هزار کیلومتر در ساعت) به سمت صورت فلکی سنبله یا ویرگو در حرکت است.
بخش دوم کهکشان راه شیری، دیسک است که به صورت یک صفحه بسیار پهناور بوده و به دور مرکز در جهت عقربه ساعت در گردش است. بیشترین ستارگان جوان از جمله منظومه شمسی در آن قرار دارند. این دیسک شامل مولکولهای اتمی و گاز H2 و غبارهای کهشکانی است. دیسک دارای چند بازوی مختلف شامل پرساوش (پسر راوش و دانا) از نامهای افسانهای یونان، شکارچی ماهر یا سایگونز که منظومه شمسی ما در آن قرار دارد و همچنین دجاجه، قنطورس و حمل است. منظومه شمسی در بازویی قرار دارد که دارای غبارهای بسیار زیاد کهکشانی است و در نتیجه ما نمیتوانیم بیش از چند هزار سال نوری عمق آن را مشاهده کنیم.
منظومه شمسی هر 200 تا 250 میلیون سال با سرعتی نزدیک به 250 کیلومتر در ثانیه یک دور کامل به دور کهکشان راه شیری میچرخد. فاصله منظومه شمسی تا مرکز کهکشان راه شیری در حدود 28000 سال نوری است. بخش سوم ساختار این کهکشان یک هاله غباری به قدمت حدود 10 تا 15 میلیارد سال است که بیشتر ستارگان قدیمی در آن وجود دارند. این قسمت دارای گازهای بسیار داغ است که اشعه گاما را تولید میکند. وسعت این قسمت به درستی معلوم نیست و شاید به صد و یا هزاران سال نوری برسد. این قسمت که اکثر ستارگان در آن دیده نمیشوند به نام بخش تاریک نامیده شده است.
اگر بخواهیم عکس واقعی از این کهکشان راه شیری بگیریم الزاما باید از آن خارج شویم و این کار عملی نیست چون بشر تاکنون نتوانسته از کهکشان خود خارج شود و به همین دلیل تصاویر به دست آمده بیشتر از اطلاعات دریافتی از مجموعه ستارگان رصد شده این کهکشان است. اگر شبها از مکانی کاملاً صاف و تاریک مانند یک صحرا به آسمان نگاه کنیم میتوانیم نواری پهن از مجموعه عظیم ستارگان را مشاهده کنیم. خانه ما در کهکشان راه شیری به اندازه قطرهای از یک دریای بیکران است.بشر کنجکاوانه درحال جستجوی اسرار نهفته در این کهکشان است و شاید روزی بتواند همسایهای را برای خود بیابد.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
11-26-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
عجیب ترین باغ وحش دنیا! در نزدیکی بوئنس آیرس در این باغ وحش هرکس خودش مسئول جان خویش میباشد چرا که با پرداخت 50 دلار شما قادر خواهید بود به قفس شیرها بروید و روی کول آنها سوار شوید ...
