مشاعره با حروف انتخابی

[haj_amir]

سيل است آب ديده و هر کس که بگذرد
گر خود دلش ز سنگ بود هم ز جا رود

ش

[kalantar48]

شبنم ز باغبان نکشد منت وصال
معشوق در کنار بود پاک دیده را

" س "

[haj_amir]

ساقي به نور باده برافروز جام ما
مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما

ث

[kalantar48]

ثريا كرد با من تيغ بازی
عطارد تا سحر افسانه سازی

" ب "

[دانه کولانه]

آقا سعدی کولاک میکنه واقعا جایگاه رفیعی داره واقعا آدمه خیلی بزرگه تو هر شعریشو میبینی و انتخاب میکنی خودش یه عالم معناست هر بیتش //// اینم یه بیت از یه شعری که خودش هر بیتش هزار هزار معنیه....
شجریان و ایرج هم خونده نش....

بَسَم از هوا گرفتن كه پري نماند و بالی

بكجا روم ز دستت كه نمي‌دهي مجالی؟

ف

[haj_amir]

فغان کاين لوليان شوخ شيرين کار شهرآشوب
چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان يغما را

ق

[امیر عباس انصاری]

قلب بی‌حاصل ما را بزن اکسیر مراد
یعنی از خاک در دوست نشانی به من آر
در کمینگاه نظر با دل خویشم جنگ است
ز ابرو و غمزه او تیر و کمانی به من آر
در غریبی و فراق و غم دل پیر شدم
ساغر می ز کف تازه جوانی به من آر
منکران را هم از این می دو سه ساغر بچشان
وگر ایشان نستانند روانی به من آر

جیم

[haj_amir]

جنونم محتشم ديدي دم از افسون به بند اکنون
که من عاقل نخواهم شد ازين افسون دميدن‌ها

پ

[kalantar48]

پیری و طفل‌مزاجی به هم آمیخته‌ایم
تا شب مرگ به آخر نرسد بازی ما ...

" ح "

[rastakhiz_tatu]

حال از دهان دوست شنیدن چه خوش بود
یا از دهان آن که شنید از دهان دوست
ای یاز اشنا علم کاروان کجاست
تا سر نهیم بر قدم ساربان دوست

رفیق خودم سعدی