|
 |
 |
 |
 |
 |
 |
 |
|
|||||||
| تاپیکهای سریالی در این بخش تاپیکهایی قرار خواهند گرفت که پست های آن شمارش نمیشود . و تاپییک هایی مانند "یک آرزوی خیر برای نفر بعدیت بکن" و ... قرار میگیرد. |
 |
|
|
ابزارهای موضوع | نحوه نمایش |
|
#1821
11-18-2009
|
||||
|
||||
بیا با قطار بریم مشهد بعد از زیارت می برمت سرزمین آبی
 تیک تاک دیر خواب
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم استاد فاضل نظری 
|
| جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید | |
|
|
|
|
#1822
11-18-2009
|
||||
|
||||
|
دیشب که دیر خوابیدم صبح هم صدای تیک تاک ساعت موچیم دم گوشم بود از صداش بیدار شدم الان هم خوابم گرفته شاید بعد از ظهر یه چرت زدم
 سبد صیاد پلنگ
__________________
and the roads becomes my bride
|
|
#1823
11-18-2009
|
||||
|
||||
|
صیاد پلنگی را که شکار کرده بود در سبد گذاشت
آن مرد دیر شب
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم شعر را... ماه را.... و تو را ... امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم هنوز اولین سطر را نخوانده تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را... ولی نه...!! باید ترک کنم هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم... ====================================== مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
|
|
#1824
11-18-2009
|
||||
|
||||
|
آن مرد آن شب دیر رفت !(کجا؟!
  )تنها تک یک
__________________
 ♥SheidA♥ تو همان مهربانی هستی؟! یا مهربانی همان توست؟! نمی دانم … می دانم بی شک با هم نسبت نزدیکی دارید !! آسمونـــ ــ منـــ ــ همیشهـــ ــ !! ابریـــ ــ !! چترتو با خودتــ ــ آوردیـــ ــ !!
|
|
#1826
11-18-2009
|
||||
|
||||
|
آدم تو نوروز ایتالیا نمی ره که هویج بخوره
آن مرد پاییز زشت
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم شعر را... ماه را.... و تو را ... امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم هنوز اولین سطر را نخوانده تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را... ولی نه...!! باید ترک کنم هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم... ====================================== مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
|
|
#1827
11-18-2009
|
||||
|
||||
|
ان مرد انقدر بیکار بود که گفت پاییز زشت است و همسرش عصبانی شد و درخواست طلاق کرد
پنچرگیری قطار قایق
__________________
and the roads becomes my bride
|
|
#1828
11-18-2009
|
||||
|
||||
|
مردی که قایق داشت می خئاست قطار را پنچرگیری کند ولی...
آن مرد باران مترو
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم شعر را... ماه را.... و تو را ... امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم هنوز اولین سطر را نخوانده تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را... ولی نه...!! باید ترک کنم هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم... ====================================== مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
|
|
#1829
11-18-2009
|
||||
|
||||
|
ان مرد بعد از اینکه زنش درخواست طلاق کرد حسابی بد اورد چون مهریه را داده بود و ماشینش را فروخته بود و یک روز زیر باران خیس شد و ترجیح داد که با مترو به خانه بیاید
خامه ترشی الکل
__________________
and the roads becomes my bride
|
|
#1830
11-18-2009
|
||||
|
||||
|
تو فکر کردی خامه و ترشی الکل دارند که نمی خوری
آن مرد فقیر لباس
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم شعر را... ماه را.... و تو را ... امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم هنوز اولین سطر را نخوانده تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را... ولی نه...!! باید ترک کنم هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم... ====================================== مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
|
|
| کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان) | |
حالت خطی
|
|
اکنون ساعت 11:56 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.