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
کاربران زیر از behnam5555 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
11-26-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
مادر، فرشته ای زیبا
کودکی که آماده ی تولد بود ، نزد خدا رفت و از او پرسید : می گویند فردا شما مرا به زمین می فرستید . اما من با این کوچکی و بدون هیچ کمکی چگونه می توانم برای زندگی به آنجا بروم ؟خداوند پاسخ داد : از میان تعداد بسیاری از فرشتگان من یکی را برای تو در نظر گرفته ام . او در انتظار توست و از تو نگهداری خواهد کرد .اما کودک هنوز مطمئن نبود که می خواهد برود یا نه .- اما اینجا در بهشت ، من هیچ کاری جز خندیدن و آواز خواندن ندارم و اینها برای شادی من کافی هستند ...خداوند لبخند زد : فرشته ی تو برایت آواز خواهد خواند ، هر روز به تو لبخند خواهد زد . تو عشق او را احساس خواهی کرد و شاد خواهی بود .کودک ادامه داد : من چطور می توانم بفهمم مردم چه می گویند وقتی زبان آنها را نمی دانم ؟خداوند او را نوازش کرد و گفت : فرشته ی تو ، زیباترین واژه هایی که ممکن است بشنوی ، در گوشت زمزمه خواهد کرد و با دقت و صبوری به تو یاد خواهد داد که چگونه صحبت کنی ...کودک با ناراحتی گفت : وقتی می خواهم با شما صحبت کنم چه کنم ؟اما خدا برای این سوال هم پاسخی داشت : فرشته ات دستهایت را کنار هم قرار خواهد داد و به تو یاد می دهد که چگونه دعا کنی .کودک سرش را برگرداند و گفت : شنیده ام در زمین انسان های بدی هم زندگی می کنند . چه کسی از من محافظت خواهد کرد ؟
فرشته ات از تو محافظت خواهد کرد ، حتی اگر به قیمت جانش تمام شود .کودک با نگرانی ادامه داد اما من از اینکه دیگر نمی توانم شما را ببینم ،ناراحت خواهم بود ...خداوند گفت : فرشته ات همیشه از من با تو صحبت خواهد کرد و به تو راه بازگشت نزد مرا خواهد آموخت ، اگرچه من کنار تو خواهم بود .در آن هنگام بهشت آرام بود اما صداهایی از زمین شنیده می شد . کودک می دانست که باید به زودی سفرش را آغاز کند . او به آرامی از خدا یک سوال دیگر پرسید : خدایا !!! اگر من باید همین حالا بروم ، لطفاً نام فرشته ام را به من بگویید ...خداوندشانه ی او را نوازش کرد و پاسخ داد : نام فرشته ات اهمیتی ندارد . به راحتی می توانی او را مادر صدا کنی .
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
11-26-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
دایناسورها
میلیونها سال قبل، مدتهاپیش از آن که بشری روی زمین باشد، دایناسورها وجود داشتند. دایناسورها، یکی ازانواع خزندگان ماقبل تاریخ هستند که در دوران مزوزوییک، عصر خزندگان، میزیستند
دایناسورها جزء خزندگان بوده و اکثر آنها، از طریق تخم گذاری تولید مثل می کرده اند. هیچیک از دایناسورها پرواز نمی کرده اند و هیچکدام از آنها در آب زندگی نمی کرده اند. بزرگترین دایناسورها، بیش از 100فوت(30متر) طول و بیش از50 فوت(15 متر) ارتفاع داشته اند(مانند آرژنتینوزاروس، سیزموزاروس، الترازاروس، براکیوزاروس و سوپرزاروس). کوچکترین دایناسور، کومپوزوگناتوس (Compsognathus )، به اندازه یک جوجه بوده است. اندازه اکثر دایناسورها، .بین این دو حد بوده است.
ساروپودهای(sauropodomorpha) گیاه خوار، بزرگترین موجوداتی هستند که تاکنون روی زمین می زیسته اند اما نهنگهای آبی، از همه انواع دایناسورها، سنگینتر هستند! تصور اینکه دایناسورها چه صدایی داشته اند، رفتار و حرکات آنها چگونه بوده است، چگونه جفتگیری می کرده اند، چه رنگی بوده ان، و یا حتی تعیین اینکه فسیل آنها نر است یا ماده، بسیار مشکل می باشد.
هیچ کس نمی داند که دایناسورها چه رنگی بوده اند یا نقش و نگار بدن آنها چگونه بوده است.
در زمانهای مختلف، انواع مختلفی ازدایناسورها زندگی می کرده اند:
بعضی از آنها روی دو پا راه می رفته اند(این دایناسورها، دوپا بودند)، بعضی روی چهار پا راه می رفتند(این دایناسورها، چهارپا بودند). بعضی از آنها هم می توانستند روی دو پا راه بروند و هم روی چهار پا.
در زنجیره تکامل مخلوقات، پرندگان از تروپودها (درومائوزاریدها) به وجود آمده اند، سینوزاروپتریکس نخستین دایناسور پرنده مانند است.
