شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد |
11-03-2012
|
|
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Apr 2010
محل سکونت: شهرکرد
نوشته ها: 466
سپاسها: : 28
49 سپاس در 24 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
آن روز که تو رفتی
از آن سو
و من هم از این سمت
دنیا دوپاره شد،
به سویی و سمتی..
__________________
|
کاربران زیر از natanaeil به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
|
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|
11-03-2012
|
|
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Apr 2010
محل سکونت: شهرکرد
نوشته ها: 466
سپاسها: : 28
49 سپاس در 24 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
گل سرخ،
آتشی که نمیسوزاند
جز باشنیدن نام تو...
"شمس لنگرودی"
__________________
|
2 کاربر زیر از natanaeil سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
11-03-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
نامت را بر زبان می آورم
دریا بر من گسترده تر می شود
دریایی که ادامه ی گیسوان توست
کلامت را سرمه چشم می کنم
آفتاب و ماه و ستارگان را
در آب ها می بینم
می خوانمت
موجی بلند به ساحل می دود و دست می گشاید
صدفی پلک می زند
و تو در گیسوانت می تابی
"عمران صلاحی"
ویرایش توسط افسون 13 : 11-03-2012 در ساعت 09:52 PM
|
3 کاربر زیر از افسون 13 سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
11-03-2012
|
|
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
نوشته ها: 1,375
سپاسها: : 4,241
3,143 سپاس در 1,388 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
بر خورد ما
بر حسب اتفاق
تماشایی ست ...
در "من "
گریز گم شدن و اغتشاش گام !!!
حمید مصدق
__________________
هر چه در فهم تو آید ،
آن بود مفهوم تو !
عطار
|
3 کاربر زیر از ماهین سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
11-03-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
جهان از آن ِ من است ...
من عاشقم ...
و هیچ کس نمی تواند مرا بکشد ...
حتی مرگ !!
"رسول یونان"
|
3 کاربر زیر از افسون 13 سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
11-03-2012
|
|
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
نوشته ها: 1,375
سپاسها: : 4,241
3,143 سپاس در 1,388 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
به همین سادگی
که کلاغ سالخورده
با نخستین سوت قطار
سقف واگن متروک را ترک می گوید
دل ؛
دیگر
در جای خود نیست
به همین سادگی !
حسین منزوی
__________________
هر چه در فهم تو آید ،
آن بود مفهوم تو !
عطار
|
3 کاربر زیر از ماهین سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
11-04-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Oct 2012
محل سکونت: همین دور و برا
نوشته ها: 1,517
سپاسها: : 2,207
2,346 سپاس در 1,420 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
کاش
نامت را
با خط بریل می نوشتند
صدا کردنت کافی نیست
شکوه اسم ترا
باید لمس کرد
|
2 کاربر زیر از مستور سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
11-04-2012
|
|
ناظر و مدیر ادبیات
|
|
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432
2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
نیکی فیروزکوهی
درگیرم کن
خسته ام
خسته از تنهایی
از حضورِ خودم در تاریکی
خسته از رفتن
از جادههای طولانی
خسته از یک دلِ همیشه طوفانی
درگیرم کن
درگیر بودن
درگیر ماندن
درگیر یک اتفاق
اتفاقِ یک پنجره
چهار دیوار
درگیر اتفاق "ما"
نیکی فیروزکوهی
...
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
|
2 کاربر زیر از ساقي سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
11-04-2012
|
|
ادمین در لباس کارگر!
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 1,444
سپاسها: : 907
4,878 سپاس در 836 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
زمان برنامه :۵:۱۰ دقیقه
حجم برنامه :۶ مگابایت
خواننده :مرضیه
دستگاه :شور - بیات ترک
شاعر :بیژن ترقی
آهنگساز :همایون خرم
مطلع شعر : زکوی بلا کشان آمدم بگو رفته ای کجا ساقی در میخانه چرا بسته ای که غم می کشد مرا ساقی برفتم که تا به جانان رسم رسیدم به جان ز تنهایی کنون در پناه تو آمدم کجا رفته ای بیا ساقی رسیدم به جایی که بسته ره گریزم به دست تو خواهم که خون سبو بریزم مکن با حبیبان تو بیگانگی ز شوق می و ذوق دیوانگی چنان ازدلایت خروشم که آید صدایش به گوشم رسیدم به جایی که بسته ره گریزم به دست تو خواهم که خون سبو بریزم خدا را مهی یار سنگین دلی ز خود غافل و از خدا غافلی به این روزگارم نشانده به راه فنایم کشانده بسوزم وجودم که دیگر مرا آرزویی نمانده نیایید ز جانم نوایی کجایی کجایی کجایی
|
2 کاربر زیر از کارگر سایت سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
11-04-2012
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026
3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
آن شب آمد به سرای من و خاموش نشست (او به دل عشق دگر می ورزد؟) که دلش با دل من سرد شده است ...
|
2 کاربر زیر از افسون 13 سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
|
|
کاربران در حال دیدن موضوع: 2 نفر (0 عضو و 2 مهمان)
|
|
مجوز های ارسال و ویرایش
|
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد
|
|
|
اکنون ساعت 05:02 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
|