بعضی از دایناسورها بسیار سریع حرکت می کردند(مانند ولوسیراپاتور_Velociraptor)، بعضی از آنها بسیار کند و سنگین حرکت می کردند(مانند آنکیلوساروس_Ankylosaurus).
بعضی از دایناسورها، زره داشتند، بعضی شاخدار بودند بعضی هم یال، میخ یا زوائد دیگری داشتند. پوست بعضی از دایناسورها، بسیار ضخیم و ناهموار بود در حالیکه بعضی دیگر از دایناسورها، پرهای اولیه ای داشتند.اکثر دایناسورها، گیاهخوار بودند(که گیاهخوار نامیده می شوند). مثلا تریسراتوپس، دایناسوری گیاهخوار بود.بعضی از دایناسورها، گوشتخوار بودند(که گوشتخوار نامیده می شوند).مثلا تی رکس(T_rex) ، دایناسوری گوشتخوار بود.دایناسورها، در طی دوران مزوزوییک، حدود 165 میلیون سال بر زمین حکمفرمایی کردند، اما 65 میلیون سال قبل، به طور مرموزی منقرض شدند. دیرینه شناسان، با مطالعه بقایای فسیلی آنها، درباره دنیای ماقبل تاریخ به یافته های حیرت انگیزی رسیده اند.هنگامی که دایناسورها می زیستند، قاره های زمین همه درکنارهم به صورت یک ابرقاره بزرگ بودند که پانگه آ ، نامیده می شود. به علاوه هوای زمین هم بسیار گرمتر از حال حاضر بود. دایناسورها، حدود 65میلیون سال قبل، در انتهای دوره کرتاسه، که فعالیتهای آتشفشانی و زمین ساختی متعددیرخ داد، منقرض شدند. در مورد انقراض دایناسورها، نظریات مختلفی وجود دارد. اکثردانشمندان این نظریه را قبول دارند که برخورد یک شهاب سنگ آسمانی، باعث تغییرات شدیدآب و هوایی شده است و دایناسورها نتوانسته اند خود را با شرایط جدید وفق دهند. دایناسورها، 65 میلیون سال قبل، به علت تغییرات شدید زیست محیطی، که ناشی از برخورد یک شهاب سنگ به زمین بود، منقرض شدند.
احتمالا پرندگانامروزی، باقیمانده دایناسورها هستند. تمام چیزی که از دایناسورها باقی مانده فسیلهای آنهاست و احتمالا پرندگان. فسیلهای دایناسورها، در همه جای دنیا وجوددارند، حتی ممکن است یکی از فسیلهای آنها در نزدیکی جایی باشد که شما زندگی میکنید! بعضی از دایناسورها، بسیار شبیه پرندگان امروزی بودند و ممکن است دایناسورها اجداد پرندگان امروزی باشند.
اگرچه فسیلهای دایناسورها،حداقل از سال 1818 کشف و مورد بررسی قرار گرفته اند، اما نامدایناسور (دینوس به معنی وحشتناک و ساروس به معنی سوسمار است)، در سال 1842، توسط کالبدشناس انگلیسی سر ریچارد اوون، به این موجودات داده شد. در آن زمان تنها سه نوع دایناسور مگالوزاروس، ایگوانودون و هیلائوزاروس شناسایی شده بود که دایناسورهای بسیار بزرگی بودند.
قدیمیترین دایناسور شناسایی شده،اوراپتور است که دایناسوری گوشتخوار بوده و 228 میلیون سال قبل می زیسته است. تا کنون، حدود 500 جنس و تعدادخیلی بیشتری گونه از دایناسور شناسایی شده است. تقریبا چند ماه یکبار(گاهی اوقاتچند هفته یک بار) فسیل جدیدی از زیر خاک بیرون می آید.
خصوصیات دایناسورها
خزندگان کوچک اولیه بدن و دم دراز و 4 اندام کوتاه و 5انگشت داشتند. به جز شکل عمومی ویژگیهای کلی دیگر عبارتند از:
» افزایش اندازه به نسبتهای بسیار بزرگ در برونتوزورها.
» بوجود آمدن جوشن و سلاح دفاعی از جمله صفات پوستی و شاخها و یا خارهای سر دربعضی دینوزرها.
» ساختمان سبک به منظور دویدن تند با 4 یا 2 پا در سایر دینوزرها.
» سازش با پرواز بوسیله افزودن شدن درازای اندام پیشین و دم و تکامل پردههایپرشی پوست درپتروداکتیلها.
» سازش شدید پوست با زندگی آبی به کمک پاهای بالشتک مانند و بدن دوکی شکل درایکتیوزرها.
دلیل از بین رفتن دایناسورها
درباره اینکه خزندگان قدیم از دید زمینشناسی چگونه ناگهان ناپدید شدند گفتههای فراوانی وجود دارد. بر طبق یک نظریهابتداییترین پستانداران تخمهای خزندگان بزرگ را خوردهاند و به موجب نظریه دیگر که پذیرفتنیتر است. تغییرات آب و هوا مانند کم شدن دما و رطوبت متغیر در خزندگان ومسکنشان تاثیر مخالف گذارده است. در نتیجه از بین رفتن خزندگان در اواخر دورهمزوزوئیک برای پستانداران موقعیت مناسبی بوجود آمده در آن موقع اندازه پستانداران کوچک بوده و در دوره سوم شروع به تکامل شگفت آوری نمودهاند.
دایناسورهای گیاهخوار herbivores Dinosaur))
دایناسورهای گیاه خوار از جمله بزرگترین حیواناتی بودند که تا کنون بر روی زمین زندگی کرده اند و برای حفاظت از خود در مقابل حیوانات شکاری به جثه بزرگ خود و بدن مسلح خود متکی بودند. آنها بیشتر اوقات روز را به چریدن بر روی گیاهان میگذراندند. براکیوزاروس عظیمالجثه 25 متر طول و 76 تن وزن داشت . گردن بلندش اورادر رسیدن به رستنیهایی که برای دیگر دایناسورها بالا بودند یاری میکرد.
دایناسورهای گوشتخوار( carnivores Dinosaur )
این دایناسورها بر روی دو پای عقبی خود حرکت میکردند. برخی نظیر تری نازا روس بدنی سنگین و پاهای قدرتمندی داشتند. آنها ازچنگالها و دندانهای تیز برای کشتن دایناسورهای گیاه خوار استفاده میکردند. بعضی دایناسورها نظیر دینونی چوس کوچکتر ، سبکتر و سریعتر بودند. آنها دایناسورهای گیاهخوار ،پستانداران وحشرات را میخوردند. این شکارچیان چابک برای غلبه بر شکارخود به صورت گروهی شکار میکردند . دینونی چوس دارای پنجهها و چنگالهای بهم پیچیدهای بود که طی شکار برای دریدن طعمه به سمت جلو به حرکت در میآمد.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
ویرایش توسط behnam5555 : 11-26-2011 در ساعت 11:17 PM
|
11-26-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
هشت اصل برای یک زندگی بیست
1. صبح ها که از خواب بیدار می شوید،
دستگاه عیب سنج و ایرادگیر وجودتان را از کار بیندازید.
قول می دهیم؛ خورشید درخشان تر، پرنده ها خوش آوازتر،
مردم مهربان تر و حتی کسب و کارتان پربرکت تر خواهد شد.
2. در معادلات زندگی هیچ گاه از علامت منفی استفاده نکنید،
به خاطر داشته باشید که تفکر منفی از آن چنان قدرتی برخوردار است
که می تواند با قرار گرفتن در پشت یک معادله بزرگ زندگی،
همه علامت های مثبت آن را تغییر داده و مانند خود منفی بسازد.
3. هیچ گاه در گره زدن طناب پاره شده دوستی تعلل به خرج ندهید،
گاهی اوقات غرور بیجا سبب می شود که حتی همسران خوب توجهی
به گسستگی ریسمان بین خود ننمایند.
مطمئن باشید گره زدن به خاطر کمتر نمودن طول طناب، نزدیکی را بیشتر می کند.
4. آنتن های ذهن تان را تنها به سوی ایستگاه هایی تنظیم کنید
که شبانه روز امواج مثبت پخش می کند،
کاری کنید که کارکنان ایستگاه های منفی از شدت بیکاری اخراج شوند.
5. دلتان را تبدیل به اقیانوسی آرام نمایید نه یک مرداب ناچیز.
فکر نمی کنید حتی تصور اقیانوس هم احساسی
از عظمت و پهناوری را در دل ایجاد کند؟
آنها که دلهایشان مرداب است با کوچک ترین حادثه ای به تلاطم می افتد،
برعکس کسانی که شدیدترین گرداب ها و
جریان های حوادث هم آرامش شان را بر هم نخواهد زد.
6. سعی کنید قلبی مقاوم داشته باشید،
قلبی که مقابل گرم و سرد حوادث
و ضربه های عاطفی همچون ظروف چینی با اندک ضربه ای خرد نشود.
7. تجربه های تلخ و شیرین زندگی را مانند یک درس فهمیدنی بدانید
و نه حفظ کردنی، چرا که مطالب حفظ شده
پس از مدت زمانی در ذهن پاک می شوند.
8. همواره مصمم باشید تا با استفاده از جلا دهنده هایی
همچون دعا و نیایش روح و روانتان را پاکی و طراوت بخشید.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
کاربران زیر از behnam5555 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
11-26-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
هند چگونه در زیر یوغ اسارت رفت
در قرن 18 و 19 زمانیکه جهان توسط ممالکی مانند اسپانیا، انگلیس ، فرانسه ، بلجیم، پورتگال وهالند مستعمره شده بود، هند و چین غنی ترین ممالک جهان بودند و هر دو جمعاً بیشتراز50% درامد نا خالص جهان را می ساختند
اما بالاخره هر دو ملت بزرگ اسیاءی خود را تحت موزه های عساکراستعماریافتند. اگر فکر کنید که استعمار وقتی به وجود آمد که شرق ابتر و عقب مانده و غرب شگوفان و پیشرفته بود و اینکه هند و چین سهل انگاری کرده نظامیان شان تهدید خارجی را که در نزدیک سواحل شان کمین گرفته بودند نا دیده گرفته اند خیلی دچار اشتباه خواهید شد زیرا هر دو مملکت اردو و بحریه قوی داشتند که فرماندهان توانا انها را رهبری میکرد.
اد میرال افسا نوی بحریه هند"کانهوجی هنگری " در اوایل سالهای 1700 بحریه انگلیس، هالند و پرتگا ل را در بحر شکستاند و برای 33 سا ل الی مرگش در 1729 هندیها شکست نا پذیر باقی ماند ند. انگلیس ها آنقدر براشفته شدند که اورا دزد بحری خطاب کردند. درآن ایام کشتی های هند از نظر طرح مهندسی و مقاومت پیشرفته بود ، طوریکه برتانویها کشتی های هندی را در بحریه خود بخدمت داشتند.
اچ ام ا س وکتوری کشتی پیشقراول در سال 1805 درنبرد ترافالگر که هوراسیو نلسن (1) و بیرقش را انتقال میداد یک کشتی ساخت هند بود . طبق تارنمای قوای بحری هند" این وضع ، کشتی سازان انگلیسی بالای دریای تامس (2) را آنقدر عصبی ساخته بود که به مقابل استفاده از کشتیهای ساخت هند در انتقال اموال تجارتی از انگلیس احتجاج نمودند و در نتیجه تدابیری فعالانه روی دست گرفته شد تا صنعت کشتی سازی هند را تخریب نمایند "
سلطنت میسور در جنوب هند برای اولین مرتبه در تاریخ مدرن راکت را در محاربه استعمال نمود. در سال 1780 در نبرد گنتور(4) از تاثیر مرگبار راکت به مقابل قوای برتانوی استفاده شد که در نتیجه اردوی برتانوی را معروض به شکست و فرار از صحنه نبرد نمود. بعد از جنگ یک تعداد راکتهای منفجر ناشده به زراد خانه شاهی لندن فرستاده شد و جهت ساخت راکت های مدرن در اروپا توسط ویلیام کانگریو کارشناس تسلیحات انگلیسی پرزه شده و با شناخت از ساختار انجنیری آن، این سلاح راخود تولید وعرضه نمودند.
بسیاری از فرمانروایان هند دارای اگاهی کافی جیوپولیتیک بودند بطور مثال روی این ملحوظ آنها به تجار اروپایی اجازه ندادند تا به تجارت و ایجاد گارنیزون ها به داخل هند بپردازند، زمانیکه تامس روی نماینده پادشاه برتانیا در سال 1616 در ساحل غربی هند پیاده شد ، یک سال منتظر ماند تا به دربارامپراتورهند باریاب گردد، سه سال بعد با وجود التجاء و کرنش زیاد پیش مقامات بلند پایه دهلی بدون یک معاهده تجارتی عودت نمود ؛ زیرا امپراتورضرورت نمی دید تا با مملکتی تجارت نماید که نمی تواند حتی یک متاع ویا کالای قابل ملاحظه به هند عرضه نماید .
رویداد کوچک با پی امد بزرگ :
یک اشتباه کوچک امپراتور ضعیف ، گله را بداخل راه میدهد. صد سال بعد ازعودت روی بخت به سفارت انگلیس یاری می کند . یکی از اعضای سفارت بنام ویلیام هاملتن – داکتری که مهارت طبی اش سوال برانگیز بود به قسمی توانست تا درد شدیدی را که امپراتور بی کفایت در ناحیه مقبنی ( قد کشک – مترجم ) داشت تخفیف دهد. امپراتور جهت پاداش و به قسم سپاسگذاری فرمانی را امضاء نمود که به اثر آن حق تبادله کالا در داخل هند ، معافیت از محصول گمرکی و حق داشتن سربازخانه به انگلیس داده می شود. متباقی طوریکه آنها می گویند تاریخ است. (مسئله یک پوست گاو جای انگلیس را به یاد می آورد.مترجم).
طبق نظرپروفیسر راجش کوچهار عالم متقاعد که در انستیتوت آموزش و پرورش علوم واقع چندنگرهند مقام افتخاری دارد
« این معافیت ها به تجار انگلیسی باعث نفع بیشتر تجارتی و تفوق ایشان نه تنها بالای کمپنی های اروپایی بلکه
بالای تجار و تبادله کننده گان هندی نیز گردید و از همه مهمتر اینکه اوامر مختلفه رسمی برای دادن امتیازات بیشتر تجارتی بهانه به انگلیس ها داد تا درصورت ضرورت از آن امتیازات توسط نیروی نظامی دفاع نمایند » آیا اینهمه آشنا به گوش نمی رسد ؟
منبع آریایی
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
کاربران زیر از behnam5555 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
11-26-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
خود پسند ها چه ریختی اند
صمد بهرنگی قصه پرداز نستوه در ادبیات کودک ؛ در قصه ی " الدوز و عروسک سخنگو " ، درزیر عنوان « خود پسند ها چه ریختی اند »؛ «بد و زشت و بد منظره » را چه استادانه به تصویر کشیده است ! خلاصه ی قصه چنین است: انگشت دست " یا شار" را درکارخانه ی قالین بافی ، کارد بریده بود. " عروسک " ، « دواهای گیاهی را خوب می شناسد » و دوست " یاشار" است، ازاینرو براساس مشور? خوب " عروسک سخنگو " به " یاشار" هردو به جنگل رفتند و " پای درختان رسیدند " تا " عروسک " بر انگشت زخمی " یاشار" مرهم بگذارد. آنها دیدند که از زمر? ساکنان جنگل ، " خرگوش سفید"، ساقه ی گیاهی را می جوید. " عروسک " با کمال احترام از خرگوش پرسید که آیا او می تواند از آن سر جنگل " یکی دوتا برگ های پهن " برایش بیاورد؟ خرگوش پرسید : باز زخم چه کسی را می بندی؟ " عروسک " پاسخ لازم داد، لیکن خرگوش ، خواهش " عروسک" را نادیده گرفت و خیزک زنان خود را درداخل جنگل گم کرد. " عروسک" ناچارشد، تا خود دست به کارشود: چند دانه برگ و گیاه را جمع کرد و همراه " یاشار " در زیر درخت چناری نشستند. " عروسک " برگ و گیاه را کوبیدن گرفت . درهمین وقت "یارشار " از " عروسک " پرسید: طاووس را می شناسی؟
" عروسک " پاسخ داد: بسیار زیاد . طاووس « همه اش فیس و افاده می فروشد، پز می دهد. » با شنیدن حرف های " عروسک " ، " یاشار" را نیز رازدل برزبان آمد: « عروسک سخنگو » مارا پیش طاووس برده بود که با او صحبت کنیم، « اما طاووس فقط ازخود حرف زد! » " عروسک " گفت: « عروسک سخنگو شما را پیش او برده ، که با چشم خود تان ببینید ، خود پسندها چه ریختی اند. » " یاشار " گفت : ازطاووس خواهش کردم تا یکی دوتا از پرهایش را برایم بدهد تا « درلای کتاب هایم بگذارم » ، اما طاووس نداد و با فخرفروشی اظهارداشت « که پرهایش به آن ارزانی هم نیست ». " عروسک " که تا هنوزهم مصروف کوبیدن برگ ها و گیاه ها بود، گفت: چند روزبعد تر وقت ریختن پرهای طاووس می رسد، در « آنوقت هرچقدر بخواهی می توانی برداری! » " یاشار " پرسید: به راستی چنین می شود؟ " عروسک " پاسخ داد: طاووس هرسال درهمین روزها پرهایش را می ریزد. " یاشار " پرسید: آن وقت چه ریختی می شود؟ " عروسک " پاسخ داد: « یک چیز بد و زشت و بد منظره. بخصوص که پاهای زشتش را هم دیگر نمی تواند قایم کند. » ( قصه های صمد بهرنگی ، کتاب اول ، ج 1 ، صص 80 ـ 81 ) ودرفرجام: مقصود، از حکایت، درنبشته حاضر آن است ، که یکی از معماران بزرگ نظری? انسان کامل دربار? آن گفته است: (( " غرض از حکایت" ،
معامله ی « کاربرد» حکایت است، نه « ظاهر حکایت » که « دفع ملالت » کنی، بصورت حکایت، بلکه « دفع جهل ، کنی ! )) ( ازسخنان شمس، قسمت 4، داستان ها، خط سوم، تألیف : دکتر ناصر الدین صاحب الزمانی، ص ، 104 )
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
کاربران زیر از behnam5555 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
11-27-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
خدایا کفر نمی گویم
پریشانم
چه می خواهی تو از جانم !
مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی
خداوندا !
اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی
لباس فقر پوشی
غرورت را برای تکه نانی به زیر پای نامردان بیندازی
و شب ، آهسته و خسته
تهی دست و زبان بسته
به سوی خانه باز آیی
زمین و آسمان را کفر می گویی ! نمی گویی ؟
خداوندا !
اگر در روز گرما خیز تابستان
تنت بر سایه دیوار بگشایی
لبت بر کاسه مسی قیر اندود بگذاری
و قدری آن طرف تر عمارت های مرمرین بینی
و اعصابت برای سکه ای این سو و آن سو در روان باشد
زمین و آسمان را کفر می گویی ! نمی گویی ؟
خداوندا !
اگر روزی بشر گردی
زحال بندگانت با خبر گردی
پشیمان می شوی از قصه خلقت
از این بودن ، از این بدعت
خداوندا تو مسئولی
خداوندا !
تو می دانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است
چه رنجی می کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
کاربران زیر از behnam5555 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 3 نفر (0 عضو و 3 مهمان)
|
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 08:26 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|